وجوب جواب سلام
آیا جواب سلام واجب است؟
سلام کردن به دیگران مستحب، ولى جواب سلام واجب است و بايد جواب را طورى بگويد كه جواب سلام محسوب شود، يعنى اگر زياد فاصله بيندازد كه جواب محسوب نشود كار حرامى كرده و جواب دادن واجب نيست.
سلام کردن به دیگران مستحب، ولى جواب سلام واجب است و بايد جواب را طورى بگويد كه جواب سلام محسوب شود، يعنى اگر زياد فاصله بيندازد كه جواب محسوب نشود كار حرامى كرده و جواب دادن واجب نيست.
در صورتى که به یگانگى خدا و نبوّت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)معتقد باشند، ذبیحه آنها حلال است.
علاوه بر قصاص دیه هم باید پرداخت کند.
زوجه در صورتى مى تواند اجرت کارهاى خود را مطالبه کند که:اوّلاً : بگوید: قصد تبرّع ندارم.و ثانیاً : این کارها را شوهر از او بخواهد.ضمنا در این مسأله تفاوتى نمىکند که طلاق به درخواست زوج باشد یا زوجه.
آب آبگرمکن در فرضی که بیان کردید در حکم آب جاری است.
این نوعی وصیت است و هرگاه اين وصيت بهضمیمه ساير وصاياي ميت بيش از ثلث اموال وي نباشد عمل به آن لازم است يعني اضافه سهم دختران از ثلث پرداخته میشود و اگر اضافه بر ثلث باشد، تنها به مقدار ثلث جايز است.
صدق مال غیر می کند و این کار نوعی سرقت است و لازم است علاوه بر برگرداندان مالی که سرقت شده هزینه تعمیر و تعویض شیشه را نیز پرداخت کند.
نماز باطل نمیشود ولی اگر چیزی از واجبات نماز را در حال تردید خوانده است باید آن مقدار را اعاده کند
چنانچه براثر جهل به مسئله در جاى ديگرى غیر از میقات یا محاذی آن محرم شوند، احرام آنها صحيح نيست و محرمات احرام بر آنها حرام نمىشود. در صورت علم و عمد نيز حكم مسئله همين است، ولى در صورت جهل، اگر بعد از اعمال مسئله را بفهمند عمل آنان صحيح است.
باید مجدداً بهطور کامل ختنه کند و در زمان ما کار مشکلى نیست.
بلوغ چهار مرحله دارد:مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آوردهایم.مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او میرسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، میتواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آنمرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمیتوانیم آنها را بر او جاري کنيم.نتیجه اینکه در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمیتوان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.
در صورتی که از آن اعراض کرده باشد متعلق به کسی است که آن را برداشته است.
در صورتی که مزاحمتی برای عزاداری نداشته باشد نباید مانع شوند.
نسبت به سهم خود از اعيانى حقّ مطالبه اجرت دارد.
درصورتیکه آن فرد ثقه و مورد اعتماد باشد و از اهل خبره پرسش کند، میتوان به حرف او اعتماد کرد.