حکم شرطبندی بر روی حقایق خارجی
اگر بین دو یا چند نفر، درباره حقیقتی خارجی مانند اندازه عرض یک کوچه اختلاف شود و بهتبع آن چنین شرطی مطرح گردد: اگر عرض فلان کوچه، ده متر به بالابود تو موظفی فلان قدر پول بدهی یا فلان قدر صلوات بفرستی و... اگر کمتر از ده متر بود من موظفم چنین کنم؛ چنین شرطی صحیح است؟
اینگونه شروط باطل است.
شرطبندی برای ورزشهای متناسب با اسبسواری و تیراندازی
نظر به اینکه پیامبر اکرم صلیالله علیه و آلِ شرطبندی برای تیراندازی و اسبسواری را جایز دانستهاند؛ شرطبندی برای بازیها و ورزشهای امروزی که متناسب با آن دو ورزش هستند مانند دارت، تیراندازی با تفنگ بادی، بیلیارد، موتورسواری و رالی ماشین چه حکمی دارد؟
در مورد وسایل سواری و سلاحهایی که در جنگ میتوان از آن استفاده کرد همین حکم جاری است.
شرطبندی در اسبسواری، شنا و تیراندازی
آیا شرطبندی در اسبسواری و شنا و تیراندازی اشکال دارد؟ چرا؟
شرطبندی خود اسبسواران و تیراندازان اشکالی ندارد ولی شرطبندی در شنا جایز نیست.
شرکت در بازی که برخی از بازیکنان شرطبندی کردهاند
اگر برخی بازیکنان در بازی دستهجمعی مثل فوتبال یا کریکت و ... شرطبندی کنند، آیا برای بازیکنان دیگر آن بازی حرام میشود؟
درصورتیکه از شرطبندی اطلاع داشته باشند نباید بازی کنند.
گرفتن حق شرکت در مسابقه و دادن جایزه ثابت
آیا میتوان از عدهای پولی بهعنوان حق شرکت در مسابقه دریافت کرد و یکجایزه ثابت را (که به مقدار پول جمعآوریشده بستگی ندارد) بین برندگان بدون قرعهکشی (تأکید میکنم، بدون قرعهکشی) تقسیم کرد؟ و اگر کسی با پرداخت پول بیشتر حق انتخاب بیشتری (و بالطبع شانس بالاتری برای برد) داشته باشد، مسئله چگونه است؟
جایز نیست.
قرعهکشی بین همکاران
اگرچند نفر همکار در اداره، بعضیاوقات قرعه بیندازند که یک نفر کیک و ساندیس بخرد؛ این کار چه حکمی دارد؟
در فرض سؤال، قرعهکشی شرعاً جایز نیست.
تعریف توریه
توریه به چه معنا است؟ آیا توریه اختصاص به موارد ضرورت دارد یا در غیر آنهم جایز است؟
توریه آن است که انسان سخنى دوپهلو بگوید و قصدش چیزى باشد، ولى مخاطب چیز دیگرى بفهمد. مثل اینکه کسى پشت در خانه بیاید و بپرسد: آیا فلآن کس در خانه است؟ و گوینده سخن در جواب بگوید: اینجا نیست و منظورش از «اینجا» پشت در باشد، ولى شنونده خیال میکند شخص موردنظر در خانه نیست؛ و اینگونه توریه مشروط به حال ضرورت نیست; هرچند بهتر رعایت ضرورت است.
گفتن سخنی که احتمال کذب دارد
هنگامیکه انسان، نسبت به درست بودن مطلبى احتمال زیاد میدهد یا احتمال بیش از 50 درصد میدهد میتواند آن را بیان کند (بهخصوص در مواردى که از سوى شنونده، احتمال خطاى گوینده در نظر گرفتهشده است؛ بهطور مثال هنگامیکه استاد از شاگرد مطلبى را میپرسد و شاگرد احتمال زیاد یا بیش از 50 درصد بهدرستی جوابش میدهد، آیا میتواند آن را با صراحت بیان کند)؟
انسان تا یقین نداشته باشد، نباید چیزى را بهصورت قطعى بیان کند; بلکه باید بهعنوان احتمال بیان کند، مگر اینکه قرائنى وجود داشته باشد که آن بیان درواقع جنبه احتمالى دارد و در موارد امتحان انسان میتواند جوابى را که احتمال قوى به صحیح بودنش میدهد، بنویسد.
حکم گفتن خلاف واقع در احوالپرسیها
در تعارفات روزمره گاهی انسان در جواب احوالپرسیها خلاف واقع را بیان میکند مثلاً زمانی که گفته میشود حالت چطور است، حتّی اگر حالش هم بد باشد میگوید خوبم! آیا این کار جایز است؟
با توجه به اینکه این پاسخها جنبه تعارف و تشریفات دارد و معمولاً معنی حقیقی آن قصد نمیشود و منظور خوب نسبی است نه خوب مطلق اشکالی ندارد.
حکم بیان داستانهای تخیّلی
داستانهایی که ساخته میشود و طبعاً دروغ هستند و واقعیت ندارند (امّا براى آموزش مخاطب مؤثر است) ازلحاظ فقه و شریعت مقدّس اسلام چه حکمی دارد؟
اگر قرینهای بر تخیّلى بودن آن وجود داشته باشد مانعى ندارد.
حکم دروغ گفتن خبرنگار برای مصلحت نظام اسلامی
امام راحل (قدس سره) میفرمودند: «گاه میتوان براى حفظ نظام، برخى از واجبات را نیز ترک کرد.» آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز میتواند براى حفظ نظام بهدروغ متوسّل شود؟
اگر واقعاً مسئله بهصورت اهم و مهم درآید و مانند دروغ براى اصلاح ذات البین شود، مانعى ندارد. ولى چون ممکن است این حکم وسیله سوءاستفاده قرار گیرد و به هر بهانهای خبرهاى دروغ منتشر کنند، باید حتّى الإمکان از این کار پرهیز کرد.