پر کردن اشتباه فرم یارانه و واریز مبلغ اضافه
اینجانب در طرح هدفمندی یارانهها اشتباهاً دو بار فرم پر کردم و اکنون دو برابر آنچه حقم بوده بهحساب من یارانه واریزشده است. دارم تلاش میکنم راهی پیدا کنم و مبلغ اضافه را عودت دهم. اگر نتوانم راهی برای بازگشت مبلغ اضافی پیدا کنم باید چهکار کنم؟ لطفاً مرا راهنمایی کنید تا پول حرام وارد زندگی من نشود.
در فرض سؤال؛ مبلغ اضافی را به بیتالمال برگردانید.
حکم ارائه آمار غلط در پرسشنامه اقتصادی
با توجه به اینکه عدهای در پرسشنامههای اعلام وضعیت اقتصادی جهت اخذ یارانههای مصوب، متوسل بهدروغ شده و آمار غلط و خلاف واقع ارائه کردهاند؛ مبالغ مأخوذه توسط آنها چه حکمی دارد؟
چنانچه برخلاف مقررات عمل کرده و آمار دروغ داده است، مبالغ مأخوذه شرعاً اشکال دارد.
حکم ثبتنام یارانه توسط ایرانیان خارج از کشور
ثبتنام یارانه توسط ایرانیان خارج از کشور که دارای تابعیت هستند چه حکمی دارد؟
چنانچه برخلاف مقررات نباشد اشکالی ندارد.
حکم فقهی پول یارانه و تصرف در آن
با توجه به اینکه دولت مبلغی بابت یارانه پرداخت میکند؛ آیا تصرف در این پول ازنظر شرعی حلال است؟ ضمناً این پول نبرده رنج، به چه عنوان فقهی پرداخت میشود؟
ظاهراً این پولها در حکم هبه است و استفاده از آنها اشکالی ندارد.
حکم افزودن به قیمت کالا بهانه هدفمندی یارانه
آیا نفت مصرفی خریداریشده توسط مصرفکننده که وجه آن پرداخت و حواله آن صادر گردیده و بهصورت بیع قطعی و شرعی درآمده را میتوان بهانه هدفمندی یارانه به 20 برابر قیمت خریداریشده دریافت نمود، وجه شرعی آن چگونه است؟
از قوانین و مقررات حکومت اسلامی تخلّف نکنید.
مبلغ کفاره روزه بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها
آیا میزان کفاره روزه با توجه به هدفمندسازی یارانهها و بالا رفتن قیمت نان (مبنای سیر کردن یک فقیر) تغییری کرده است؟ اگر تغییر کرده مقدار جدید چقدر است؟
ملاک قیمت شهری است که کفاره در آن پرداخت میشود و مقدار آن 750 گرم است و قیمت آن را میتوانید از نانواییها سؤال کنید.
حکم شرعی قطع یارانه افراد پردرآمد
با توجه به بحث قطع یارانه افراد پردرآمد، آیا قطع یارانه فرد درحالیکه ایرانی است و از این آبوخاک سهمی دارد (چه غنی و چه فقیر) بدون رضایت شخص اشکالی ندارد (چون امام علی (ع) فقیر و غنی را به یک اندازه از بیتالمال سهم میدادند)؟
واقعیت مطلب این است که یارانهها بهصورت فعلی قابل ادامه نیست یعنی نه ترقی حاملهای انرژی و نه محل دیگر برای پرداختن یارانه به بیش از هفتاد میلیون نفر کفاف ندارد؛ بنابراین یا باید همه را قطع کنند و یا کسانی که نیازی ندارند که بدون شک اولویت با دوم است. ما هم در زندگی خود اگر نتوانستیم تمام متوقعان را راضی کنیم اولویتها را در نظر میگیریم در ضمن اموالی که علی (علیهالسلام) بهطور مساوی تقسیم میکردند اموال خاصی بود که ملک همه مسلمین بود ولی اموالی که در حکومت اسلامی تعلق به نیازمندان دارد فقط باید به آنها داده شود. ولی اگر روزی برسد که دولت بهقدر کافی پول در اختیار داشت مانعی ندارد دیگران را هم بهرهمند سازد.
حکم احتساب درآمد زنان شاغل متأهل بهعنوان درآمدهای خانوار
احتساب درآمد زنان شاغل متأهل جزء درآمدهای خانوار، با توجه به اینکه مسئولیت شرعی در قبال هزینههای زندگی ندارند چه حکمی دارد؟
درصورتیکه همسر شما حاضر نباشد اموالش را در اختیار شما قرار دهد، جزء درآمدتان محسوب نمیشود و لذا لازم است این مطلب را و اینکه که نفقه زن و فرزندان بر عهدهی شماست نه بر عهدهی همسرتان را به مرکز مزبور اطلاع دهید.
حکم دریافت یارانه نقدی توسط افراد متمکّن
با توجه به تأکیدات دولت محترم جمهوری اسلامی ایران؛ آیا دریافت یارانه نقدی برای کسانی که دارای تمکن مالی بوده و نیازمند به استفاده از این مبلغ نیستند جایز است؟
با توجه به اینکه بیتالمال در شرایط کنونی در اختیار دولت اسلامی است و باید مطابق آنچه صلاح و مصلحت کشور میبیند صرف کند، بنابراین هرگاه وجوهی را پس از مشورت با مشاورین آگاه و صاحبنظر تخصیص به قشر خاص بدهند دیگر اقشار نمیتوانند از آن استفاده کنند و اینکه بعضی میگویند اموال بیتالمال مربوط به همه اقشار است و امیر مؤمنان علی علیهالسلام بهطور مساوی بیتالمال را تقسیم مینموده تعبیری اشتباه است، زیرا اموالی که وارد بیتالمال میشد دو بخش بود، برخی مربوط به اراضی خراجیه بوده که بهطور مساوی تقسیم میشد، بخش دیگری از قبیل زکات، خمس و انفال بوده است که طبق صریح قرآن مصارف معین دارد و در غیر آن مصرف نمیشده است و با توجه به اینکه امروزه اموال خراجیه وجود ندارد مسئله مساوات مطرح نیست؛ بنابراین برادران و خواهران عزیز که از یارانه بینیاز هستند اقدام به گرفتن یارانه نکنند و زندگی خود را با اموال مشکوک آلوده نسازند، انشاء الله خداوند برکاتش را از محل دیگر نصیب آنها خواهد نمود و اضافه بر این انصراف آنها کمکی است به اقشار نیازمند و برکات کمک به آنها را نیز شامل خواهد شد، انشاء الله دولت محترم به عهد خود وفا میکند و بخش مهمی از آن را صرف هزینه درمانی و بهداشتی برای عموم مردم کشور خواهد شد.
عملی بودن مسئله ولایتفقیه
دریکی از استفتائات که در مورد ولایتفقیه صورت گرفته، حضرتعالی فرمودهاید: «از مسائل عملى است» منظور از مسائل عملى چیست؟ با توجّه به اینکه ولایتفقیه شأنى از شؤون امامت است. آیا این بحث مربوط به علم کلام نمیشود؟
با توجّه به اینکه ولایتفقیه به معناى بودن فقیه در رأس حکومت است و حکومت وظایفى دارد که مردم باید طبق آن عمل کنند، جنبه عملى به خود میگیرد؛ و حتّى در مورد ولایت امام، بخشى جنبه عقیدتى دارد و بخش دیگر ـ که مربوط به حکومت است ـ جنبه عملى دارد.
تبیین ولایت مطلقه فقیه
امروزه بحثى مهمی تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه یا غیر مطلقه مطرح است و جنابعالى نیز در کتب فقهى خود به این بحث اشارهای کرده و فرمودهاید: معناى کلمه مطلقه باید معلوم باشد. بنده معنایى براى این کلمه عرض میکنم و صرفنظر از اینکه شما این معنا را قبول، یا ردّ بکنید (هرچند در صورت عدم پذیرش، بسیار ممنون، بلکه خواهشمندم، دلیل آن را بیان فرمایید تا مزید هدایت باشد) آیا شما به این معنا ولایتفقیه را قبول دارید؟مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحل رحمهالله اینچنین مبسوط مطرح شد. ولى ما در کتابى که ایشان در این زمینه دارند عنوان «ولایت مطلقه» را ندیدیم. آنچه ایشان میفرمودند این بود که ولایتفقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولى نه توسّط ایشان) مطرح شد. بههرحال در این رابطه سه نظریه میتوان اظهار کرد:1 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد؛ الا ما خرج بالدلیل.2 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم را ندارد و در محدوده قانون اساسى هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیت حقوقى (فقهى و تقوایى) اوست؛ و هر جا امرونهی و اصلاحى لازم ببیند حقّ دخالت دارد.3 ـ ولایتفقیه در چهارچوب قانون اساسى است.نظریه سوّم اشکالات عدیدهای دارد؛ ولى هماکنون در عرصه سیاست سوّمى و اوّلى معمولتر است. لطفاً در مورد معناى موردنظر و اینکه چطور آن معنا از ادله استفاده میشود، توضیحاتى بفرمایید؟مستحضر هستید که این بحث توسّط امام راحل رحمهالله اینچنین مبسوط مطرح شد. ولى ما در کتابى که ایشان در این زمینه دارند عنوان «ولایت مطلقه» را ندیدیم. آنچه ایشان میفرمودند این بود که ولایتفقیه از حیث دایره، همان اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد. پس این معنا بعد از ایشان یا در زمان ایشان (ولى نه توسّط ایشان) مطرح شد. بههرحال در این رابطه سه نظریه میتوان اظهار کرد:1 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم (علیهالسلام) را دارد؛ الا ما خرج بالدلیل.2 ـ ولایتفقیه همه اختیارات معصوم را ندارد و در محدوده قانون اساسى هم نیست، بلکه تمام این حکومت در اختیار شخصیت حقوقى (فقهى و تقوایى) اوست؛ و هر جا امرونهی و اصلاحى لازم ببیند حقّ دخالت دارد.3 ـ ولایتفقیه در چهارچوب قانون اساسى است.نظریه سوّم اشکالات عدیدهای دارد؛ ولى هماکنون در عرصه سیاست سوّمى و اوّلى معمولتر است. لطفاً در مورد معناى موردنظر و اینکه چطور آن معنا از ادله استفاده میشود، توضیحاتى بفرمایید؟
ظاهراً تمام کسانى که در رابطه با ولایتفقیه بحث کردهاند، حتّى امام راحل (قدس سره) آن را مقیّد به رعایت مصالح مسلمین نمودهاند. هیچکس نمیگوید: «اگر مصلحت مسلمین جنگ است، فقیه حق دارد حکم به صلح کند و اگر مصلحت مسلمین صلح است، فقیه حق دارد برخلاف آن، دستور جنگ بدهد». اصولاً این ولایت براى حفظ مصالح اسلام و مسلمین است، نه برخلاف آن. وقتى این اصل را بپذیریم، محدوده ولایتفقیه مشخص میشود؛ و منظور از مطلقه، همان مطلقه در دایره مصالح اسلام و مسلمین است. حتّى درباره معصومین (علیهمالسلام) نیز مسئله غیرازاین نیست. امام حسن (علیهالسلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین صلح کرد؛ و امام حسین (علیهالسلام) به خاطر مصالح اسلام و مسلمین جنگید و شهید شد. خداوند حضرت یونس (علیهالسلام) را به خاطر ترک اولى که به مصالح غیر واجبه امّت مربوط میشد، در شکم ماهى زندانى کرد. شرح بیشتر در این مختصر نمیگنجد.
تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه
تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه را بیان فرمایید؟
منظور از ولایت مطلقه فقیه آن است که در تمام امور مربوط به حکومت اسلامی باید نظریات او را پذیرفت.
تبیین حکم حکومتی در فقه اسلامی
رابطه حکم حکومتى با احکام اولیه و ثانویه چیست؟ آیا احکامى که پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در خصوص نظم بخشیدن به امور اجتماعى زمان خود و همچنین نصب افراد به مناصب مختلف حکومتى صادر میکردند، از مصادیق احکام حکومتى است؟
آنچه در بالا نوشتهاید از احکام حکومتى است و احکام حکومتى عموماً به یک کبراى کلیّه که در زمره احکام عناوین اولیه یا ثانویه است، بازمیگردد. به تعبیر دیگر، احکام حکومتى در طول احکام اولیه و ثانویه است، نه در عرض آنها.
محدوده نفوذ احکام و نظرات ولیفقیه
آیا شخصی در کشور دیگر که در آن کشور قوانین اسلامی رعایت نمیشود مثلاً ترکیه زندگی میکند و به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد 1-آیا از قوانین کشور ترکیه باید تبعیت بکند یا ولایتفقیه؟ 2- آیا دایره ولایتفقیه مختص به کشور ایران است؟
با توجه به اینکه شخص ولیفقیه بهوسیلهی خبرگان انتخابشده و خبرگان بهوسیلهی مردم ایران تعیینشدهاند، بنابراین ولایتفقیه مربوط به کشور ایران میشود ولی آنچه مربوط به احکام و نظرات مرجعیتی ولیفقیه است شامل سراسر جهان است و تفاوتی بین کشورها وجود ندارد و لازم است برادران و خواهران عزیز در هر جا که هستند سعی کنند تفرقه و اختلاف که نقشه مسلم دشمن است را از خود دور نموده و به احکام و دستورات ولیفقیه عمل نمایند.