فرزندان کفار
مسأله 118ـ بچّه هاى كفّار به حكم آنها هستند و بچّه هاى مسلمانان حتّى بچّه اى كه فقط پدرش مسلمان باشد پاك است ولی اگر فقط مادرش مسلمان است احتیاط آن است که از او اجتناب کنند.
مسأله 118ـ بچّه هاى كفّار به حكم آنها هستند و بچّه هاى مسلمانان حتّى بچّه اى كه فقط پدرش مسلمان باشد پاك است ولی اگر فقط مادرش مسلمان است احتیاط آن است که از او اجتناب کنند.
مسأله 615ـ انسان مى تواند شخص ديگرى را که مورد اطمينان اوست به جستجوى آب بفرستد و نيز اگر يک نفر از طرف چند نفر برود کافى است.
مسأله 122ـ تمام فرقه هاى اسلامى پاکند، مگر آنها که با ائمه معصومين(عليهم السلام)عداوت و دشمنى دارند و خوارج و غُلات، يعنى غلوکنندگان در حق ائمّه(عليهم السلام).
مسأله 1626ـ احتياط واجب آن است که زکات گاو و گوسفند و شتر را اگر به حدّ نصاب برسد بدهد، خواه از علف بيابان بخورد يا علف دستى به آن بدهد و يا گاهى از اين و گاه از آن.
مسأله 1341ـ فرو بردن آب دهان، هر چند به واسطه خيال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى کند، و فرو بردن اخلاط سر و سينه تا به فضاى دهان نرسيده اشکال ندارد، امّا اگر داخل فضاى دهان شود احتياط واجب آن است که آن را فرو نبرد.
مسأله 1409ـ هرگاه روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد نبايد آن را فرو ببرد، و الاّ روزه او باطل مى شود و قضا و کفّاره دارد، ولى کفّاره جمع لازم نيست.
مسأله 1369ـ اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد، يا او را در آب بيندازند و سر او زير آب رود، يا فراموش کند که روزه است سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود، ولى اگر يادش بيايد بنابر احتياط واجب بايد فوراً سر را از آب بيرون آورد.
مسأله 1600ـ اگر رطب و انگور را پيش از خشک شدن مصرف کند يا به فروش رساند، در صورتى زکات آن واجب است که خشک شده آنها به اندازه نصاب باشد.
مسأله 1754ـ هرگاه چيز پاکى مانند روغن که آب کشيدن آن ممکن نيست نجس شود اگر مصرف آن فقط خوردن است فروختن آن باطل و حرام است، ولى اگر مصرفى دارد که شرط آن پاک بودن نيست معامله آن صحيح است (مانند نفت نجس).
مسأله 1753ـ فروختن متنجّس، يعنى چيز پاکى که نجس شده و آب کشيدن آن ممکن است، مانند ميوه و پارچه و فرش اشکال ندارد، ولى اگر مشترى بخواهد آن را براى خوردن يا کارهاى ديگرى که پاک بودن در آن شرط است مصرف کند بايد به او بگويد.
مسأله 155ـ فروختن و عاريه دادن چيز نجس اشکال ندارد و اطّلاع دادن نيز لازم نيست، مگر در صورتى که بداند گيرنده آن را در خوردن و نماز و مانند آن استعمال مى کند، که احتياط واجب اعلام است. همچنين اگر نزد عاريه گيرنده نجس شود، به هنگام برگرداندن در همين صورت اعلام مى کند.
مسأله 1564ـ هرگاه کافر ذمّى زمينى را که از مسلمانى خريده به مسلمان ديگرى بفروشد خمس ساقط نمى شود، همچنين اگر بميرد مسلمانى آن زمين را از او به ارث ببرد احتياط آن است که خمس آن را بپردازد، اگر کافر ذمّى در موقع خريد زمين شرط کند که خمس آن را ندهد، يا شرط کند که فروشنده خمس آن را بدهد، شرط او باطل است و بايد خمس آن را خودش بپردازد، ولى اگر شرط کند فروشنده به جاى او مقدار خمس را بدهد عمل به اين شرط لازم است.