حکم برطرف کردن عین نجاست به غیر از زمین و راه رفتن بر روی زمین
با فرض اینکه تمامی شرایط پاک کنندگی کف کفش به وسیله زمین که در رساله ذکر شده برقرار باشد : آیا اگر ابتدا عین نجاست یا عین متنجس به طریقی غیر از راه رفتن روی زمین پاک کننده برطرف شود مثلا خون یا بول خشک شود یا با دستمال یا روش دیگری برطرف شود و سپس با این کفشی که هنوز نجس است و فقط جسم نجاست از آن زائل شده جهت ایجاد طهارت شرعی روی زمین پاک کننده راه برویم باز هم طهارت ایجاد میشود؟
بله پاک میشود.
تکلیف میت نسبت به خرید قبل فوت بدون دریافت جنس و تحویل ثمن معامله
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات پدرم قبل فوتش مقداری جهیزیه خریداری کرده و فاکتور لوازم را گرفته ولی قرار بوده پول را واریز کند به حساب فروشنده تا اجناس را برایش بفرستد که به رحمت خدا میرود، اکنون مبلغ فاکتور جزء بدهی مرحوم حساب میشود یا نه؟
در صورتی که معامله قطعی شده وجه آن جزو بدهی های مرحوم پدر شما محسوب می شود.
حکم صرف غذای معتکفین در محوطه مسجد
با توجّه به مشكلاتى كه صرف غذا در مسجد دارد، آيا معتكفين مى توانند در سالن غذاخورى كه در محوطه مسجد است، غذا بخورند؟
اگر محوطه مسجد جزء مسجد نيست نبايد از مسجد خارج شوند.
پيوند مغز و آثار آن
با توجّه به قوانين اسلامى در رابطه با اصالت روح، آيا پيوند مغزى در جمجمه انسان ديگرى امكان دارد؟ به عبارت ديگر، آيا جسم پيوند زده شده با مغز پيوندى، هويّت شخصى خود را از دست داده، و روح شخص پيوند خورده به شخص پيوند زده شده انتقال مىيابد؟
در حال حاضر اين مسأله به عنوان يك فرضيّه مطرح است، و عملاً كارى انجام نگرفته، تا بتوان درباره آن بحث كرد. اگر چنين امرى انجام گيرد، بايد ديد فرد مزبور با مغز جديد، شخصيّت فرد اوّل را نشان مىدهد، يا دوم، و يا شخص ثالثى خواهد شد، تا احكام آنها تبيين گردد.
استفاده از ابزاری که منجر به آلودگی مواد غذایی به سرب می شوند
با توجّه به عوارض سوء به اثبات رسيده آلودگى با سرب، از جمله عدم دفع طبيعى از بدن، و انباشته شدن و رسوب در مغز، و ايجاد اختلال در عملكردها وفعاليتهاى مغزى، بلاخص حافظه و هوش و خلق و خو، و آلودگى قابل توجّه روزنامه ومجلّات و مانند آن به اين فلز سنگين، متأسفانه مواردى مشاهده شده كه از روزنامه وكاغذهاى باطله و غير بهداشتى به عنوان دمكنى براى دم كردن چلو، يا براى پيچيدن موادّ غذايى و تحويل به مشترى استفاده مىگردد. حكم شرعى در اينگونه موارد چيست؟
هرگاه به تصديق كارشناسان ضررهايى دارد بايد از آن اجتناب كرد.
دیهی پلک چشم
با توجّه به اینکه فقهاى عظیمالشأن دیه مجموع چهار پلک دو چشم را دیه کامل ذکر کرده و بین پلکهای بالا و پایین فرق قائلند. به این صورت که ثلث دیه کامل را براى پلکهای بالا و براى پلکهای پایین نصف دیه کامل قراردادهاند، لطفاً بفرمایید:اولاً: با توجّه به امکانات جرّاحى امروزى در چشمپزشکی و جرّاحى ترمیمى، میتوان گفت که تقریباهمیشه امکان ترمیم پلکها وجود دارد. آیا در این صورت نیز دیه کامل دارد، یا نظر اهل خبره در موردترمیم و عدم ترمیم، در تعیین مقدار دیه مؤثر است؟ثانیاً: ازنظر ارزش عضوى و نحوه درمان، بین پلکهای بالا و پایین اختلاف محسوسى با توجّه به پیشرفت علم پزشکى مشاهده نمیشود. آیا اختلاف دیه منصوص است و باید اطاعت کنیم، یا امکان تغییر بر مبناى نظریه پزشکى و خبرگان وجود دارد؟ثالثاً: درصورتیکه پلکهای بالا ثلث دیه داشته باشد و پلکهای پایین نصف دیه کامل، تکلیف باقیمانده چه میشود؟
درصورتیکه از طریق جرّاحى امروز، کاملاً ترمیم شود باید ارش پرداخت شود؛ و چنانچه نقصانى باقى بماند، باید به نسبت محاسبه شود. در ضمن همانگونه که نوشتهاید دیه پلک بالا ثلث و پلک پایین نصف و باقیمانده (یک سدس) ملغى است.
حکم قرائت فرازی از دعای کمیل توسط حائض که مشتمل بر سوره سجده دار است
با توجّه به این که دعاى شریف کمیل، مشتمل بر آیهاى از سوره سجده است(فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتوُون)؛ قرائت این فراز از دعا براى زن حائض چه حکمی دارد؟
در فرض سؤال، اشکالى ندارد؛ زیرا تنها قرائت آیه سجده براى چنین افرادى جایز نیست؛ هر چند بهتر آن است که کلّ سوره، و از جمله همان آیه موجود در دعاى کمیل را در آن حالت نخوانند( یعنی خواندن آن ثواب کمتری دارد ) .
حکم ازدواج مجدّد مردان با توجّه به جمعیت زنان
با توجّه به اینکه در حال حاضر تعداد دختران وزنان آماده ازدواج بهمراتب بیشتر از پسران و مردان آماده ازدواج است و عدم توجّه به این مسئله اساسى مشکلات عدیده اخلاقى در جامعه اسلامى ایجاد مینماید، آیا مردانى که شرایط لازم ازدواج مجدّد رادارند، این ازدواج بر آنها واجب میشود؟
ارقامى که ذکر گردیده چندان مطابق واقع نیست و ازدواج مجدّد بر افرادى که گفتهشده واجب نیست و اگر شرایط ازدواج براى افراد مجرّد آسان بشود ظاهراً مشکل حل میشود.
عدم شرط پاک بودن از عادت ماهانه زنی که مجری طلاق است
با توجّه به اين كه شهود طلاق بايد دو مرد عادل باشند، و نيز در موقع اجراى صيغه طلاق، زوجه بايد از خون حيض و نفاس پاك باشد، آيا زن به عنوان مجرى طلاق مىتواند صيغه را جارى نمايد؟ اگر جواب مثبت است، آيا لازم است مجرى صيغه نيز از خون حيض و نفاس پاك باشد؟
مجرى صيغه طلاق مىتواند زن باشد و پاك بودن مجرى صيغه از عادت ماهانه شرط نيست. ولى دو شاهد عادل مرد بايد حضور داشته باشند وزوجه به هنگام طلاق بايد (از حيض و نفاس پاك بوده و) در طُهر غير مواقع باشد.
جزء عاقله نبودن ضامن جریره
با توجّه به آنچه در تبصره مادّه 307 قانون مجازات اسلامى آمده، «کسى که با عقد ضمان جریره، دیه جنایت دیگرى را به عهده گرفته، نیز عاقله محسوب میشود.» آیا ضمان جریره مطلقاً عاقله محسوب میشود، یا در ردیف عاقله است؟
ضامن جریره در صورتى باید دیه را بپردازد که هیچ وارثى نداشته باشد، بنابراین بعد از عاقله است نه در ردیف عاقله.
تقلید در اصول عقاید
با توجه به مساله اوّل رساله، اگر کسی در اصول عقاید تقلید کرد، آیا مرتکب گناه صغیره یا کبیره شده است؟
در صورتی که به عقائد واقعی برسد گناهی نکرده است.
نوع مهریه در صورت فسخ عقد
با توجه به مسئله 2041: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزديكى، زن عقد را به هم زند، شوهر بايد نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر يكى ديگر از عيبهاي موجب فسخ نکاح، مرد يا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزديكى نكرده باشند چيزى بر مرد نيست و اگر كرده باشند بنابر احتياط واجب بايد تمام مهر را بپردازد. حال سوال این است که 1-تمام مهر یا مهرالمثل؟ 2- اگر بعد از اطلاع از عیب مرد به آن راضی شود مهریه را ضامن است یا بدل به مهرالمثل می شود؟
تمام مهر المثل را باید بدهد و در مواردی مانند تدلیس از شخصی که تدلیس کرده است می گیرد.
منظور از کراهت راه رفتن بین دو زن
با توجه به روایتی که مشهور است و اولین بار در کتاب طب النبی بدون ذکر سند آمده است و در ادامه ذکر می شود، 1- آیا کراهت راه رفتن بین دو زن شامل دو زن از محارم نیز می شود(مانند خواهر یا مادر یا همسر و ...) یا تنها مربوط به نامحرم است؟! 2- منظور از راه رفتن رد شدن از میان دو زن است یا در موازات آنها قدم برداشتن ؟ روایت: وَ قَالَ ص عَشْرُ خِصَالٍ تُورِثُ النِّسْيَانَ أَكْلُ الْجُبُنِّ وَ ... وَ الْمَشْيُ بَيْنَ الْمَرْأَتَيْنِ وَ ...
ظاهر روایت اطلاق دارد.
خوردن حشرات
با توجه به اینکه مدتهاست که خوردن انواع حشرات در کشورهای جنوب شرق آسیا متداول شده است و همچنین با توجه به اینکه در احکام اسلامی نیز در خصوص خوردن برخی از حشرات - به عنوان نمونه ملخ - احکامی وارد شده است، لطفا حکم خوردن سایر انواع حشرات را بیان فرمایید.
غیر از ملخ خوردن سایر حشرات جایز نیست.

