وقت مشترک نماز مغرب و عشاء
وقت مشترک نماز مغرب و عشاء چه زمانی است؟
از زمانی که وقت مخصوص نماز مغرب تمام شد یعنی بهاندازهی سه رکعت وقت گذشت تا زمانی که وقت مخصوص نماز عشاء وارد شود، وقت مشترک است و میتوان هر دونماز را خواند.
از زمانی که وقت مخصوص نماز مغرب تمام شد یعنی بهاندازهی سه رکعت وقت گذشت تا زمانی که وقت مخصوص نماز عشاء وارد شود، وقت مشترک است و میتوان هر دونماز را خواند.
وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه بهاندازه خواندن يك نماز به غروب باقیمانده باشد.
وقت مخصوص نماز عشا موقعى است كه بهاندازه خواندن نماز عشا به نصف شب باقیمانده باشد.
وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا موقعى كه بهاندازه خواندن نماز ظهر بگذرد و هرکس بهاندازهی حال خود باید رعایت نماید مثلاً شخص مسافر بهاندازه دو رکعت وقت مخصوص نماز ظهر برای او است.
وقت فضیلت نماز مغرب از غروب است تا ناپديد شدن جمره مغربيّه (رنگ سرخى كه بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر میشود).
وقت فضیلت عصر از موقعى كه سايه شاخص بهاندازه خود آن است تا موقعى كه بهاندازه دو برابر آن شود.
وقت فضیلت نماز عشاء از موقعى است كه سرخى مزبور ناپديد میشود تا یکسوم از شب.
وقت فضیلت نماز ظهر از زمانی که سایهی شاخص رو به افزایش گذاشت شروع میشود و تا موقعى است كه سايه شاخص بهاندازه خود شاخص شود ادامه دارد (منظور سایهای است كه از ظهر به بعد پيدا میشود).
وقت فضیلت نماز صبح از اوّل طلوع فجر سپيده صبح است تا موقعى كه هوا روشن شود.
اگر بتواند بدون مشقّت نائب بگیرد، سر و پا را مسح مى کند و الاّ از او ساقط است.
چنانچه خون حيض (حتي اگر بصورت لکه کمرنگي باشد) از ده روز بگذرد به مقداري که در ماه هاي قبل خون ميديده عادت ماهانه قرار ميدهد، و بقيه حکم استحاضه دارد که بر اساس کثیره یا قلیله بودن استحاضه، باید به انجام عبادات خود بپردازد. و اگر مجموع ( پاکي و خون) از ده روز تجاوز نکند همه آن حيض محسوب ميشود که بعد از پاکی باید غسل نماید و اگر از ده روز تجاوز نماید در پایان روز دهم باید غسل کند و عبادات خود را انجام دهد. ضمنا در ایام پاکی بین حیض(اگر حتی لکه کمرنگی نیز نمی بیند) باید غسل کند و عبادات خود را انجام دهد.
در فرض سؤال اگر وضو با آب گرم برای آنها ضررى نداشته باشد و تهیّه آن ممکن باشد باید وضو بگیرند، در غیر این صورت تیمّم کنند.
در صورتى که مى تواند دستش را حرکت بدهد، وضو گرفتن اشکال ندارد. منتها نیّتش این باشد که حرکاتى که از بالا به پایین است جزء وضو باشد، و عکس آن جزء وضو نباشد
هرگاه كسى میتواند ركوع كند امّا به خاطر بيمارى يا علّت ديگرى نمىتواند بهاندازه ذكر واجب توقّف كند بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود ذكر واجب را بگويد هرچند بدن آرام نباشد و اگر نتواند، در حال برخاستن ذكر را تمام كند.
كسى كه نمىتواند بهاندازه ركوع خم شود اگر بتواند بايد به چيزى تكيه كند و ركوع نمايد و اگر آنهم ممكن نشود بايد به هراندازه كه ممكن است خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد ركوع را بهصورت نشسته انجام دهد و اگر آنهم ممكن نشود در حال ايستاده با سر اشاره مىكند و اگر اين را هم نتواند به نيّت ركوع چشمها را بر هم مىگذارد و ذكر را مىگويد و به نيّت برخاستن از ركوع چشمها را بازمىكند.