اعمال حق شفعه در سهمالارث
آیا وراث میتوانند نسبت به هم از حق شفعه استفاده کنند؟
درصورتیکه ورثه دو نفر بوده باشند و یکی از آن دو اقدام به فروش ملک مشترک کند وارث دیگر میتواند از حق شفعه با شرایطش استفاده کند.
درصورتیکه ورثه دو نفر بوده باشند و یکی از آن دو اقدام به فروش ملک مشترک کند وارث دیگر میتواند از حق شفعه با شرایطش استفاده کند.
وجه آن چک متعلق به همه ورثه است و هرکدام میتوانند تنها حقّ خود را ببخشند. شخص امانتدار نمیتواند چک را در اختیار فرد خاصی بگذارد بلکه باید به همه ورثه خبر داده و چک را در اختیار آنها قرار دهد تا تکلیف آن را روشن کنند.
باوجود خواهرزاده به عموزادهها ارثى نمیرسد و اگر وارث دیگرى نیست، باید تمام مال را به همان خواهرزاده داد.
تا یک نفر از گروه اول موجود باشند هیچکدام از گروه دوم ارث نمیبرد و همینطور است در مورد گروه دوم نسبت به گروه سوم.
ضامن جریره در ردیف متأخّر از طبقات سهگانه ارث است.
سبب بر دو گونه است: زوجیت دائم، ولاء؛ که شامل «ولاء عتق» و «ولاء ضمان جریره» و «ولاء امامت» است. (که البته ولاء عتق در زمان حاضر موضوعیت ندارد)
هرگاه قنوت را عمداً ترك كند قضا ندارد و اگر فراموش كند اگر پيش از آنكه بهاندازه ركوع خم شود يادش بيايد مستحب است بايستد و بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد مستحب است بعد از ركوع قضا كند و اگر در سجده یا بعدازآن يادش بيايد بعد از سلام نماز قضا نمايد.
مستحب است قنوت را كمى بلندتر بخواند ولى در نماز جماعت طورى نخواند كه امام جماعت صداى او را بشنود.
در قنوت، ذكر و دعاى مخصوصى شرط نيست، همچنين بلند كردن دستها، ولى بهتر آن است دستها را تا مقابل صورت بلند كند بهطوریکه كف دست رو به آسمان و محاذى با صورت باشد و آنها را به يكديگر بچسباند و ذكر خدا بگويد و يا دعا كند و هر ذكرى در قنوت بخواند جايز است حتّى گفتن يك «سبحانالله»، ولى بهتر است دعاهايى مانند دعاى زير را بخواند: «لا اله الا الله الحلیم الکریم، لا اله الا الله العلی العظیم، سبحانالله رب السماوات السبع و رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمد لله رب العالمین.» و حوائج دنيا و آخرت را از خدا طلب كند.
احتیاط اعاده نماز است البته اگر حکم را نمیدانسته نمازهای قبلی صحیح است.
اصل معامله اشکال دارد.
اشکالی ندارد (چون ذکر الله است کلام بیجا نیست) و نماز صحيح است و احتياط مستحب آن است که سجده سهو بجا آورید.
در زمان حكومت اسلامى، احياء موات مىبايست با اجازه حكومت باشد و نمىتوان خودسرانه عمل كرد. پس ما فرق مىگذاريم بين زمینهای مواتى كه در زمان شاه احياء شده كه مالك مىشوند و بين زمینهایی كه الآن مخفيانه احياء مىشود، چون اراضى موات جزء انفال محسوب مىشود كه از اموال امام است و زمانى كه نائب امام مسلط باشد نمىتوان بدون اجازه او اقدام كرد.