موارد استحباب معامله کردن
در چه مواردی اشتغال به کسبوکار مستحب است؟
اشتغال به کسبوکار در غير از موارد وجوب، مستحب مؤكّد است، مخصوصاً براى كمك به فقرا و يا وسعت بخشيدن به زندگى خانواده.
اشتغال به کسبوکار در غير از موارد وجوب، مستحب مؤكّد است، مخصوصاً براى كمك به فقرا و يا وسعت بخشيدن به زندگى خانواده.
اوّل: توانايي عمل به نذر را در آن زمان يا آن مکان ندارد، ولي با تغيير آن به زمان و مکان ديگر مي تواند عمل کند، در اين صورت از قبيل تعدد مطلوب است و در نزديک ترين مورد به موارد نذر، آن را مصرف مي کند مانند نذر اطعام روز عاشورا در مسجد خاص، در صورتي که مسجد مزبور را خراب کرده اند؛ بايد در مسجد ديگري اطعام کند.دوم: موضوع نذر در شرايطي طالب نداشته باشد. مانند نذر غذايي خاص در منطقه اي که در آن روز غالباً آن غذا را مي پزند و از اين اطعام استقبال نمي شود، در اين شرايط نيز مي توان نوع غذا را تغيير داد.
هبه در چند صورت قابل برگشت نيست:1.هبه معوَّضه باشد؛ يعني در قبال آن چيزي دريافت کرده باشد.2.هبه به ذي رحم (بستگان نسبي) باشد.3. مورد هبه تغيير پيدا کرده باشد مثلاً زمين باشد و در آن خانه ساخته باشند يا پارچه اي باشد و با آن لباس دوخته باشند يا فروخته باشند.4. هبه کننده فوت کند.5. هبه به قصد قربة الي الله پرداخت شده باشد. در اين پنج صورت هبه قابل بازگشت نيست.
هرگاه آب دارد ولى میترسد اگر وضو بگيرد بيمار شود، يا بیماریاش به طول انجامد، يا شدّت پيدا كند، يا معالجه آن سخت شود، در تمام اين موارد بايد تيمّم كند. ولى اگر مثلاً آب گرم برايش ضرر ندارد بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند؛ و لازم نيست يقين به ضرر داشته باشد، همين اندازه كه خوف ضرر داشته باشد كافى است كه وضو نگيرد و تيمّم كند.
چنانچه به شکل مضاربه باشد و سود شرکت بيش از سودي باشد که به صاحب اوراق پرداخت میشود، مانعي ندارد.
اگر وکیل با اجازه موكّل كسى را از طرف خودش (از طرف وكيل) وكيل نمايد هم موكّل میتواند او را عزل كند و هم وكيل اوّل و اگر وكيل اوّل بميرد يا عزل شود وكالت دومى هم از بين میرود.
كسى كه از نظر مالى استطاعت دارد، ولى از جهت بدنى يا باز بودن راه مستطيع نيست (يعنى در موقع حج، استطاعت بدنى ندارد، يا راه براى او باز نيست)، حق دارد پول خود را در ساير امور زندگى هزينه نموده، و خويش را از استطاعت مالى خارج كند؛ هر چند بداند در سالهاى آينده از آن جهات نيز استطاعت پيدا مىكند، ولى اگر از اين دو جهت هم مستطيع است، و فقط وسايل رفتن را تهيّه نكرده، يا وقت حج نرسيده، نمىتواند خود را از استطاعت خارج نمايد؛ و اگر چنين كند حج بر او واجب شده، و بايد به هر شكل ممكن به حج برود.كسى كه ازنظر مالى استطاعت دارد، ولى از جهت بدنى يا باز بودن راه مستطيع نيست (يعنى در موقع حج، استطاعت بدنى ندارد، يا راه براى او بازنیست)، حق دارد پول خود را در ساير امور زندگى هزينه نموده و خويش را از استطاعت مالى خارج كند؛ هرچند بداند در سالهای آينده از آن جهات نيز استطاعت پيدا مىكند، ولى اگر از اين دو جهت هم مستطيع است و فقط وسايل رفتن را تهيّه نكرده، يا وقت حج نرسيده، نمىتواند خود را از استطاعت خارج نمايد؛ و اگر چنين كند حج بر او واجب شده و بايد به هر شكل ممكن به حج برود.
در چند صورت اگر خريدار بفهمد مال عيبى دارد نمىتواند معامله را به هم بزند ولى مىتواند تفاوت قيمت را بگيرد:1- درصورتیکه بعد از معامله تغييرى در جنس بدهد بهطوریکه مردم بگويند جنس خریداریشده بهصورت خود باقى نمانده است. 2- درصورتیکه بعد از معامله بفهمد مال عیب دارد ولى حقّ فسخ را ساقط كرده باشد.3- بعد از تحويل گرفتن مال عيب ديگرى در آن پيدا شود.
صاحب زمين و زارع بدون رضايت يكديگر نمیتوانند مزارعه را به هم بزنند، ولى اگر به هنگام قرارداد، حقّ فسخ براى هر دو، يا يكى از آن دو معيّن كرده باشند، میتواند مطابق قرارداد، معامله را به هم زند.
از مال رهنی در سه صورت فک رهن میشود:1. فسخ از هر دو طرف و یا از طرف مرتهن بهتنهایی.2. تلف شدن مرهون به سبب آفتی، اعم از زمینی و آسمانی.3. بری شدن ذمه راهن از دین با ادای آن یا ابراء و مانند آن توسط مرتهن.
كسى كه نمیتواند ايستاده نماز بخواند بايد بنشيند، ولى اگر بتواند بايستد و به عصا يا ديوار و مانند آن تكيه كند، يا پاهايش را از هم دور بگذارد بايد ايستاده نماز بخواند، مگر اينكه فوقالعاده براى او زحمت داشته باشد. البته اگر میتواند قسمتی از نماز را ايستاده بخواند واجب است آن مقدار را بايستد و بقيّه را بنشيند.
کسى که نمیتواند ایستاده نماز بخواند باید بنشیند، ولى اگر بتواند بایستد و به عصا یا دیوار و مانند آن تکیه کند، یا پاهایش را از هم دور بگذارد باید ایستاده نماز بخواند، مگر اینکه فوقالعاده براى او زحمت داشته باشد، همچنین مادام که میتواند نشسته نماز بخواند هرچند به چیزى تکیه کند باید خوابیده نماز نخواند و هرگاه نتواند باید به پهلوى راست بخوابد، بهطوریکه جلو بدن او روبهقبله باشد و اگر نتواند به پهلوى چپ و اگر آنهم ممکن نیست به پشت بخوابد بهطوریکه کف پاهاى او روبهقبله باشد.
1- هرگاه ميّت قرض داشته باشد، چنانچه قرضش بهاندازه مال او يا زيادتر از آن باشد، قرآن، انگشتر و شمشير و لباس او به پسر بزرگترش نمیرسد و بايد به قرض او بدهند، ولى اگر اموالش بيشتر باشد و بتوان قرض او را داد و مقدار قابلتوجهی هم براى ورثه باقى میماند، بايد آن چهار چيز را به پسر بزرگترش داد.2- اگر آن قرآن قیمت فوقالعادهای دارد همه ورثه در آن شریکاند3- فقط انگشتر و قرآن و شمشیر و لباسی که میپوشیده یا آماده پوشیدن بوده جزء حبوه است آن هم درصورتیکه قیمت فوقالعادهای نداشته باشد
اگر از يك در داخل و از در ديگر خارج شود بدون توقف کردن يا براى برداشتن چيزى برود مانعى ندارد.
فقط درصورتیکه عمل او نشانه هتک جماعت باشد غیبت او جایز است.