پاک بودن أعضاى تيمم و کف دستها
مسأله 653ـ بنابر احتياط واجب بايد اعضاى تيمّم و کف دستها پاک باشد، ولى اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد بايد با همان وضع تيمّم کند.
مسأله 653ـ بنابر احتياط واجب بايد اعضاى تيمّم و کف دستها پاک باشد، ولى اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد بايد با همان وضع تيمّم کند.
مسأله 298ـ شرط پنجم آن است که اعضاى وضو موقع شستن يا مسح کردن پاک باشد، امّا اگر بعد از تمام شدن وضوى يک عضو، همان عضو نجس شود وضو صحيح است.
مسأله 166ـ پنجم: بدن و لباس نمازگزار و محلّ سجده او بايد پاک باشد، شرح اين مسائل نيز در بحث لباس و مکان نمازگزار خواهد آمد.
مسأله 389ـ در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاک باشد(بنابر احتياط واجب) ولى در غسل ترتيبى پاک بودن تمام بدن لازم نيست، همين اندازه که هر عضو پيش از غسل دادن پاک باشد، کافى است.
مسأله 1384ـ اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود نمى تواند روزه بگيرد، همچنين اگر در اثناء روز خون حيض يا نفاس ببيند اگر چه نزديک مغرب باشد.
مسأله 1383ـ اگر در ماه مبارک رمضان پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و براى غسل وقت ندارد تيمّم کند و روزه اش صحيح است، امّا اگر براى هيچ کدام از غسل و تيمّم وقت ندارد بايد بعداً غسل کند و روزه او نيز صحيح است.
مسأله 453ـ هرگاه در آخر وقت نماز پاک شود بايد غسل کند و نماز را بخواند، حتّى اگر به اندازه يک رکعت نماز وقت داشته باشد احتياط واجب خواندن نماز است و در صورت نخواندن، قضاى آن را به جاآورد.
مسأله 284ـ شرايط وضو دوازده چيز است: شرط اوّل: پاک بودن آب وضو. شرط دوم: اين که مطلق باشد، بنابراين وضو با آب نجس يا مضاف باطل است، اگرچه نداند يا فراموش کرده باشد و اگر نمازى با آن خوانده بايد اعاده کند.
مسأله 192ـ هرگاه غذاى نجس در لاى دندانهاباقى مانده، اگر آب در دهان بگردانند به طورى که به تمام اجزاى آن برسد پاک مى شود.
مسأله 76ـ هرگاه با سه طرف يک قطعه سنگ محل را پاک کند کافى است، همچنين با سه گوشه يک قطعه کاغذ و پارچه.
مسأله 75ـ هرگاه مخرج غائط را با سه قطعه سنگ، يا کاغذ و مانند آن پاک کنند و ذرات کوچکى که معمولاً جز با آب برطرف نمى شود باقى بماند، ضررى ندارد و مى تواند با آن نماز بخواند.
مسأله 163ـ پاک کردن ورق قرآن فقط وظيفه کسى که آن را نجس کرده نيست، بلکه اگر ديگران هم باخبر شوند وظيفه همه است که آن را پاک کنند و اگر يکى اين وظيفه را انجام دهد، از ديگران ساقط مى شود، ولى اگر قرآن مال ديگرى است و با شستن از بين مى رود يا ناقص مى شود آن کس که آن را نجس کرده، بايد خسارت آن را بدهد.