مفهوم خيار غبن
منظور از خیار غبن چیست؟
درصورتیکه در معامله يكى از خريدار و فروشنده مغبون شده باشد آنطرف که متضرر شده مىتواند معامله را فسخ كند، به این خیار غبن گویند.
درصورتیکه در معامله يكى از خريدار و فروشنده مغبون شده باشد آنطرف که متضرر شده مىتواند معامله را فسخ كند، به این خیار غبن گویند.
هرگاه خريدار قيمت جنس را نداند و يا غفلت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولى بخرد، چنانچه بهقدری گران خريده باشد كه مردم او را مغبون بدانند مىتواند معامله را فسخ كند، اين حكم درصورتیکه فروشنده قيمت جنس را نداند و مغبون شود نيز جارى است.
اراضى موات با ثبت دادن ملك كسى نمىشود، و خریدوفروش آن جايز نيست، مگر اینکه کاری روی آن انجام دهند و آن را آماده کشت یا بهرهبرداری دیگری سازند. (در زمان حكومت اسلامى، احياء موات مىبايست با اجازه حكومت باشد و نمىتوان خودسرانه عمل كرد.)
درصورتیکه در معامله فروشنده نتواند جنسى را كه فروخته تحويل دهد مشترى مىتواند معامله را فسخ كند، به این خیار تعذّر تسليم گویند.
خریدوفروش مال غصبى نيز حرام و باطل است و فروشنده بايد پول را به خريدار برگرداند، ولى خريدار حق ندارد آن مال غصبى را به غير صاحبش بدهد مگر آنکه صاحبش معامله را اجازه دهد و اگر صاحب آن را نمیشناسد بايد به نظر حاكم شرع عمل كند.
خیار تأخیر مربوط به این موارد نیست و زمین متعلّق به مشترى است ولى احتیاط واجب آن است که به خاطر تفاوت فوقالعاده زمین در این مدّت معادل مبلغ هشتاد هزار تومان را با توجّه به قیمت امروز زمین بدهد و یا بایع را راضى کند.
درصورتیکه جنبه زینتی دارد مانعی ندارد.
درصورتیکه در معامله مشترى پول جنسى را كه نقداً خريده تا «سه روز» ندهد و فروشنده همجنس را تحويل نداده باشد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند (مگر اينكه مشترى شرط كرده باشد دادن پول را تا مدّت معيّنى تأخير بيندازد) و اگر جنسى كه فروختهشده مثل بعضى از ميوهها و سبزیها باشد كه اگر يك روز بر آن بگذرد ضايع مىشود چنانچه تا شب پول آن را ندهد فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند، به این خیار تأخير گویند.
آرى صحیح است و این موارد مالیت نداشته و معامله آنها باطل است.
خریدوفروش چيزهايى كه در بين مردم مال محسوب نمىشود؛ هرچند براى شخص خاصی ارزش داشته باشد باطل است.
درصورتیکه در معامله فروشنده جنس معيّنى را كه مشترى نديده با بيان صفات بفروشد بعد معلوم شود آنطور كه گفته نبوده است، در اين صورت مشترى مىتواند معامله را به هم بزند، همين حكم در مورد عوض نيز وجود دارد، به این خیار رؤيت گویند.
خریدوفروش چيزهايى كه در بين مردم مال محسوب نمىشود؛ هرچند براى شخص خاصی ارزش داشته باشد باطل است مانند بسيارى از حشرات.
اگر این امور را از مشتری مخفی کند، این کار تدلیس و خلاف شرع است.
جنسی را که میفروشند و چیزی را که عوض آن میگیرند چند شرط دارد: 1- باید مقدار آن معلوم باشد، بهوسیله وزن، یا پیمانه، یا شماره و عدد. 2- توانایی بر تحویل آن داشته باشند، بنابراین فروختن حیوانی که فرار کرده، صحیح نیست، حتی اگر چیزی به آن ضمیمه کنند (بنا بر احتیاط واجب). 3- صفات و خصوصیاتی که در آنهاست و در ارزش جنس و میل مردم به معامله اثر دارد معین نمایند. 4- شخص دیگری در جنس یا عوض آن حقی نداشته باشد، بنابراین مالی را که نزد کسی گرو گذاشتهاند بدون اجازه او نمیتوان فروخت و نیز خریدار میتواند بهجای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی از کسی بخرد و در عوض آن منافع یکساله خانه خود را به او واگذار کند. خریدار و فروشنده در تعیین نرخ کالا آزادند، ولی اگر این آزادی در مواردی سبب فساد و اختلال نظام اقتصادی جامعه اسلامی گردد، حکومت اسلامی در چنین مواردی میتواند تعیین نرخ کند و مردم را به آن ملزم سازد.
این کار نوعی تدلیس است و تقلب محسوب میشود و اشکال دارد.