منظور از تنگی وقت در عمره تمتع
منظور از تنگی وقت در عمره تمتع چیست؟
منظور از تنگى وقت در عمره تمتع، خوف نرسيدن به وقوف اختيارى عرفه است، كه وقت آن از ظهر روز نهم ماه ذیالحجه تا غروب آفتاب است.
منظور از تنگى وقت در عمره تمتع، خوف نرسيدن به وقوف اختيارى عرفه است، كه وقت آن از ظهر روز نهم ماه ذیالحجه تا غروب آفتاب است.
برداشتن و مالك شدن یکچیز مجهولالمالك (با شرایط خاص)، با اين نيت كه در صورت پيدا شدن صاحبش، قيمت آن را به او بپردازد.
حقيقت تقليد در احكام، عمل کردن به تکالیف شرعی مطابق با دستور مجتهد است.
حقيقت تقليد در احكام، عمل کردن به تکالیف شرعی مطابق با دستور مجتهد است.
پنجمين واجب عمره تقصير است؛ يعنى كوتاه كردن موى سر، يا صورت (ريش يا سبيل) و گرفتن مقدارى از ناخن و كافى است تنها كمى از موى سر، يا صورت را كوتاه كند و از كوتاه كردن ناخن صرفنظر نمايد.
تقاص یعنی قصاص كردن
منظور جایی است که کسی جدا تقاضای افطار میکند نه تعارفات معمولی و بعد از افطار کردن روزه دیگر ادامه آن معنی ندارد.
یعنی آداب و سنن آنها را به جا آورند مثل استفاده از صلیب.
فقط نفقه حال را شامل می شود و نفقه گذشته به عنوان دین بر عهده شوهر است و نفقه آینده هنوز بر گردن شوهر واجب نشده است.
هرگاه کسى ضربه اى به دیگرى وارد کند که موجب جراحت یا شکستگى منتهى به مرگ شود، فقط قصاص نفس دارد و دیه عضو در دیه نفس داخل مى شود.
منظور از تبعید کردن این است که در آن محل تحت نظر باشد، و زندانى کردن دلیلى ندارد.
بیعی که در آن ثمن و مثمن هر دو کلی بوده و برای تسلیم آن دو موعدی در آینده تعیینشده باشد; مانند آنکه کسی صد تن برنج را بهطورکلی به فردی بفروشد که در آینده معینی تحویل دهد در مقابل مبلغ معینی پول که آن نیز در آینده تسلیم شود
معامله بيع شرط به اینگونه است كه مثلاً خانه صدهزارتومانی را با علم و آگاهى به پنجاههزار تومان مىفروشند و قرار مىگذارند اگر فروشنده در موعد مقرّر پول را پس بدهد مىتواند معامله را فسخ كند، اینگونه معامله اشكالى ندارد، بهشرط اينكه طرفين واقعاً قصد خریدوفروش داشته باشند، بنابراین اگر در معامله بیع شرط فروشنده در موعد مقرّر پول را پس ندهد جنس از آن خريدار خواهد بود.
واجب است حاجى شب يازدهم و دوازدهم را در منى بماند (و در بعضى از مواقع، شب سيزدهم نيز واجب مىشود) و اگر در اين شبها در غير منى باشد بايد كفّاره بدهد.
در اصل محلی بوده که اموال دولت اسلامی در آن ریخته می شد و اکنون به مجموعه اموال حکومت اسلامی یا مرجعیت، گفته می شود.