شرايط خون حيض در شب دوم و سوم
مسأله 434ـ لازم نيست شب اوّل و شب چهارم را خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم قطع نشود و ادامه داشته باشد.
مسأله 434ـ لازم نيست شب اوّل و شب چهارم را خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم قطع نشود و ادامه داشته باشد.
مسأله 2224ـ کسى که حيوان را ذبح مى کند مى تواند مرد باشد يا زن يا بچه نابالغى که دستورات ذبح را مى داند، ولى بهتر است تا دسترسى به مرد باشد زنان و کودکان را معاف دارند.
مسأله 1572ـ به سيّدى که عادل نيست مى توان خمس داد، ولى احتياط واجب آن است به کسى بدهند که آشکارا گناه نکند و اگر در سفر مانده است در صورتى مى توان به او خمس داد که سفرش سفر معصيت نباشد، مگر اين که توبه کند و باقيمانده سفر را در طريق معصيت انجام ندهد.
مسأله 1106ـ سجده سهو بايد رو به قبله و با حالت وضو و طهارت باشد و پيشانى را نيز بر چيزى گذارد که سجده نماز بر آن جايز است.
مسأله 1828ـ کسانى که مى خواهند باهم قرارداد شرکت ببندند بايد بالغ و عاقل باشند و از روى قصد و اختيار اقدام کنند و نيز بايد ممنوع التّصرّف در اموال خود نباشند (مانند آدم سفيهى که مال خود را نمى تواند سرپرستى کند و بيهوده مصرف مى نمايد).
مسأله 2234ـ هرگاه حيوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شکار کنند با پنج شرط حلال مى شود:1ـ آن که با اسلحه برنده اى مانند شمشير و کارد و خنجر يا تفنگ و مانند آن باشد خواه گلوله آن تيز باشد يا نه، ولى طورى باشد که بدن حيوان را پاره کند و از آن خون جارى گردد، ولى اگر به و سيله دام يا چوب و سنگ و مانند آن حيوانى را شکار کنند حرام است، مگر اين که موقعى به حيوان برسند که هنوز زنده باشد و آن را مطابق آداب شرع سر ببرند.2ـ بنابر احتياط واجب شکار کننده، مسلمان باشد يا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد.3ـ اسلحه را به منظور شکار کردن به کار برد، امّا اگر مثلاً جايى را نشانه گيرى کند و اتّفاقاً تير به حيوانى اصابت کند، خوردن گوشت آن حيوان حرام است.4ـ هنگام به کار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، ولى اگر فراموش کند اشکالى ندارد.5ـ وقتى به حيوان برسد که جان داده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد، ولى اگر به اندازه سر بريدن وقت داشته باشد و در ذبح حيوان کوتاهى کند تا بميرد حرام است.
مسأله 2241ـ هرگاه با سگ شکارى، حيوان وحشى حلال گوشتى را شکار کند، اين حيوان با پنج شرط حلال مى شود:1ـ سگ طورى تربيت شده باشد که هر وقت آن را براى گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگيرى کنند بايستد، بلکه همين اندازه که سگ را براى شکار تربيت کرده اند کافى است، ولو اين که وقتى چشمش به شکار افتاد خودش حرکت کند و به سوى شکار برود، ولى احتياط واجب آن است که اگر عادت دارد پيش از رسيدن صاحبش شکار را مى خورد از شکار او اجتناب شود، امّا اگر گاهى شکار را بخورد، يا فقط خون او را بخورد، اشکال ندارد.2ـ کسى که سگ را مى فرستد بنابر احتياط واجب بايد مسلمان يا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد باشد، کسى که نسبت به اهل بيت پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) اظهار دشمنى کند مسلمان نيست و شکار او اشکال دارد.3ـ هنگام فرستادن يا حرکت کردن سگ بايد نام خدا را ببرد، ولى اگر از روى فراموشى آن را ترک کند اشکال ندارد و لازم نيست پيش از فرستادن سگ نام خدا را ببرد، بلکه اگر پيش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است.4ـ شکار به واسطه زخمى که از دندان سگ پيدا کرده بميرد، بنابراين اگر سگ، شکار خود را خفه کند يا از زيادى دويدن يا ترس بميرد حلال نيست.5ـ کسى که سگ را فرستاده وقتى برسد که شکار جان داده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن وقت نباشد، امّا اگر زمانى برسد که به اندازه سربريدن وقت دارد مثلاً چشم خود را حرکت مى دهد يا پاى بر زمين مى زند، بايد سر حيوان را مطابق دستور شرع ببرد وگرنه حرام است.
مسأله 1841ـ کسى که چيزى را به ديگرى صلح مى کند بايد بالغ و عاقل باشد و کسى او را مجبور نکرده و در قصد صلح جدّى باشد; سفيه نباشد، (اموال خود را بيهوده مصرف نکند) و نيز حاکم شرع او را از تصرّف دراموالش جلوگيرى نکرده باشد.
مسأله 2136ـ بنابر احتياط واجب بايد صيغه طلاق به عربى صحيح خوانده شود و واجب است دو مرد عادل آن را بشنوند، اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه است مى گويد: «زَوْجَتِي فاطِمَةُ طالِقٌ» (يعنى همسرم فاطمه از همسرى رهاست) و اگر ديگرى را وکيل کند آن وکيل بايد بگويد: «زَوْجَةُ مُوَکِّلِي فاطِمَةُ طالِقٌ» يعنى همسر موکّل من رهاست.
مسأله 1978ـ «ضامن» و «طلبكار» بايد بالغ و عاقل باشند، و كسى آنها را مجبور نكرده باشد، ونيز سفيه نباشند و طلبكارى كه حاكم شرع به واسطه ورشكستگى او را از تصرّف در اموالش جلوگيرى كرده نمى تواند ضامن بگيرد (يعنى طلب خود را به ذمّه ديگرى منتقل كند).
مسأله 2439ـ طرفين بيمه، بايد بالغ و عاقل باشند و قرارداد بيمه را از روى اراده و اختيار انجام دهند و هيچ کدام سفيه نباشند، علاوه بر اين بايد تمام خصوصيّات را معيّن کنند از جمله: 1ـ تعيين مورد بيمه که فلان وسيله نقليّه يا فلان ساختمان و فلان شخص است. 2ـ تعيين دو طرف قرارداد. 3ـ تعيين اقساط و مبلغى را که بيمه کننده بايد بپردازد. 4ـ تعيين زمان بيمه که مثلاً از فلان روز تا يک سال است. 5ـ تعيين خطرهايى که موجب خسارت مى شود، مانند خطر آتش سوزى يا بمباران يا غرق شدن يا سرقت يا وفات يا بيمارى، يا هرگونه خطر ديگر. 6ـ تعيين سقف قيمت چيزى که بيمه شده مثلاً فلان خانه به مبلغ دوميليون تومان يا کمتر و بيشتر بيمه شده است، يا به قيمت عادلانه روز و مانند آن و به هر حال بايد اصول کلى که در بيمه در ميان عرف عقلا رايج است رعايت شود.
مسأله 2135ـ مردى که همسر خود را طلاق مى دهد بايد عاقل و بنابر احتياط واجب بالغ باشد و به اختيار خود طلاق دهد بنابراين طلاق از روى اجبار باطل است و نيز بايد قصد جدّى داشته باشد، بنابراين اگر صيغه طلاق را به شوخى بگويد صحيح نيست.