تنظیم اجاره صوری جهت گرفتن نفقه از شوهر
مردی به دلیل اینکه تجدید فراش کرده، خانمش را تحت فشار گذاشته که از منزل و زندگیش بیرون برود، زن هم به منزل پدر میرود و پدرش او را در یک واحد مستقل از دارایی خودش اسکان میدهد، این زن برای گرفتن نفقه خود از شوهر بنا به راهنمایی کارشناس دادگاه قرارداد اجاره نامه صوری بین خود و پدر مینویسد تا دادگاه مرد را موظف کند که مبلغ اجاره ذکر شده در اجاره نامه صوری را به زن بدهد، این کار برای این افراد و کسانی که این اجاره نامه را شهادت میدهند و امضا میکنند چه حکمی دارد؟
راه صحیح این است که پدر اجاره نامه جدی با دخترش امضاء کند تا مشکل دروغ و شهادت به دروغ پیش نیاید.
حکم فسخ عقد در صورت زود انزالی مرد
مردی به خاطر زود انزالی در شب اول و در مواقع دیگر نیز موفق به نزدیکی باهمسرخود نشده است، آیا میتواند تقاضای فسخ عقد نماید؟
در فرض سؤال این امر عنن محسوب نمیشود بلکه نزد حاكم شرع مىرود و به زوج مهلت میدهد كه يك سال به معالجه خود بپردازد هرگاه معالجه نشد زوجه میتواند عقد را فسخ كند و این امور قابلدرمان است.
باقی ماندن زوجیت بعد از ایست قلبی کوتاه و رفتن به کما
مردی برای مدت کوتاهی (ده دقیقه) از دنیا رفته و با تلاش زیاد پزشکان به زندگی برگشته است ولی به کما رفته است، با توجه به این وضعیت آیا زوجیت همسر او باقی است و باید برای جدا شدن طلاق بگیرد یا اینکه زوجیت فسخشده است؟
در فرض سؤال زوجیت باقی است و احکام زوجیت ادامه دارد و بدون طلاق نمیتواند جدا شد، در آن مدت مرگ واقعی حاصل نشده است.
عدم کفایت یک شاهد در طلاق
مردی برای طلاق دادن همسرش که به صورت پنهانی عقد کرده اند، فقط یک نفر شاهد دارد و به علّت حفظ آبرو، قادر به بازگویی این مسأله به دیگران نیست، با توجه به این مطلب آیا می تواند بدون شاهد یا حداقل با حضور همین یک نفر صیغه طلاق را جاری کند؟
صیغه طلاق حتما باید در حضور دو شاهد به غیر از زوجین جاری گردد.
مشروط کردن مصالحه مشروط
مردی با همسر خود بر سر خانه ای مصالحه می کند که تا زمانیکه مرد زنده است اختیار خانه با او باشد وبعداز فوت ، همسرش مالک آن خانه گردد ولی شرط ضمن عقد می کند که بعد از آنکه همسرش مالک خانه شد، همسرش با فلان دخترش همین خانه را مصالحه کند تا بعد از فوت همسر ، آن دختر مالک خانه شود، آیا چنین مصالحه ای و چنین شرط ضمن عقدی صحیح است و اگر نیست آیا مفسد عقد مصالحه است؟
در صورتی که خانه را واگذار کرده ولی منافع آن را تا زمان فوت نگه داشته و برای بعد از فوت نیز شرطی قائل شده مانعی ندارد.
ولایت زانی نسبت به فرزند حاصل از زنا
مردی با زور و تهدید به دختری تجاوز و او را حامله کرده است، دختر در خانه پدرش بچه را به دنیا اورده و تحت تکفل پدر بزرگ مادری قرار گرفته است، نظر به اینکه شهود برای اثبات زنا وجود نداشته، دادگاه جهت تامین مخارج دختر بچه متولد شده از زنا، فقط متهم را ملزم نموده که ماهانه مبلغی بپردازد، ضمنا زانی هیچ ادعای پدری نسبت به دختر ندارد و دختر بچه نزد مادر و پدر بزرگ مادری زندگی کرده و اکنون به سن رشد رسیده 24 سال دارد.ایا در فرض یاد شده، شخص زانی بر این دختر ولایت دارد و برای ازدواجش باید از زانی اجازه بگیرد؟ اگر برای ازدواج این دختر اجازه حاکم شرع لازم است آیا این مربوط به قبل از سن رشد عقلانی اوست یا حتی بعد از این مرحله مثلا در سن 24 سالکی که دختر خیر و صلاح خود را تشخیص می دهد نیز اجازه حاکم شرع لازم است؟
اگر زانی اعتراف به الحاق بچه به خود نکرده ولایت ندارد و دختر می تواند با صلاحدید بزرگترهای فامیل و اجازه آنها ازدواج کند و تنها در صورتی که سن او بیش از سی سال شود و بتواند مصلحت خود را تشخیص دهد نیاز به این اجازه نیست.
محرمیت دختر زنی که بدون دخول از مرد بچه دار شده
مردی با خانمی که از شوهر قبلی دختر دارد ازدواج کرده و سپس بدون دخول از او جدا می شود. اما در زمانی که با این خانم محرم بوده، منی مرد بدون دخول وارد رحم همسر شده و این زن حامله و سپس دارای فرزند شده است. حال بعد از طلاق این مرد می تواند با دختر آن خانم که با او همبستر نشده است اما از او صاحب فرزند شده، ازدواج نماید؟
در فرض سوال چنانچه دخول انجام نشده محرم نمی شود و ازدواج با او اشکالی ندارد.
حکم شیر دادن به عمو زاده زن دیگر شوهر
مردى که دو همسر دارد، اگر يكى از آن دو همسر، فرزند عموى زن ديگر را شیر دهد چه حکمی دارد؟
در فرض سؤال، زنى كه فرزند عموى او شیر خورده به شوهر خود حرام نمى شود.
مجازات دشنام به دیگران
مردى که دشنام خواهر و مادر به زنش مى دهد و همیشه زبانش به غیبت دیگران عادت کرده است این کار او چه حکمى دارد؟
دشنام دادن به دیگران در بعضى از موارد مجازات تعزیر دارد و در بعضى از موارد حدّ قذف (80 تازیانه) که به وسیله حاکم شرع انجام مى شود.
نیابت دختر یا همسر
مردى وصیت كرده براى او حج بجا آورند. آيا دختر، يا همسرش نيز مىتوانند به نيابت از وى حج بروند؟
اگر شخص معيّنى را در وصیتنامه ذكر نكرده، دختر يا همسر او هم مىتوانند نيابت كنند.
وصیت به انجام حج و معین نکردن نایب
مردى وصیت كرده براى او حج بجا آورند. آيا دختر، يا همسرش نيز مىتوانند به نيابت از وى حج بروند؟
اگر شخص معيّنى را در وصیتنامه ذكر نكرده، دختر يا همسر او هم مىتوانند نيابت كنند.
تکلیف زن در صورت فوت شوهر در عدّه طلاق
مردى همسرش را طلاق مى دهد و پیش از اتمام عدّه فوت مى کند؛ آیا زوجه باید عدّه وفات نگه دارد یا همان عدّه طلاق را تمام کند؟ آیا در این مسئله فرقى میان طلاق رجعى و بائن وجود دارد؟
اگر عدّه رجعى بوده، نگه داشتن عدّه وفات لازم است؛ ولى در عدّه بائن، تکمیل همان عدّه طلاق کافى است.
حکم قرار دادن سفر زیارتی بهعنوان مهریه
مردى همسرش را با میل خودش به سفر حجّ تمتّع برده و بعداً به علّت عدم سازش او را طلاق داده است، بعد از مدّتى با پیشنهاد زوجه و با مهریه «مسافرت مکه معظّمه و سفر کربلا در صورت امکان» ازدواج کردند که این ازدواج نیز به طلاق منجر شد و در مورد مهر بین آنها اختلاف شده است، در این مورد سؤالاتى مطرح است:الف) چون زوج قبلاً همسرش را به سفر حجّ تمتّع برده لذا در موقع عقد مجدّد نیت او از مسافرت مکه معظّمه، سفر عمره بوده است، اکنون زوجه ادّعاى حجّ تمتّع دارد، ازآنجاکه در عقدنامه چیزى جز کلمه مسافرت مکه قید نگردیده حال با توجه موارد ذکرشده:الف: وظیفه او در مورد مهریه چیست؟ب: هزینه سفر مکه بر چه اساس و معیارى تعیین میگردد؟ج: آیا شرط امکان در این جمله: «مسافرت مکه معظّمه و سفر کربلا در صورت امکان» شامل مکه و کربلا هر دو میشود؟ آیا مهریه مذکور، فقط در دوران زناشویى لازمالاجرا است یا بعدازآنکه معتبر است؟
الف: میتواند او را به حجّ تمتع یا عمره ببرد.ب: بر اساس قیمت سازمان حج و زیارت است.ج: شرط امکان در هر دو مورد است و منظور این است که موانعى بر سر این راه نباشد و زوج درهرصورت باید به آن عمل کند و اگر از هم جدا شدند وسایل این سفر را براى زوجه فراهم کند.
تلقيح نطفه اجنبى با تخمک زن اجنبیه خارج رحم و انتقال آن به رحم زن
مردى عقيم، ولى زن او سالم و قدرت بارورى دارد. اگر اسپرم مرد ديگرى در آزمايشگاه با تخمك زن مذكور تركيب، سپس نطفه تركيب يافته در رحم زن نهاده شود، لطفاً بفرماييد:اولاً: آيا اين كار جايز است؟ثانياً: آيا اين امر زنا محسوب میشود؟ثالثاً: آيا مشخص بودن يا ناشناس بودن دهنده اسپرم در حكم مسئله تأثيرى دارد؟رابعاً: رابطه شرعى كودك با شوهر زن ازلحاظ ارث، محرمیت و نكاح چگونه خواهد بود؟خامساً: رابطه شرعى كودك با مرد صاحب اسپرم ازنظر ارث، محرمیت و نكاح چگونه است؟
اولاً: جايز نيست.ثانياً: زنا نيست; ولى از جهاتى شبيه زناست.ثالثاً: هيچ تأثيرى ندارد.رابعاً: رابطهای با او ندارد; جز اينكه فرزند طبيعى همسر اوست و با او محرم است.خامساً: بهمنزله فرزند نامشروع اوست كه محرم است; ولى از يكديگر ارث نمیبرند.