لمس بدن کافر غیر همجنس توسط دانشجو
لمس بدن زن يا مرد كافر براى تشريح، يا نگاه به آن براى دانشجویان پزشكى چه حكمى دارد؟
تنها به مقدار ضرورت جايز است.
تنها به مقدار ضرورت جايز است.
شفاعت از مجرمانی که از کار خود پشیمان بوده و حاضر به جبران هستند و جنبه حق الناس و حدود قطعی شرع ندارد، مانعی ندارد.
شهريه و مرجوعى خمس ندارد و در روايتى آمده است كه فرمودند: «لا خمس فى ما ادّى إليک صاحب الخمس: در آنچه صاحب خمس (امام معصوم يا نائب او) به تو میدهند خمس نیست».
در صورتی که عداوت خاصی با مسلمانان نداشته باشد و اثر مثبتی در آنها به اسلام داشته باشد مانعی ندارد.
نمازهای گذشتهاشکالی ندارد ولی در آینده مراقب باشید.
عمل به آنچه قبل از بلوغ نذر کرده لازم نیست. همچنین اگر صیغه نذر را، هر چند به زبان فارسى، به زبان نیاورده بلکه در دل نذر کرده باشد، عمل به آن واجب نیست. ولى آنچه را بعد از بلوغ نذر کرده، و صیغه آن را نیز خوانده باید به آن عمل کند. و در صورت شک، آن مقدار که یقینى است بجا مى آورد. و در صورتى که مورد نذر مشکوک باشد و نتواند احتیاط کند، قرعه مى زند و طبق آن عمل مى نماید.
زنى كه داراى عادت است (خواه وقتيّه و عدديّه باشد، يا فقط عادت وقتيّه يا عادت عدديّه)، هرگاه دو ماه پشت سرهم بر خلاف عادت خود، خونى ببيند عادتش بر مى گردد به آنچه در آن دو ماه ديده است.
در صورتی که خطر مهمی نداشته باشد و بتوانند از وسایلی استفاده کنند که جلوی سرایت را بگیرد مانعی ندارد.
طواف نساء را در حال ضرورت، مثل ترس از حيض و عدم امكان اقامت در مکه تا زمان پاكى از آن، مىتوان قبل از سعى بجا آورد؛ ولى احتياط واجب آن است كه پسازآن هم نايبى بگيرد كه از طرف او انجام دهد.
محرم نبايد با خود اسلحه بردارد؛ خواه اسلحه گرم باشد، يا سرد، بلكه احتياط آن است كه از سلاحهای دفاعى، مانند سپر و زره و جليقههاى ضدگلوله و امثال آن، نيز استفاده نكند؛ ولى در موقع ضرورت، خطر و ترس از دزد و دشمن و حيوان درنده، حمل هر نوع سلاحى كه لازم باشد جايز است.
كندن مو براى تقصير كافى نيست. بنابراين، عمره تمتّع او صحيح نيست، مگر اینکه قبل از احرامِ عمره تمتّع، با تقصير صحيح از احرام عمره مفرده خارج شود.
آزمايشگاه مسئول است.
درصورتیکه مقدار آن را هم بهصورت تخمین نمیدانند نیمی از آن را بهعنوان کفاره به غیر سادات و نیمی از آن را به نیت فطریه به غیر سادات میدهند.
هرگاه يكى از كلمات حمد و سوره يا ذكرهاى ديگر نماز را نداند، يا زیروزبر آن را غلط بخواند، يا حرفى را به حرف ديگرى تبديل كند، مثلاً بهجاى (ض) (ز) بگويد بهطوریکه ازنظر لغت عرب غلط باشد، نماز او باطل است.