تعریف خصا
تعریف «خصا» را بیان فرمایید؟
خصا به معناى بیرون کشیدن و بیرون آوردن بیضههاست و اگر بیضهها را بهطوری بکوبند که از کار بیفتد آنهم در حکم خصاست.
خصا به معناى بیرون کشیدن و بیرون آوردن بیضههاست و اگر بیضهها را بهطوری بکوبند که از کار بیفتد آنهم در حکم خصاست.
اگر از فضای دهان خارج و وارد حلق شده روزه صحیح است اما اگر داخل فضای دهان باشد و آن را فروببرد علاوه بر قضا کفاره هم دارد.
چنانچه مرد، رسماً به خواستگاری رود و صحبتهای مقدماتی انجام شود و قصد ازدواج، قطعی باشد، زن میتواند با هماهنگی خانواده، به مقدار لازم، بدون حجاب (نمایان بودن سروصورت، گردن، مقداری از دست و بازو مقداری از پاها) در برابر خواستگار، ظاهر شود. البته اگر ممکن باشد، این کار را کسانی مانند مادر و خواهر مرد یا زنان دیگر انجام دهند.
ازدواج مردان شيعه با دختران وزنان اهل سنّت اشكالى ندارد.
اگر از روى نادانى يا فراموشى درحالیکه پيراهن يا لباسهای معمولى ديگر در تن دارد احرام ببندد، احرام او صحيح است؛ ولى بايد فوراً آن لباس را از تن بيرون آورد و فقط لباس احرام بپوشد و اگر اين كار از روى علم و عمد باشد، احتياط آن است كه در اين صورت بعد از بيرون آوردن آن لباس و پوشيدن لباس احرام، دوباره نيّت كند و لبّيك بگويد.
اگر راه درمان آنها منحصر به شنيدن موسيقى باشد، به مقدار ضرورت مانعى ندارد.
شرکت در راهپیماییهای بزرگ لازم است و لازم بودن به معنی واجب بودن است.
هرگاه بعد از احرام به خاطر ندانستن مسئله يا فراموشى، پيراهن به تن كند احرامش صحيح است؛ ولى بايد آن را از طرف پايين درآورد و اگر ممكن نشد، بايد آن را بشكافد و بيرون آورد.
هرگاه محرم براثر سردى هوا، يا علّت ديگر، ناچار شود لباس دوخته بپوشد، اين كار اشكالى ندارد، ولى اگر ممكن است، لباس دوخته را پشتورو كند و بر دوش بيندازد و دست در آستين آن نكند و اگر اضطرار به پوشيدن لباس دوخته به اين نوع پوشش رفع نمىشود، مىتواند بهطورمعمولى لباس بپوشد.
دیهی این ضربه ثلث دیه قتل است و نسبت به نقص عضو دیه ندارد، امّا حالت فراموشکاری به مقدارى که حاصلشده است، ارش دارد یعنى آن را بهکل دیه عقل و هوشیارى که دیه کامل است میسنجند و به همان نسبت باید دیه بپردازند.
اگر جهیزیه را جزئى از مهر یا شرط ضمن العقد قرار دهد، نمیتواند باز پس بگیرد، ولى اگر هبه کرده قابل باز پس گرفتن است.
گرچه در يك نامه كوتاه جواب سؤالات مشروح ميسّر نيست؛ ولى پاسخ سؤالات مذكور اجمالاً به شرح زير است:1. به هنگام تعارض روايات طبق قواعدى كه در بحث تعادل و ترجيح آمده اخذ به شهرت فتوايى میشود و بزرگان علما در اين مسئله طبق اين قاعده رفتار کردهاند.2. سنّ 9 سالگى دختران و پانزدهسالگی پسران سنّ شمول تكاليف (مانند نماز) است ولى نكاح مشروط به رشد كافى جسمانى است و بدون آن، نكاح همراه با عروسى جايز نيست و تصرفات مالى منوط به رشد فكرى براى اینگونه تصرفات است و بدون آن باطل است و آنچه در آيات قرآن آمده ناظر به اين دو موضوع است. با توجّه به آنچه گفته شد فتواى صحيح و معتدل در اين مسئله روشن میشود.
كسى كه در محل زندگىاش مستطيع نمىباشد واجب نيست به حج برود؛ هرچند استطاعت حج ميقاتى را داشته باشد، ولى اگر به حج برود و زمانى كه به ميقات مىرسد استطاعت حج با تمام شرايط ديگر (غیر از رجوع بهکفایت) حاصل گردد، مستطيع مىشود و كفايت از حج واجب او مىكند.