طریقه خواندن نماز طواف
نماز طواف چگونه خوانده میشود؟
نماز طواف شبيه نماز صبح است و در نماز طواف هر سورهاى، جز سورههاى سجده را مىتوان خواند؛ ولى مستحب است در ركعت اوّل پس از حمد سوره «توحيد» و در ركعت دوم سوره «كافرون» را بخواند.
نماز طواف شبيه نماز صبح است و در نماز طواف هر سورهاى، جز سورههاى سجده را مىتوان خواند؛ ولى مستحب است در ركعت اوّل پس از حمد سوره «توحيد» و در ركعت دوم سوره «كافرون» را بخواند.
در فرض سؤال نمازهای گذشته که شکسته خوانده است را تدریجاً قضا کند.
هرگاه خون بهواسطه كوبيده شدن زیرپوست يا ناخن بميرد، اگر طورى باشد كه ديگر به آن خون نگويند پاك است و اگر به آن خون بگويند مادام كه زیرپوست و ناخن است براى وضو و غسل و نماز اشكال ندارد، امّا هرگاه سوراخ شود اگر ضرر و زحمت فوقالعادهای ندارد بايد آن را بيرون آورند و اگر زحمت زياد دارد بايد براى وضو و غسل اطراف آن را شست و پارچهاى روى آن بگذارد و روى پارچه دستتر بكشد و احتياطاً تيمّم هم بكند.
تنها در صورتى جايز است كه ضرورت قطعى پيدا كند و داروى منحصربهفرد باشد و جانشينى نداشته باشد و غالباً چنين نيست.
1-اگر باغ محصور باشد (حفاظ داشته باشد) وارد شدن و خوردن میوه آن بدون اجازه صاحبش حرام است. 2- اگر باغ محصور نباشد یا شاخه هایش بیرون آمده باشد جایز است هنگام عبور از کنار باغها از میوه آن به مقدار حاجت (نه بردن) بخورد، به شرط آن که به قصد این کار حرکت نکرده باشد و موجب افساد نگردد و احتیاط آن است که در صورت یقین به عدم رضایت مالک خوددارى کند.
مانعی ندارد ولی لازم است آن حرام را ترک کند.
با وجود پدر نوبت به جد نمى رسد.
هرگاه روزهدار بعد از اذان صبح و در طول روز، محتلم شود (در خواب جنب شود) روزهاش صحيح است و بهتر است فوراً غسل کند اما اگر نکند براي روزهاش اشکالي ندارد.
اشکالى ندارد؛ ولى بهتر جدا کردن این دو چاه است.
کوتاه کردن و حتي تراشيدن سبيل مانعي ندارد. (هرچند بهتر است به کوتاه کردن اکتفا کنند). همچنين بلند بودن آن به شرطی که شبيه کارهاي صوفيان و بعضي فرق غلات (علي اللهیها) نباشد نيز مانعي ندارد. (هرچند کراهت دارد)
کراهت دارد مگر در حال ضرورت.
در این مورد که ضرورت نیست باید بهصورت معقولى تمرّد کند مگر اینکه معاینه زنان براى تکمیل تحصیلات پزشکى لازم باشد (تحصیلاتى که سبب نجات جان زنان میشود) که در این صورت جایز است.
بیعی که در آن ثمن و مثمن هر دو کلی بوده و برای تسلیم آن دو موعدی در آینده تعیینشده باشد; مانند آنکه کسی صد تن برنج را بهطورکلی به فردی بفروشد که در آینده معینی تحویل دهد در مقابل مبلغ معینی پول که آن نیز در آینده تسلیم شود