عقد لازم بودن حبس
آيا حبس غير مؤبّد از عقود جايز مىباشد، يا لازم؟
حبس خواه موقّت باشد يا دائم، عقد لازم است.
حبس خواه موقّت باشد يا دائم، عقد لازم است.
در صورتى كه مورد نياز مسجد نباشد و ارزش مالى ندارد و كسى خريدار آن نباشد، مى توان آن را به كسى كه نياز دارد داد.
هرگاه جماعت برپا شود مستحب است كسى كه نمازش را فرادا خوانده دوباره با اجماعت بخواند و اگر بعداً بفهمد كه نماز اوّلش باطل بوده نماز دوم كافى است.
جایز نیست و تنها یکبار میتواند نمازی که فرادا خوانده است را امام یا مأموم با جماعت تکرار کند.
وحدت امّت اسلامى ازجمله مسائلى است که اسلام به آن اهمیت بسیارى داده است و براى حفظ و ادامهی آن، برنامههای ویژهای دارد که یکى از آنها نماز جماعت است. نماز جماعت از مهمترین مستحبات و از بزرگترین شعائر اسلامى است و در روايات، فوقالعاده روى آن تكيه شده است؛ مخصوصاً براى همسايه مسجد يا كسى كه صداى اذان مسجد را میشنود سفارش بیشتری شده و سزاوار است انسان تا میتواند نمازش را با جماعت بخواند. همچنین در روايتى آمده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند هر ركعت آن ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كند هر ركعت ثواب 600 نماز و هر چه تعداد نمازگزاران بيشتر شود ثواب نمازشان بيشتر خواهد شد و اگر عدد آنان از ده نفر بگذرد اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركّب و درختها قلم و ملائكه، انس و جن نويسنده شوند، نمیتوانند ثواب یکرکعت آن را بنويسند.
اگر قبله را نمیداند باید جستجو کند و اگر طریقی برای جستجو نیست اگر میتواند تأخیر بیندازد، اما در صورت ضرورت به هر طرف بنشیند اشکالی ندارد.
براى تعيين قبله راههای زيادى وجود دارد:اوّل: خود شخص باید كوشش كند تا يقين حاصل نمايد.دوّم: میتواند به گفته دو شاهد عادل اعتماد نماید و عمل نماید.سوّم: میتواند به يك فرد مورداطمینآنکه از روى نشانههای حسی شهادت مىدهد و يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مىشناسد و محل اطمينان است عمل كند.اگر اين سهراه ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههای ديگر پيدا میشود عمل نمايد.
در جايى كه ناچار است با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. مثلاً در جايى گرفتارشده كه لباس او نجس است و قابلتبدیل نيست يا وقت براى تطهير آن تنگ است یا ممکن نیست در اينجا از باب ضرورت نماز در لباس نجس صحيح است.
اين كار جايز نيست؛ زيرا زمين آن وقف و ساختمان، مخصوص همان زمين است، ولى چنانچه اين كار انجام شود، زمين همچنان موقوفه است.
هرگاه در وقف خاص بين كسانى كه مال براى آنان وقف شده چنان اختلافى پيدا شود كه اگر مال وقف را نفروشند بيم آن مى رود كه فسادى به بار آيد، خونى بريزد يا اموالى تلف شود، در اين صورت مى توانند آن مال را بفروشند و در مصرفى كه به مقصود وقف كننده نزديكتر است صرف نمايند.
لازم است آنها را به شخص امینى واگذار کند تا آنها را سرپرستى نماید، حتّى مى تواند از درآمد آن اجرتى براى او قرار بدهد; ولى فروش آن نخل ها جایز نیست.
چنانچه به تأیید معتمدین محل، وقف مزبور بلااستفاده مى شود و راهى براى حلّ مشکل به جز فروختن آن نیست، مجاز هستید آن را بفروشید و تحت نظر معتمدین، بلافاصله تبدیل به ملک مناسبى بنمایید.
خرید و فروش زمین وقفی جایز نیست و اولاد ذکور نسل فعلی فقط حق استفاده از درآمد آن را دارند و اصل زمین برای همیشه به صورت وقف باقی بماند.
اگر کشاورزی در آنجا ممکن نیست باید زمین را اجاره داده و از اجاره زمین 30 کیلو برنج با کیفیت برنج خود زمین تهیه کنید و در همان مورد مصرف نمایید و باقیمانده اجاره متعلق به ورثه است.
معامله اموال موقوفه باطل است، ولى هرگاه طورى خراب شود كه نتوانند استفادهاى را كه براى آن وقف شده ببرند، مثلًا فرش مسجد طورى پاره شود كه نتوان از آن براى نماز در مسجد استفاده كرد فروش آن اشكالى ندارد، همچنين مصالح كهنه اى كه بعد از تعمير و نوسازى مسجد زياد مى آيد، ولى پس از فروختن بايد پول آن را در همان مسجد به همان مصرف برسانند و اگر ممكن نشود به مصرفى كه به مقصود واقف نزديكتر است و اگر نيازى نباشد در مساجد ديگر مصرف كنند.