فروش شراب با قصد فروش ظرف آن به غیرمسلمان
آیا عمل کسى که به اهل کتاب شراب میفروشد، بهقصد اینکه من شیشه را میفروشم نه شراب را، صحیح است؟
جایز نیست و قصد شیشه کردن مشکل را حل نمیکند.
جایز نیست و قصد شیشه کردن مشکل را حل نمیکند.
قورباغه، وزغ و مانند آن حرام گوشت هستند اما نجس نیستند.
شهریه حوزه مربوط به محصّلین حوزه علمیّه است مگر این که دهندگان شهریه در موارد خاصّى اجازه بدهند.
معامله سلف شش شرط دارد: 1- صفات و خصوصيّات جنس را كه در قيمت تأثير دارد بايد معيّن كنند، ولى البتّه دقت زياد لازم نيست، همینقدر كه گفته شود خصوصيّات آن معلوم شده كفايت مىكند؛ به همين جهت، معامله سلف در اجناسى كه نمىتوان خصوصيّات آن را معيّن كرد (مانند بعضى از انواع پوست و گوشت و فرش) باطل است. 2- پيش از آنکه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند، تمام قيمت بايد پرداخته شود و اگر مقدارى از قيمت را بدهد معامله به همان مقدار صحيح است، ولى فروشنده مىتواند معامله را فسخ كند.3- بايد مدّت را کاملاً معيّن كند، مثلاً اگر بگويد اوّل خرمن جنس را تحويل مىدهم (و اوّل خرمن دقيقاً معيّن نباشد)، معامله باطل است. 4-زمانى را براى تحويل جنس معيّن كنند كه در آنوقت معمولاً جنس وجود دارد.5- بنا بر احتياط واجب محل تحويل جنس را تعيين كنند كه در كدام شهر و كدام منطقه تحويل مىدهند، مگر اینکه از سخنان آنها جاى آن معلوم باشد.6- بايد وزن يا پيمانه آن را تعيين كنند، امّا جنسى را كه معمولاً با ديدن معامله مىكنند (مانند بسيارى از انواع فرش) اگر با ذكر صفات، سلف بفروشند اشكال ندارد، ولى بايد تفاوت افراد آن بهقدری كم باشد كه مردم به آن اهمیت ندهند.
اگر این کار با هماهنگى مسؤولین بالا انجام گیرد اشکالى ندارد.
چنین رسمى برخلاف شرع است و باید از آن پرهیز کرد، مگر اینکه زوج و زوجه هر دو بدون اجبار رضایت دهند.
1-با توجه به اینکه شرط مذکور بخشی از مهریه است باید پرداخت شود خواه طلاق قبل از یکسال باشد یا بعد از یکسال. 2-معامله باطل است. 3-همانطور که عرض شد این نوع شرط ها جزئی از مهریه است و باید پرداخت شود البته اگر طلاق قبل از آمیزش باشد مهریه نصف می شود. 4-این گونه تغییر عبارت در ماهیت شرط تغییری ایجاد نمی کند.
چنین افرادی از حضور در مجامع و مکان های عمومی باید خودداری کنند و در صورتی که این کار سبب ابتلای دیگران به بیماری خطرناک منتهی به مرگ شود دیه تعلق می گیرد و آن کس که باعث شده، باید دیه را بپردازد و اگر فقط هزینه درمانی سنگینی دارد آن را باید بپردازد.
هرگاه خاك و مانند آن براى تيمّم ندارد امّا مىتواند خريدارى كند واجب است اقدام نمايد.
اصل عقد نیز اشکال دارد.
در فرض سؤال قول مدّعی عقد موقّت مقدّم است و شخصی که مدّعی عقد دائم است باید شاهد و دلیل برای عقد دائم بیاورد و قسم برای ادّعای او کافی نیست و شخصی که ادّعای عقد موقّت دارد میتواند قسم یاد نماید و حرف خود را ثابت نماید. ما در مسئله اختلاف در عقد دائم و موقّت، به سراغ الفاظ نمیرویم، معتقدیم تفاوت این دو عقد از قبیل اقل و اکثر است، قدر متیقّن که اقل است را میگیریم و اکثر را رها میکنیم و مسئله انقلاب عقد موقّت به دائم را در فرض ترک ذکر مدّت قبول نداریم، قانون «العقود تابعة للقصود» را همهجا حاکم میدانیم، هرچند احتیاط آن است که در پایان مدّت صیغه طلاق نیز جاری شود.
مرد و زنى که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند، میتوانند با هماهنگی خانوادهها به مقدار لازم در جلسهای بنشینند و یکدیگر را ببینند و با یکدیگر صحبت کنند و اگر در یک جلسه مقصود حاصل نشد، میتوانند در چند جلسه باهم بنشینند و صحبت کنند، سپس تصمیم بگیرند.
این کار مناسب زنان نیست ولی هوسه برای مردان اشکالی ندارد مشروط بر اینکه سبب وهن مذهب نشود.