مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

به مقدار زحمتی که می‌کشند می‌توانند حقوق مناسب بگیرند.

قاضی نمی تواند اجرت بگیرد بلکه از بیت المال باید زندگی او تامین شود و اگر قاضی به نیت استفاده از بیت المال چنین کاری کند شرعا مانعی ندارد.

پذيرش و معاينه آن‌ها اشكالى ندارد، ولى امربه‌معروف و نهى از منكر را نبايد فراموش كرد.

باید از اصل مال کسی را به نیابت از طرف وی به حج میقاتی بفرستد.

ابتدا باید حج پدر را که ثبت‌نام کرده نیابت کند و بعدازآن در سال بعد برای خودش حج بجا بیاورد.

کار درستی انجام نداده و نوعی خودکشی است.‌

قاعدتاً بر عهده مالک است.

دیه جزء اموال آن مرحوم است و در درجه اول باید بدهی‌های او را از آن پرداخت. اگر چیزی اضافه آمد تعلق به ورثه دارد.

در فرض سؤال تنها قول و وعده بوده است و از ارث چیزی در زمینه تحصیل به پسر نمی‌رسد مگر با رضایت تمام وراث.

اگر روزه‌ها احتیاطی باشد هزینه‌ها از مال پدر پرداخته می‌شود (با رضایت سایر ورثه) و اگر قضای روزه‌های واجب بوده، هزینه آن را باید پسر بزرگ‌تر بپردازید.

اگر یقین ندارد که از مال حرام است براى او اشکالى ندارد و اگر یقین دارد چنانچه مقدار حرام و صاحبانش شناخته‌شده نیستند، واجب است خمس آن را بپردازد و بقیّه پاک می‌شود.

پدر بعد از هبه به پسر نابالغ خود نمى تواند برگردد و اگر معامله اى روى آن براى خودش انجام دهد باطل است و اگر براى پسر و به نفع او بوده جايز است ولى پولش مال پسر است و اگر آن مال تلف شده، پدر ضامن است.

بر ساير ورثه واجب است سهم او را جدا نموده و تحويلش دهند و اگر حاضر به اين كار نشدند او مى‌تواند به دادگاه اسلامى مراجعه نموده و تقاضاى جداسازى سهم خود را نمايد و پس‌ازآن هرگونه تصرفی در سهم خودش جايز است.

هرگاه ملك مانند منزلى باشد و كليد مشترك داشته باشد كليد آن را مى دهد و اگر مانند مزرعه اى بدون ديوار باشد قبض آن همان است كه مى تواند آن را بفروشد و از ساير اعضا بخواهد كه زمين را تقسيم كنند.

هرگاه اجراى عقد مذبور از اوّل به مصلحت دختر صغیر نبوده، اصل عقد باطل است و اگر فرضاً مصلحت بوده ولى الآن در انتظار ماندن آن دختر بیش از این موجب عسر و حرج شدید است ولىّ پسر می‌تواند صیغه طلاق آن دختر را اجرا کند و بعد با هر کس خواست ازدواج کند.