ارجحیت ذکر لا حول و لا قوه الا بالله یا صلوات
آیا گفتن ذکرلاحول ولا قوه الا بالله بهتراست يا صلوات؟
هر دو از اذکار بسیار مفید و موثر هستند.
هر دو از اذکار بسیار مفید و موثر هستند.
به این معنا است که مالک یک ملک، آن را در شرایط بخصوصی به دیگری صلح میکند؛ به این صورت که: اولاً مالک شرط میکند تا زمانی که زنده است، منافع ملک متعلق به خود او باشد و ثانیاً بعد از فوت مالک یا همان مصالح (کسی که ملک خود را به صلح میدهد)، متصالح (کسی که صلح به نفع او شده است) بهطور ششدانگ مالک مال و منافع آن شود.
كسى كه وقوف اختيارى عرفه و اضطرارى شب مشعر را درك كند (يعنى از ظهر روز نهم تا غروب در عرفات بوده و شب دهم در مشعر وقوف كرده و قبل از طلوع صبح به منى رفته است) درصورتیکه وقوف اختيارى مشعر را به سبب عذرى ترك كرده، حجش صحيح و اگر عمدى بوده بنا بر احتياط واجب باطل است.
هرکدام در جای خود آثاری دارد. در حجامت خون مختصری گرفته میشود و مانند خون دادن نیست.
ترک خوردن ارش دارد و باید به نسبت دیهی عضو محاسبه شود.
معمولاً مهر اگر در بین دو ابرو بگذارند مقداری از پیشانی را نیز در برمیگیرد و نماز صحیح است.
دیه جنین بر عهده کسانی است که مباشر در سقط بودهاند و چنانچه مادر با میل و اختیار، خود را در اختیار طبیب قرارداده که سقط کند نیمی از دیه بر عهده اوست و باید علاوه بر پرداخت دیه از گناه بزرگی که مرتکب شدهاند بهطورجدی توبه کنند و با اعمال نیک آینده، گذشته را جبران نمایند.
آرى سعى او صحيح است؛ مشروط بر اینکه در حال شک و ترديد به اميد روشن شدن واقع مسئله سعى را ادامه دهد.
اگر در فراگرفتن مسئله کوتاهی نکرده نمازهایش صحیح بوده ولی بعدازاین رعایت کند.
در صورتى كه حقّى را باطل يا باطلى را حق كند، يا نوبت كسى ضايع شود و یا مخالف مقررات باشد جايز نيست. در غير اين صورت اگر با رضايت دهنده پول باشد اشكالى ندارد. و چنانچه مجبور باشد براى گرفتن حقّ خود چيزى بپردازد، براى دهنده جايز است، ولى براى گيرنده جايز نيست.
از نظر شرعی مادر چنین وظیفه ای ندارد اما در صورتیکه عادت و رسم محیط بر این است که این خدمات را انجام دهد بهتر این است که در وظیفه خود کوتاهی ننماید؛ البته در صورتی که فرزند نیاز داشته باشد و خودش نتواند مشکل خود را حل کند
حتیالامکان باید از مصرف کالاهای خارجی که مشابه آن در داخل پیدا میشود، پرهیز کرد.
دعوت کردن از مطرب حرام است و پول دادن به آنها گناه دیگرى است. علاقهمندان به اسلام و شیعیان اهلبیت اطهار (علیهمالسلام) بایستى از این اعمال پرهیز کنند.
1. استطاعت براى حج علاوه برداشتن هزينه رفتوبرگشت، داشتن ضروریات زندگى و آنچه در گذران زندگى به آن نياز دارد شرط است؛ مثل خانه مسكونى (ملكى يا اجارهاى)، اثاث خانه، وسيله سوارى و مانند آن؛ البتّه در حدّى كه مناسب شأن او باشد و چنانچه عين آنها را ندارد پول يا معادل قيمت آن را داشته باشد. 2. هرگاه مهریه حداقل به مقدار هزينههاى حج باشد و مطالبه آن از شوهر مشكل خاصی براى زن ايجاد نكند مستطيع محسوب مىشود و بايد براى دريافت آن و ثبتنام حج اقدام كند. 3. روحانیون کاروانها، خدمه، كاركنان بعثهها، كارمندان بانکها، پزشكان، پرستاران و تمام كسانى كه به هر عنوان به حج دعوت مىشوند مىتوانند قصد حج واجب كنند؛ هرچند مستطيع نباشند و همين دعوت سبب استطاعت آنها مىشود و حج ديگرى بر آنها واجب نيست.4. هرگاه حج بر كسى مستقر نشده باشد و اکنونکه نوبتش رسيده به علّت بدهى و مشكلات مالى قادر بر رفتن به حج نيست، مىتواند فيش خود را مطابق قوانين حكومت اسلامى به ديگرى واگذار كند.