قرارداد مضاربه از طرف بانک با اشخاص
دادن پول از طرف بانکها به شخصیتهای حقیقى یا حقوقى، براى مضاربه و گرفتن سود تشخّص از آنها چه حکمی دارد؟
چنانچه شرایط مضاربه را رعایت کنند و سود مضاربه بیش از مقدار مزبور باشد، چنین قراردادى اشکال ندارد.
چنانچه شرایط مضاربه را رعایت کنند و سود مضاربه بیش از مقدار مزبور باشد، چنین قراردادى اشکال ندارد.
درصورتیکه برای کارهای مشروع باشد و استفاده از تلگرام برخلاف قوانین و مقررات نباشد اشکالی ندارد.
هرگاه از روى محبت (نه به خاطر خصومت) بگويد: «به خدا قسم اين كار را نكن» يا بگويد: «به خدا سوگند بگذار من براى تو اين كار را انجام دهم» حرام نيست و كفّاره هم ندارد.
اولا: مراد این است که در هر بار قرآن خواندن که عرفا مرتبه دیگر محسوب میشود تلاوت بیش از هفت آیه در این اوقات کراهت دارد. ثانیاً: کراهت در اینجا به معنی این نیست که اصلاً ثواب ندارد بلکه به این معنی است که ثوابش از قرآن خواندن در ایام دیگر کمتر است.
گفتن كلمه «لا» و «بَلى» و مرادف آن در ساير زبانها، مثل «نه» و «آرى» در فارسى، جدال نيست؛ بلكه قسم خوردن براى اثبات يا ردّ مطلبى، از روى خصومت و مخالفت جدال است.
هرگاه سكوت علماى اسلام يا غير آنها موجب تقويت ظالم يا تأييد او شود، يا سبب جرئت او بر ساير محرمات گردد، واجب است اظهار حق و انكار باطل كنند، هرچند تأثیر فورى نداشته باشد.
لواط با دخول محقق می شود هر چند مقدمات آن نیز گناه بزرگی است و گاهی حد و گاهی تعزیر دارد و چنین عملی با زنان، زنا نام دارد.
درصورتیکه بتواند دستش را حركت دهد، وضو گرفتن اشكال ندارد، ولى نيّتش اين باشد كه حركاتى كه از بالا به پايين است جزء وضو باشد و عكس آن جزء وضو نباشد.
اظهار تنفّر و بيزارى و برائت از دشمنان اسلام، نهتنها ضررى براى احرام ندارد، بلكه از وظايف مسلمين در برابر كفّار مىباشد.
درصورتیکه بتواند با تأخیر انداختن طواف، خود و لباس خويش را بدون مشقّت تطهير كند، احتياط آن است كه چنين نمايد؛ بهشرط آنکه وقت باقى باشد.
درصورتیکه سبب نجات جان مسلمان، يا درمان بيمارى مهمی باشد مانعى ندارد.
چنانچه در آنجا مقدارى متوقف شود و بعد تصمیم بگیرد بقیّه راه را ادامه دهد باید نماز را شکسته بخواند؛ و اگر در حال تردید مقدارى از مسافت را طى کند سپس تصمیمش بر ادامه راه شود، چنانچه باقیمانده راه با آنچه قبلاً با قصد طى کرده هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز را شکسته میخواند.
يكى از شرايط وجوب حج آن است كه با انجام حج، عمل واجب مهمتری ترك نگردد، يا كار حرام مهمتری انجام نشود؛ بنابراین اگر رفتن به حج موجب ترك واجب يا فعل حرامیگردد، بايد ملاحظه كند كه كدام مهمتر است؛ چنانچه اهميت حج بيشتر باشد، بايد به حج برود و اگر اهميت كار واجب يا ترك حرام بيشتر است، بايد حج را ترك كند (البته تشخيص اين مطلب به نظر فقيه و مرجع تقليد است) و چنانچه اين مطلب را مراعات نكند و به حج برود، معصيت كرده، امّا حج او صحيح است؛ مثلاً اگر جهاد واجب را ترك كند و به حج برود، گناه كرده، ولى حج او باطل نيست.