چيزهائى که آفتاب آن را پاک نمى کند
مسأله 209ـ تابش آفتاب، حصير نجس و درخت و گياه را بنابر احتياط واجب پاک نمى کند.
مسأله 209ـ تابش آفتاب، حصير نجس و درخت و گياه را بنابر احتياط واجب پاک نمى کند.
مسأله 204ـ مقدارى از اطراف پا و کفش که با راه رفتن روى زمين آلوده نجس مى شود آن هم اگر به زمين برسد پاک مى گردد، همچنین کف دست يا زانوى کسى که با دست و زانو راه مي رود و پاهاى مصنوعى و ته عصا و نعل چهارپايان و چرخ اتومبيل و مانند اينها.
مسأله 88ـ نجاسات بنابر احتياط واجب يازده چيز است: 1ـ بول 2ـ مدفوع 3ـ منى 4ـ مردار 5ـ خون 6ـ سگ 7ـ خوک 8ـ کافر 9ـ مايعات مست کننده 10ـ آبجو 11ـ عرق حيوان نجاستخوار
مسأله 663ـ تمام کارهايى که وضو را باطل مى کند تيمّم بدل از وضو را هم باطل مى کند و تمام کارهايى که غسل را باطل مى کند تيمّم بدل از غسل را هم باطل مى نمايد.
مسأله 1989ـ چند چيز کفالت را به هم مى زند: 1ـ طلب طلبکار داده شود.2ـ طلبکار از طلب خود بگذرد. 3ـ بدهکار بميرد. 4ـ بدهکار يا شخصى را که متّهم است به دست طلبکار يا مدّعى بدهند. 5ـ طلبکار حقّ خود را از کفيل ساقط کند. 6ـ کفيل بميرد. 7ـ صاحب حق طلب خود را به وسيله حواله يا طور ديگر به شخص ديگرى واگذار کند.
مسأله 1586ـ زکات بر نُه چيز واجب است: گندم، جو، خرما، انگور (کشمش) طلا، نقره، گوسفند، گاو و شتر و اگر کسى مالک يکى از اين نُه چيز باشد با شرايطى که بعداً گفته مى شود بايد مقدار معيّنى را که در مسائل آينده خواهد آمد در مصارفى که گفته مى شود صرف کند، ولى مستحبّ است از سرمايه کسب و کار و تجارت نيز همه سال زکات بدهد، همچنين ساير غلاّت (غير از گندم و جو و خرما و کشمش) نيز زکات آن مستحبّ است.
مسأله 646ـ بهتر است تا آنجا كه امكان دارد چيزى كه بر آن تيمّم مى كند گردى داشته باشد كه بر دست بماند و بعد از زدن دست بر آن، مستحبّ است دست را بتكاند كه گرد و خاك اضافى آن بريزد.
مسأله 221ـ چيزى که معلوم نيست غوره است، يا انگور اگر با آتش بجوشد، حرام نمى شود.
مسأله 2205ـ بايد درموقع اعلان کردن طورى بگويد که نشانه هاى آن روشن نشود و اگر کسى آمد و نشانه هاى آن را داد بطورى که اطمينان حاصل شد مال اوست بايد به او بدهد، ولى لازم نيست نشانه هايى را که بيشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آن نيست بگويد.
مسأله 1946ـ هرگاه کسى مقدارى پول طلا و نقره رايج يا غير آن را قرض کند و بعداً ارزش آن کم شود، يا چند برابر گردد، بايد همان مقدار را که گرفته پس بدهد، خواه قيمت آن کم شده باشد يا زياد.
مسأله 1218ـ در صورتى ذمّه ميّت ادا خواهد شد که اطمينان پيدا شود که نايب نماز را خوانده است و اگر شک کند کافى نيست، ولى اگر يقين داشته باشد نماز را خوانده امّا نداند صحيح انجام داده يا نه اشکال ندارد.
مسأله 1954ـ هرگاه بدهکار، طلبکار خود را حواله بدهد که طلبش را از شخص ديگرى بگيرد و طلبکار قبول کند، بدهى بر ذمّه آن شخص مى شود و بدهکار از بدهى خلاص مى شود.