بخشیدن باقیمانده مدت عقد در قبال دریافت پول
مرد میتواند برای بخشیدن باقیمانده مدت عقد موقت مبلغی را دریافت نماید؟
مانعی ندارد ولو مبلغ بیشتر از مهریه باشد ولی بهتر است انصاف را رعایت کند.
مانعی ندارد ولو مبلغ بیشتر از مهریه باشد ولی بهتر است انصاف را رعایت کند.
در فرض سؤال میتوانید فسخ کنید.
شک نيست که نکاح موقت در شريعت اسلام جايز است، ولي نبايد وسيله هوسبازی افراد هوسباز شود؛ و احتياط آن است تا ضرورتي نباشد اقدام به اين کار نشود.
اجازه برادر معتبر نیست و اطّلاع ندادن به او خیانت محسوب نمیشود ولى مشورت با او مناسب است.
درصورتیکه واقعاً به تشخیص حاکم شرع عسر و حرج حاصل شود، (مثلاً مرد در دسترس نباشد یا مدت را نبخشد) تفاوتى بین عقد انقطاعى و دائم نیست و حاکم شرع زوج را ملزم به بذل باقیمانده مدّت میکند و اگر زوج قبول نکند، حاکم شرع بهعنوان ولىّ ممتنع باقیمانده مدّت را میبخشد و زوجه میتواند بعد از سپرى شدن عدّه شوهر کند.
عقد موقّت یک نوع بیشتر نیست و همه این آثار در آن جمع است مگر اینکه در ضمن عقد شرط کنند که آمیزش جنسى نباشد و درهرحال عقد باید با اذن پدر باشد.
درهرصورت استیذان از ولىّ است، در ضمن تجربه نشان داده است که این رابطهها مخصوصاً در جوانها معمولاً در یک حد محدود و معیّنى ثابت نمیماند و تدریجاً توسعه مییابد و مایه مشکلات فراوانى میشود.
خواستگارى اشکالى ندارد و مشروط به اجازه ولىّ نیست، مگر اینکه منشأ مفاسدى گردد که در این صورت جایز نیست.
اگر در حال عصبانیت عقل و شعور خود را ازدستداده ابراى مدّت صحیح نبوده اما اگر این کار را از روى شعور و عقل کرده هرچند عصبانى بوده ابراء صحیح بوده است.
در فرض سؤال لازم است پس از اتمام مدت عقد دوباره صیغهی جدید خوانده شود یا مرد باقیماندهی مدت را ببخشد و سپس عقد را براى مدّت موردنظر تجدید کنند.
چنانچه با توافق و تفاهم یکدیگر مدت عقد را معین کرده باشند، اصطلاح «مدة معلومة» اشاره به همان توافق اولیه آنها دارد و صحیح است.
اگر مطالبه کند باید بپردازد ولی اگر مطالبه نکند بهصورت دینی بر عهده شوهر است.
دو حالت دارد، درصورتیکه از اوّل ندانند که صیغه مثلاً یک ماه بوده یا دو ماه باید بگویند یک ماه بوده و اگر بدانند مدّت آن مثلاً یک ماه بوده و نمیدانند یک ماه تمامشده یا نه میتوانند استصحاب کنند و بگویند تمام نشده است.