وقف سرقفلی
آیا وقف سرقفلی جایز و صحیح است؟
مانعی ندارد.
اصل اولیّه در حدود در صورت شک در آن پس از ثبوت حدود
اصل اوّلیه در حدود چیست؟ ودر موارد شک در سقوط حد چه باید کرد؟
اصل اوّلیه در تمام حدود پس از ثبوت، عدم سقوط است. منظور از اصل در این جا اطلاقات ادلّه است که مى گوید فلان حدّ باید جارى شود اعم از این که طرف انکار بکند یا نکند، فرار کند یا نکند، البتّه مقتضاى استصحاب نیز بقاى حدّ است (هرگاه استصحاب را در شبهات حکمیّه جارى بدانیم) بنابراین تا دلیلى قایم نشود بر این که حدّ ساقط مى شود، باید آن را جارى کرد. در نتیجه در تمام مواردى که علم قاضى حجت است، حدود باید جارى گردد زیرا دلیل سقوط حدّ به هنگام عفو امام یا انکار بعد از اقرار یا فرار بعد از اقرار، شامل محلّ بحث نمى شود، مگر سرچشمه علم حاکم اقرارات غیر صریح و یا اخذ به لوازم اقرار و مانند آن بوده باشد که اجراى حدود در چنین مواردى بعد از انکار یا فرار یا عفو حاکم مشکل است و لااقل مشمول «تدرا الحدود بالشبهات» است.
نماز اوّل وقت ظهر جمعه در صورت اقامه نماز جمعه توسط اهل سنت
اگر نماز جمعه در دو فرسخی برگزار شود اما توسط برادران اهل سنت باشد، حکم آن چیست؟
خواندن نماز اول وقت در ظهر روز جمعه در فرض مذکور مانعی ندارد.
حکم شرکت و عضویت در شبکههای اجتماعی
اخیراً شرکت و عضویت در شبکههای اجتماعی خیلی رایج شده است؛ لطفاً حکم شرعی آن را مرقوم فرمایید؟
هرگاه این کار خلاف قانون بوده یا سبب تقویت دشمنان اسلام گردد و یا مفاسد اخلاقی یا اعتقادی و یا اجتماعی باشد جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.
تاثیر توبه قبل یا بعد از دستگیری مجرم
نقش و تاثیر توبه در صدور اجرا و حتی بعد از اجرای حکم مثل اثرات اجتماعی ناشی از اجرای مجازات درفقه چیست وآیا با قانون حال حاضر مطابقت دارد یا خیر؟
توبه قبل از دستگیری موثر است ولی پس از آن تاثیری در صدور حکم و اجرای آن ندارد و در روایات به برخی از اثرات اجتماعی ناشی از اجرای مجازات اشاره شده است مثلا کراهت امامت امام جماعتی که حد خورده باشد بعد از توبه و حصول عدالت آن شخص.
مسئولیت رأیدهندگان در قبال خطای منتخبین خود در آینده
آیا این مبنای فقهی صحیح است که شرعاً خطاها و گناههایی که رئیسجمهور منتخب اینجانب در آینده مرتکب خواهد شد و فسادهای مترتب بر آن به عهدهی من خواهد بود؟ آیا این مسئله میتواند بهانه عدم شرکت در انتخابات باشد؟
اگر پس از تحقیق همهجانبه و مشورت با اهل اطلاع به فرد مؤمن و متعهد و اصلح رأی بدهید مسئولیتی در قبال اعمال بد او در آینده ندارید، ولی امربهمعروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.
دلیل وجوب تقلید
خواهشمندم بفرمایید چرا تقلید واجب است؟
به دلیل عقل و بناى عقلاى دنیا که جاهل در هر مسئلهای باید به عالم رجوع کند، آیا شما هرگاه مریض شوید از طبیب دستور نمیگیرید، احکام دین را نیز باید از متخصّصان آن فراگرفت.
تبدیل انگور به کشمش توسط دستگاه
دستگاهی است که ظرف مدّت دوازده ساعت، انگور را به کشمش تبدیل میکند. ممکن است براثر حرارت و درنتیجه جوش آمدن آب داخل انگور این کار انجام شود، استفاده از این انگورها چه حکمی دارد؟
بعد از تبدیلشدن انگور به کشمش، قطعاً آب داخل انگور ثلثان شده است چون دردانه کشمش آبی باقی نمیماند، پس استفاده از این کشمشها اشکال ندارد.
دلیل عدم تسری حکم حرمت دخانیات به اغذیه مضر
با توجه به این که جنابعالی استعمال سیگار و انواع دخانیات را از جهت این که ضررهای آن به تصدیق کارشناسان آگاه رسیده حرام اعلام نموده اید پس چرا مواد غذایی نظیر روغن نباتی یا آدامس که می گویند در تهیه آدامس الکل استفاده می شود و ضررهای این مواد غذایی و نظایر این مواد که مضر بودن آن به تصدیق کارشناسان آگاه رسیده است را حرام اعلام نمی کنید؟
زیانها گاهی زیانهای کلی است و گاهی چنین نیست، بسیاری غذاهاست که زیانهای محدودی دارد و حرام نیست ولی دخانیات به گفته اطبای آگاه منشا یکصد و بیست بیماری می باشد.
وظيفه کسی که با همسرش نزديکى کرده و بخواهد طلاقش دهد
هرگاه مرد با همسرش نزدیکى کرده و بخواهد او را طلاق دهد تکلیف چه می باشد؟
هرگاه با همسرش نزديكى كرده و بخواهد طلاقش دهد بايد صبر كند حيض ببيند و پاك شود، ولى اگر باردار باشد تواند بعد از نزديكى كردن بلافاصله او را طلاق دهد، همچنين اگر يائسه باشد يعنى بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
تبدیل بدهی نقدی بدهکار به بدهی طلا
شخصى بدهکار است و اظهار میدارد توان پرداخت ندارم، لذا طلبکار میگوید: «چون امکان دارد شما تا یک سال دیگر نتوانید بدهى خود را پرداخت کنید، من به این شرط صبر میکنم که مبلغ بدهى را شما امروز به طلا تبدیل کنید» براى مثال مبلغ بدهى، امروز مساوى 10 مثقال طلاست و طبق این سخن بدهکار به هنگام پرداخت بدهى باید 10 مثقال طلا بدهد، آیا این کار مشروع است؟
این عمل صحیح نیست; چون هم پول نسیه است و هم طلا، مگر اینکه بدهکار این مقدار طلا را تهیّه کرده و بهعنوان اداى دین خود به او بدهد، سپس طلبکار آن را به او بازگرداند.

