تصرف در هدایایی که نامحرم داده
اگر دختری پول به حساب پسری بریزد و یا بر عکس و پسر یا دختر از آن استفاده کنند آیا این پول حلال است؟
در صورتی که رضایت داشته باشند مانعی ندارد ولی اگر چنین پولی مقدمه ارتباط حرامی باشد اشکال دارد که باید برگرداند و اگر برگرداندن مفسده داشته باشد آن را صدقه می دهد.
تصرف زوج در پس اندازی که برای همسرش ایجاد کرده
اگر شخصی زنش را طلاق دهد قبل از طلاق دادن برای همسرش حسابی بانکی باز کرده در صورت طلاق این شوهر تصرف در حساب بانکی زنش دارد؟
هرگاه پول را به قصد بخشش به زن به حساب او ریخته تنها در صورتی می تواند بردارد که عوضی در برابر او نگرفته باشد.
تصرف واهب در بخشی از عایدات مالی که به فرزندانش هبه کرده
شخصى مقدارى از اموال خود را در زمان حياتش به نام بعضى از فرزندانش نموده است ولى عايدات بعضى از آن اموال را خودش، و قسمتى ديگر را صاحبان همان اموال مصرف مى كرده اند، اين اموال شرعاً متعلّق به چه كسى است؟
اموالى را كه در زمان حيات به اسم اشخاص كرده و تحويل داده، يا صغير بوده اند و تحت تصرّف ولى آنها بوده، به خود آنها تعلّق دارد.
تصرف مجدد کسی که حق سرقفلی خود را به دیگری صلح کرده
اگر شخصى حقیقى یا حقوقى صاحب سرقفلى مکانى باشد و مالک شخص دیگرى باشد و مدّتى صاحب سرقفلى مستأجر آن ملک بوده است، ولى بعداً صاحب سرقفلى حقّ خود را به نفر سوّم صلح میکند و صاحبملک هم به همان نفر سوّم ملک را اجاره میدهد; نفر سوّم به علّتى قرارداد با هر دو را فسخ مینماید، آیا ازنظر شرعى صاحب اوّل سرقفلى میتواند بدون اجازه و اذن در آن تصرّف کند؟ و اگر تصرّف او اشکال دارد لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید؟ الف) آیا تصرّف صاحب سرقفلى غاصبانه و عدوانى است؟ب) اگر تصرّف عدوانى است، آیا منافع مغصوبه باید به «اعلى القیم» اخذ شود؟ج) درصورتیکه تصرّف عدوانى باشد، آیا متصرّف مستحق تعزیرات شرعى است؟د) درصورتیکه مالک براى رسیدن به منافع مغصوبه مخارجى را متحمّل شده باشد، آیا میتواند از غاصب و متصرّف عدوانى اخذ نماید؟
الف: درصورتیکه نفر سوّم حقّ فسخ داشته، با فسخ کردن سرقفلى به نفر دوّم برمیگردد و ملک به نفر اوّل (صاحب اصلى) و اگر صاحب سرقفلى بخواهد در آن تصرّف کند باید مجدداً آن را اجاره کند. ب: اگر قبل از اجاره مجدّد تصرّفى بنماید باید اجرتالمثل را طبق عرف روز بدهد. ج: اگر آگاهانه تصرّف عدوانى کرده باشد مستحق تعزیر است. د: اگر ناچار شود مخارج فوقالعادهای هزینه کند میتواند بگیرد; ولى هزینههای معمولى را نمیتوان گرفت.
فروش و واگذاری عین مال محبوس
الف) در صورت تأمين منافع حبس تا پايان مدّت حبس، آيا فروش عين مال اشكال شرعى دارد؟ب) با درنظرگرفتن اين نكته كه مال محبوسه به ورّاث منتقل مىشود، آيا ورثه اجازه دارند با تأمين منافع حبس، عين مال محبوسه را واگذار يا منتقل كنند؟
اگر حبس موقّت باشد بعد از پايان مدّت به ورثه بازمى گردد، ولى ورثه نمى توانند قبلاً منافع تمام مدّت را بپردازند وعين محبوسه را قبل از پايان مدّت تصرّف كنند.
فسخ معامله انجام شده با وام و تصرف در اصل وام
اگر با وام جنس مورد نظر را خریداری نماید و در فرض وجود خیار معامله را فسخ نماید مصرف به صورت مطلق است یا باید در مورد وام صرف کند؟
اگر کالا را بعد از خریدن به خودش فروخته سپس معامله اول را فسخ کند تصرف جایز است.
ساختن بارگاه در قبرستان عمومی
شخصى در قبرستان عمومی دفن شده که به علت اینکه در سیر و سلوک معنوی گام برداشته طرفدارانى دارد و اخیراً به خاطر علاقه مندى به او بارگاهى بر روى قبر او نصب کرده اند که محلّ زیارت پیروان او شده است، حکم این کار چیست؟
تصرّف در قبرستان عمومى که وقف عام است به این صورت جایز نیست.
تشکیل جلسات قرآن در محل غصبی
تشکیل جلسات قرآن، در مکان غصبى چه صورتى دارد؟
هرگونه تصرف در مالی که غصب شده حرام است و تفاوتی در نوع آن نیست.
تصرف در وجوهات شرعیّه بهعنوان قرض
تصرّف در وجوهاتی مانند صدقه، خمس و مانند آن، بهعنوان قرض و سپس برگرداندن آنچه حکمی دارد؟ وجوهاتی که بهعنوان امانت در نزد انسان است چطور؟
درصورتیکه صاحب پول، آنها را بهعنوان صدقه یا خمس جدا کرده، میتواند در آنها تصرّف کند؛ ولى اگر کسى بهعنوان امانت به آنها سپرده، حقّ تصرّف ندارند.
تصرف اموال محجور توسط فرزندان
شخصى که داراى مقداری پول نقد بوده سکته مغزى نموده و در اثر آن در مشاعر و حواسّ او اختلال پیشآمده، بهطوریکه عملاً سفیه شرعى محسوب شده و محجور میگردد; همسر و یکى از فرزندان او تصمیم میگیرند خانهای با همان پول خریدارى کنند تا این فرزندى که در سنّ ازدواج بوده در آن سکونت نماید; قابل توجّه اینکه شخص محجور، ولی خاصی ندارد و همسر و فرزندان او نیز از طرف حاکم شرع یا بهحکم قانون قیّم او نیستند و از طرف دیگر، هیچیک از همسر و دو فرزند مذکور قصد تملّک و خرید خانه براى خود نداشته و قصد قرض گرفتن پول را نیز نداشتهاند، حال در این صورت شرعاً چه کسى مالک آن خانه است؟ و چنانچه فرزندى که در آن خانه سکونت کرده و سند به نام اوست، مخارجى در آن منزل بنماید تکلیف این مخارج چیست؟
چنانچه خانه را با پول پدر گرفتهاند و او در آن زمان محجور بوده، معامله باطل است مگر اینکه قیّم شرعى آن را اجازه دهد که در این صورت خانه تعلّق به پدر دارد و هزینههایی که آن فرزند در آن منزل کرده از کیسه خود او رفته است، ولى اگر چیزهاى قابل انتقالى، مانند کابینت و امثال آن باشد، متعلّق به خود اوست.