نحوه محاسبه شکستگی استخوان زن
دیه شکستگى استخوان پاى زن، بر اساس 54 از 51، يا 51 از 21 دیه کاملهزن محاسبه میشود؟ یا بر اساس دیه مرد حساب میشود تا اینکه به ثلث دیه برسد که در این صورت نصف دیه مرد خواهد بود؟
دیه زن و مرد در این مورد تفاوتی ندارد و بر اساس دیه کامله مرد محاسبه میشود.
خرید ارز غیرقانونی
دیدهشده در ایام اربعین یا غیر آن، زائرین برای خرید ارز از صرافیهای غیرمجاز اقدام به خرید ارز میکنند، آیا خرید از صرافیهای غیرمجاز حرام است؟
لازم است بر طبق قوانين و مقررات حکومت اسلامي عمل شود.
معاینه جسد جنس مخالف در پزشکی قانونی
با توجّه به اينكه صدور جواز دفن اجساد منوط به معاينه توسّط پزشك قانونى است و ازآنجاکه در مركز پزشكى قانونى بعضى از استانها به دليل كمبود امكانات، معاينه متوفّيات توسّط پزشك مرد صورت میگیرد، آيا ازنظر شرعى پزشك مرد مجاز به معاينه جسد زن است؟ توضيح آنكه معاينه جسد منوط به عريان بودن كامل آن است.
اين امر شرعاً جايز نيست; بايد تلاش كنند پزشك قانونى زن براى اجساد زنان تعيين شود.
نابینا شدن مستطیع
خانم مستطيعى ثبتنام نموده و امسال نام او را اعلان كردهاند، ولى ازآنجاکه متأسفانه پس از ثبتنام نابينا شده، فرزند خويش را جهت انجام حج نايب نموده است. آيا صِرف نابينا شدن استطاعت را از بين مىبرد؟ ضمناً نامبرده همراه ندارد و قادر بر پرداخت هزينه همراه نيز نمىباشد.
افراد نابينا اگر همراه نداشته باشند، معمولاً مستطيع نيستند و اگر قبلاً استطاعتى نداشتهاند، لزومى ندارد كسى را بهجا خود بفرستند؛ مگر اینکه خودشان مايل باشند.
حکم تبعیت از مرد در زمان استفاده از حق حبس
در صورت حالّ بودن (نقد) مهریّه، زوجه غیر مدخول بها حق دارد تا گرفتن مهریّه تمکین نکند امّا آیا این حق را دارد که در غیر تمکین نیز از زوج اطاعت نکند، مثلاً منزل خانواده خود بماند و هرجا خواست برود و هرکار خواست انجام دهد و با این حال مى تواند مطالبه نفقه نماید؟
باید به وظایف دیگر خود عمل کند، تنها مى تواند تمکین را منوط به گرفتن مهر کند، آن هم در صورتى که مهر حالّ بوده و قرائن دلیل بر تأخیر آن نبوده است.
مجازات سرقت اطلاعات
سرقت اطّلاعات سرّى کد شده و رمزدار، از شبکه هاى کامپیوترى و یا کامپیوترهاى شخصى و کشف رمز آنها چه حکمى دارد؟ و نیز سرقت و فروش غیر مجاز شماره هاى موبایل توسّط افراد آشنا به سیستم سوئیچ آن چه حکمى دارد؟
سرقت به هر حال حرام است و اگر اطّلاعاتى باشد که جنبه مالیّت دارد و در عرف عقلاى امروز خرید و فروش مى شود، در صورتى که شرایط حدّ سرقت در آن جمع باشد، اجراى حدّ سرقت در آن بعید نیست; البتّه این در مورد کسانى است که اموال آنها محترم است.
وظیفه پزشک در مورد مطلع کردن بیمار یا خویشان او نسبت به بیماری که علاجی ندارد
شخصى سرطان دارد و طبيب میداند هرگونه اقدام در جهت معالجه او بیفایده است و اگر به بيمار و كسان وى اطّلاع دهد گرچه ضربه روحى و صدمات روانى به آنان وارد میشود، امّا از صرف هزينه فراوان براى معالجه جلوگيرى میشود و طبيب هم مورد شكايت نسبت به كتمان بيمارى قرار نمیگیرد و اگر اطّلاع ندهد، اموال فراوانى خرج معالجه میشود كه بیفایده خواهد بود و طبيب هم مورد اعتراض واقع میشود با توجّه به اصرارى كه بيمار و كسانش در مورد دانستن واقعیت دارند، تكليف طبيب چيست؟
با توجّه به اينكه ضربههای روحى از يكسو و هزینههای درمان از سوى ديگر كاملاً متفاوت است، طبيب بايد آنطرف را اختيار كند كه صدماتش كمتر است.
چسبیدن مهر به پیشانی
چنانچه در هنگام سجده مهر به پیشانی بچسبد، سجده چه حکمی دارد؟
هرگاه در سجده اوّل مهر به پيشانى بچسبد بايد آن را براى سجده دوم از پيشانى جدا كند و اگر به همان حال به سجده دوم رود اشكال دارد (منظور این است که نماز را تمام نموده و دوباره بخواند)، البته اگر سهواً باشد و مهر جدا نشود، سجده صحیح است.
حکم انجام پیوند کلیه برای پزشک
آيا براى پزشك جايز است كه عمليّات انتقال كليه را عهده دار شود، در حالى كه مىداند اهدا كننده پولى در مقابل اين كار گرفته است؟
در صورتى كه باعث نجات جان مسلمانى شود جايز است.
فروش نسیه جنس و خرید همان بهصورت نقد
یک سیر چای بهطور نسیه به مبلغی فروختم، بعد از نیم ساعت بهطور نقد از همان مشتری خریداری کردم. آیا جایز است؟
اگر هر دو معامله بهصورت قطعى و جدی با شرایط انجام گیرد اشکالى ندارد.
شهدای اهل کتاب
آیا شهداى اهل کتاب در حکم شهیدند؟
اگر درراه اسلام و کشورهاى اسلامى شهید شوند، نزد خدا مأجور هستند؛ امّا چگونگى آن اجر الهى نزد ما روشن نیست.
نامگذاری به اسم حسام
می خواستم بپرسم اسم پسرحسام بگذاریم آیا اسم خوبی هست یانه؟
اسم خوبی است و معنای آن کسی است که به نزاع ها پایان می دهد و به معنای شمشیر نیز آمده است.
وظیفه پزشک نسبت بهتصریح به خطرناک بودن بیماری و تضعیف شدن روحیه بیمار
اگر پزشكى خطرناك بودن بيمارى بيمار و نااميد بودنش را از حيات بيمار به وى بگويد، اسباب نگرانى شديد روحى بيمار و كسان وى را فراهم مینماید. ولى از طرف ديگر براى گرفتن اذن از بيمار و كسان وى در صورت نياز به عمل جرّاحى گفتن آن لازم است؛ و چهبسا موجب میشود بيمار وصیت نمايد، يا امانات مردم را به آنان بازگردانده و از آنها كسب حلّيّت كند و خود پزشك هم مورد اعتراض بعدى بازماندگان بيمار نسبت به عدم اخبار به آنان در مورد خطرناك بودن بيمارى قرار نگيرد؛ و چنانچه خطرناك بودن بيمارى را اطّلاع ندهد، صدمه روحى و فكرى به بيمار وارد نمیشود ـ هرچند تأثيرى هم در جهت بهبودى مريض ندارد ـ اگر راه منحصر در گفتن صريح خطرناك بودن بيمارى و يا نگفتن باشد، طبيب چه بكند؟
معمولاً در اینگونه موارد راه سومى وجود دارد و آن اينكه با عبارات مناسبى از مريض و كسان او اجازه میگیرند و میتوان مطلب را براى بعضى از كسان او، كه روحيه بهترى دارند، بيان كرد. بنابراين ضرورتى ندارد كه همهچیز را با صراحت بگويد.