تبیین ولایت مطلقه فقیه
امروزه بحثى مهمی تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه یا غیر مطلقه مطرح است و جنابعالى نیز در کتب فقهى خود به این بحث اشارهای کرده و فرمودهاید: معناى کلمه مطلقه باید معلوم باشد. بنده معنایى براى این کلمه عرض میکنم و صرفنظر از اینکه شما این معنا را قبول، یا ردّ بکنید (هرچند در صورت عدم پذیرش، بسیار ممنون، بلکه خواهشمندم، دلیل آن را بیان فرمایید تا مزید هدایت باشد) آیا شما به این معنا ولایتفقیه را قبول دارید؟مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحل رحمهالله اینچنین مبسوط مطرح شد. ولى ما در کتابى که ایشان در این زمینه دارند عنوان «ولایت مطلقه» را ندیدیم. آنچه ایشان میفرمودند این بود که ولایتفقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولى نه توسّط ایشان) مطرح شد. بههرحال در این رابطه سه نظریه میتوان اظهار کرد:1 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد؛ الا ما خرج بالدلیل.2 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم را ندارد و در محدوده قانون اساسى هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیت حقوقى (فقهى و تقوایى) اوست؛ و هر جا امرونهی و اصلاحى لازم ببیند حقّ دخالت دارد.3 ـ ولایتفقیه در چهارچوب قانون اساسى است.نظریه سوّم اشکالات عدیدهای دارد؛ ولى هماکنون در عرصه سیاست سوّمى و اوّلى معمولتر است. لطفاً در مورد معناى موردنظر و اینکه چطور آن معنا از ادله استفاده میشود، توضیحاتى بفرمایید؟مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحل رحمهالله اینچنین مبسوط مطرح شد. ولى ما در کتابى که ایشان در این زمینه دارند عنوان «ولایت مطلقه» را ندیدیم. آنچه ایشان میفرمودند این بود که ولایتفقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولى نه توسّط ایشان) مطرح شد. بههرحال در این رابطه سه نظریه میتوان اظهار کرد:1 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد؛ الا ما خرج بالدلیل.2 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم را ندارد و در محدوده قانون اساسى هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیت حقوقى (فقهى و تقوایى) اوست؛ و هر جا امرونهی و اصلاحى لازم ببیند حقّ دخالت دارد.3 ـ ولایتفقیه در چهارچوب قانون اساسى است.نظریه سوّم اشکالات عدیدهای دارد؛ ولى هماکنون در عرصه سیاست سوّمى و اوّلى معمولتر است. لطفاً در مورد معناى موردنظر و اینکه چطور آن معنا از ادله استفاده میشود، توضیحاتى بفرمایید؟
ظاهراً تمام کسانى که در رابطه با ولایتفقیه بحث کردهاند، حتّى امام راحل (قدس سره) آن را مقیّد به رعایت مصالح مسلمین نمودهاند. هیچکس نمیگوید: «اگر مصلحت مسلمین جنگ است، فقیه حق دارد حکم به صلح کند و اگر مصلحت مسلمین صلح است، فقیه حق دارد برخلاف آن، دستور جنگ بدهد». اصولاً این ولایت براى حفظ مصالح اسلام و مسلمین است، نه برخلاف آن. وقتى این اصل را بپذیریم، محدوده ولایتفقیه مشخص میشود؛ و منظور از مطلقه، همان مطلقه در دایره مصالح اسلام و مسلمین است. حتّى درباره معصومین (علیهمالسلام) نیز مسئله غیرازاین نیست. امام حسن (علیهالسلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین صلح کرد؛ و امام حسین (علیهالسلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین جنگید و شهید شد. خداوند حضرت یونس (علیهالسلام) را به خاطر ترک اولى که به مصالح غیر واجبه امّت مربوط میشد، در شکم ماهى زندانى کرد. شرح بیشتر در این مختصر نمیگنجد.
قرض به قصد سود گرفتن بدون شرط لفظی کردن
من اگر بخواهم به کسی پول قرض بدهم و شرط لفظی و تصریح به گرفتن سود نباشد ولکن قصد و بنای من بر سود گرفتن باشد به گونه ای است که اگر بدانم قرض گیرنده ، سود به من نمی دهد اصلا به او قرض نمی دهم (قرض بر مبنای سود گرفتن)آیا این نوع از قرض دادن هم قرض ربوی محسوب می شود؟
آری نوعی قرض ربوی محسوب می شود.
معنای عضب و معضوب در حج
معنای عضب و معضوب در احکام حج چیست؟
منظور همان افراد ناتوان و معذور از انجام اعمال حج است.
اجرت گرفتن برای ماءالفحل
آیا می توان برای ماءالفحل اجرت گرفت؟
خالی از اشکال نیست؛ولی می تواند پول بابت در اختیار گذاشتن حیوان بگیرد.
نقش مردم در شکلگیری حکومت دینی
نقش و میزان مشارکت مردم در شکلگیری حکومت دینى در نصوص قدسى، چگونه تعیین و تبیین گردیده است؟
مردم بهعنوان حامیان حکومت و بازوهاى دولت اسلامى و نیز بهعنوان نظارت و امربهمعروف و نهى از منکر و نصیحت و ارشاد، در حکومت نقش دارند.
ولایت بر مال غائب
ولایت بر مال غایب در صورت فقدان ولى به عهده چه کسى است؟
در صورت نبودن ولى، ولایت بر مال شخص غایب با حاکم شرع یا کسى که حاکم شرع تعیین کرده است بلکه در صورت وجود ولى نیز احتیاط واجب اجازه گرفتن از حاکم شرع است.
محدوده نفوذ احکام و نظرات ولیفقیه
آیا شخصی در کشور دیگر که در آن کشور قوانین اسلامی رعایت نمیشود مثلاً ترکیه زندگی میکند و به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد 1-آیا از قوانین کشور ترکیه باید تبعیت بکند یا ولایتفقیه؟ 2- آیا دایره ولایتفقیه مختص به کشور ایران است؟
با توجه به اینکه شخص ولیفقیه بهوسیلهی خبرگان انتخابشده و خبرگان بهوسیلهی مردم ایران تعیینشدهاند، بنابراین ولایتفقیه مربوط به کشور ایران میشود ولی آنچه مربوط به احکام و نظرات مرجعیتی ولیفقیه است شامل سراسر جهان است و تفاوتی بین کشورها وجود ندارد و لازم است برادران و خواهران عزیز در هر جا که هستند سعی کنند تفرقه و اختلاف که نقشه مسلم دشمن است را از خود دور نموده و به احکام و دستورات ولیفقیه عمل نمایند.
تبیین حکم حکومتی در فقه اسلامی
رابطه حکم حکومتى با احکام اولیه و ثانویه چیست؟ آیا احکامى که پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در خصوص نظم بخشیدن به امور اجتماعى زمان خود و همچنین نصب افراد به مناصب مختلف حکومتى صادر میکردند، از مصادیق احکام حکومتى است؟
آنچه در بالا نوشتهاید از احکام حکومتى است و احکام حکومتى عموماً به یک کبراى کلیّه که در زمره احکام عناوین اولیه یا ثانویه است، بازمیگردد. به تعبیر دیگر، احکام حکومتى در طول احکام اولیه و ثانویه است، نه در عرض آنها.
تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه
تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه را بیان فرمایید؟
منظور از ولایت مطلقه فقیه آن است که در تمام امور مربوط به حکومت اسلامی باید نظریات او را پذیرفت.
لزوم ارائهی آموزشهای دینی برای دانشآموزان اهل سنّت در حکومت اسلامی
در جمهورى اسلامى ایران چند میلیون دانشآموز اهل سنّت وجود دارد که متولی آموزشوپرورش آنها نظام اسلامى است. معاونت پرورشى وزارتخانه براى قرآن و نماز و دینداری دانشآموزان شیعه در داخل و خارج مدرسه در ایّام تعطیل و غیر تعطیل برنامهریزی میکند. مثلاً در بخش اقامه نماز، کتابهایی پیرامون احکام پسران و دختران تألیف نموده و به مسابقه میگذارد؛ و ممتازان را مورد تشویق قرار میدهد. امّا در مورد دانشآموزان اهل سنّت تاکنون اقدامى صورت نگرفته است. با توجّه به اینکه:اولا: مسؤولینت این دانشآموزان متوجّه نظام اسلامى است.ثانیاً: تدوین برنامه براى آنها از سوى نظام، زمینهساز اعتماد آنها بهنظام و وحدت جامعه اسلامى است.و ثالثاً: آنها با این کار از بسیارى از خطرها مثل گرایش به وهابیت و مکاتب الحادى مصون میمانند.به نظر حضرتعالی تدوین کتابهای احکام طبق فقه اهل سنّت و به مسابقه گذاشتن آن بین دانشآموزان اهل سنّت چه صورتى دارد؟اولا: مسؤولینت این دانشآموزان متوجّه نظام اسلامى است.ثانیاً: تدوین برنامه براى آنها از سوى نظام، زمینهساز اعتماد آنها بهنظام و وحدت جامعه اسلامى است.و ثالثاً: آنها با این کار از بسیارى از خطرها مثل گرایش به وهابیت و مکاتب الحادى مصون میمانند.به نظر حضرتعالی تدوین کتابهای احکام طبق فقه اهل سنّت و به مسابقه گذاشتن آن بین دانشآموزان اهل سنّت چه صورتى دارد؟
درجایی که خوف گرایشهای الحادى، یا وهابیت و مانند آن باشد، انجام این کار با حفظ احترام مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) مانعى ندارد.
عهدهدار امور حسبیه در حکومت اسلامی
به استحضار آن مقام عالی میرساند حسب اجازات متداول و مرسوم صادره از سوی مراجع عظام تقلید مرقوم میشود: ... از قبل اینجانب مجاز و مأذون میباشند در تصدی امور حسبیه و قیام به وظائف شرعیه ای که منوط است به اذن فقیه جامعالشرایط؛ یعنی از دیدگاه فقه و شریعت امور مربوط به حسبه تحت ولایت، اشراف و حاکمیت فقیه است و آن بزرگواران به شاگردان خاص و دارای صلاحیت علمی و اخلاقی و متقی خود اجازه و وکالت در رسیدگی به این امور را میدهند. حال با توجه به اینکه در مواد 1، 2، 3 و 4 قانون امور حسبی و دیگر قوانین مدنی، رسیدگی به امور حسبیه را وظیفه دادگاهها میداند و ورود غیر را عملی مجرمانه تلقی کرده است؛ تکلیف چیست؟ مرجع رسیدگی بهکلیه امور حسبیه دادگاهها هستند یا مراجع عظام تقلید؟
عهدهدار امور حسبه مرجع تقلید جامعالشرایط است که در حکومت اسلامی این امر بر عهده نمایندگان او و حکومت اسلامی است که همگان باید در این زمینه مطابق قوانین و مقررات حکومت اسلامی عمل نمایند.
کفاره قی کردن در حال روزه
روزه ای که در اثر قی کردن برای نجات از مسمومیت باشد کفاره دارد؟
فقط قضا دارد، کفاره ندارد.
حکم افطار کردن با وقت اهل تسنن
آیا می توان طبق وقت اهل سنّت و همراه با آنها افطار نمود؟
اگر محذورى ندارد، منتظر وقت افطار خودش باشد.