عاریه دادن مال عاریهای
آیا میتوان مالی که عاریه گرفتهشده را به دیگری عاریه داد؟
هرگاه چيزى را كه عاريه كرده با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد عاریه دادهشده صحیح است.
هرگاه چيزى را كه عاريه كرده با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد عاریه دادهشده صحیح است.
هرگاه بعداً معلوم شود چيزى را كه عاريه كرده غصبى است بايد آن را به صاحبش برساند و اگر صاحبش را نمیشناسد مطابق دستور مجهولالمالک عمل كند و درهرحال نمىتواند آن را به عاريه دهنده بازگرداند.
مانعی ندارد و به معنای فسخ عاریه است.
درصورتیکه شرط کرده باید بهشرط عمل کند.
احتیاط آن است که در طلا و نقره نمیتوان شرط عدم ضمان نمود.
درصورتیکه میت در آن دفن شده است قابل پس گرفتن نیست.
به عهده گیرنده است.
در ادعای عدم رد به مالک قول مالک مقدم است با یمین او.
هرگاه چيزى را كه عاريه كرده با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد، چنانچه عاريه كننده اوّل بميرد يا ديوانه شود و صاحب اصلى زنده باشد عاريه دوم باطل نمىشود.
مالك مىتواند عوض مال را از عاریه گیرنده بگيرد و اگر به او دسترسى پيدا نكند از كسى كه مال را غصب كرده مطالبه كند و همچنين عوض استفادههايى را كه عاريه كننده برده بايد بدهد.
مالک میتواند خسارت را از شخصی که عاریه گرفته بگیرد و اگر مالك خسارت مال يا منافع آن را از عاریه گیرنده بگیرد او مىتواند آنچه را که به مالك داده از عاريه دهنده غاصب بگيرد، البته اين در صورتى است كه عاريه دهنده شرط ضمان نكرده باشد و چيز عاريت شده از جنس طلا و نقره نباشد.
ديوانه و بچه نابالغ نمىتوانند مال خود را عاريه دهند امّا اگر ولى اجازه دهد و اين كار به نفع آنها باشد مانعى ندارد.
قول مالک که میگوید اجاره بوده است با قسم ثابت میشود.
هرگاه انسان مال خود را در اختيار ديگرى بگذارد كه از آن استفاده كند و چيزى هم از او نگيرد، آن را «عاريه» گويند.