نحوه محاسبه دیهی اعضای بدن زن
در محاسبه دیه زن آیا دیه هر عضو را محاسبه و چنانچه به ثلث دیه مرد رسید تنصیف میکنیم یا دیه مجموع اعضا را در نظر میگیریم؟
در فرض سؤال هر عضو بهطور جداگانه محاسبه میشود.
در فرض سؤال هر عضو بهطور جداگانه محاسبه میشود.
اگر بر اثر ضربه صورت سرخ شود، سرخی تا مدتی باقی بماند 1/5 (یک ونیم) مثقال شرعی، طلای سکه دار اگر بر اثر ضربه، صورت سبز و کبود شود 3 مثقال شرعی، طلای سکه دار اگر بر اثر ضربه صورت سیاه شود 6 مثقال شرعی، طلای سکه دار حارصه: جراحتی است که پوست بدن را می شکافد و به گوشت نمی رسد قیمت 1 شتر دامیه: آن است که علاوه بر شکافتن پوست، خون جاری شود؛ یعنی کمی در گوشت وارد گردد. قیمت 2 شتر متلاحمه: جراحتی است که به مقدار قابل توجهی در گوشت فرو می رود؛ ولی به پوست استخوان نمی رسد. قیمت 3 شتر سمحاق: ضربه ای است که گوشت را پاره می کند و به پوست نازکی که استخوان را پوشانیده می رسد ولی آن را پاره نمی کند. قیمت 4شتر موضحه: جراحتی است که سفیدی استخوان در آن نمایان می شود و پوست آن را پاره می کند. قیمت 5شتر هاشمه: ضربه ای است که استخوان را می شکند؛ خواه توام با جراحتی باشد یا نباشد. قیمت 10شتر منقله: ضربه ای است که سبب جابجایی استخوان ها می شود. قیمت 15 شتر مامومه: ضربه ای است که استخوان سر را می شکند و به مغز سر می رسد، ولی پوسته ای که روی مغز قرار دارد پاره نمی شود. قیمت 33 شتر دامغه: فراتر از مامومه است و آن ضربه ای است که جمجمه را می شکافد و به مغز می رسد. ثلث دیه کامل نفس جائفه: جراحتی است که به جوف بدن، مانند شکم یا سینه یا پشت یا پهلوها می رسد. قیمت 33 شتر (بنابراحتیاط ثلث دیه کامل) نافذه: جراحتی است که در بدن به مقدار قابل توجه نفوذ کند ولی در جوف (مانند شکم) وارد نشود. قیمت 10 شترتوضیح 1: چنانچه این موارد در اعضاء دیگر بدن غیر از سر و صورت ایجاد شود مقدار دیه آن نصف دیه سر و صورت است.توضیح 2: مثقال شرعی، معادل 18 نخود و مثقال معمولی معادل 24 نخود است؛ بنابراین یک چهارم با هم تفاوت دارند.توضیح 3: شتر در دیات موضوعیت ندارد؛ بلکه مقصود از یک شتر، یک صدم دیه است. لذا می شود دیه را از اقسام دیگر، مانند طلا و نقره نیز انتخاب کرد؛ هر چند شتر بهتر است.
کراراً گفتهایم احکام و قوانین الهی تابع افراد و اشخاص نیست بلکه تابع نوع است، به این معنا که اگر مجموع مردآنجامعه را با مجموع زنان مقایسه کنیم، بازدهی اقتصادی مردان بهمراتب بیش از زنان است؛ هرچند ممکن است زنانی برای خانواده خود نان آورتر از مردان باشند بنابراین مصلحت شخصی معیار نیست بلکه مصلحت نوعی باید در نظر گرفته شود. در قوانین عرفیّه نیز چنین است، مثلاً میگویند: برای احراز فلان مقام، شخص باید دکترا داشته باشد، درحالیکه عدّهای از لیسانسهها از عدّهای از دکترها باسوادترند، حتی عدّهای از کسانی که اصلاً مدرکی ندارند بسیار بافضیلت تر از گروهی از آنها هستند که مدارک دانشگاهی دارند. در اینگونه موارد معیار فرد نیست، بلکه معیار مجموعههاست.جهت آگاهی بیشتر میتوانید به «تفسیر نمونه»، جلد اول، صفحهی 689، ذیل آیهی 178 و 179 سورهی مبارکهی «بقره» مراجعه فرمایید.جهت آگاهی بیشتر می توانید به «تفسیر نمونه»، جلد اول، صفحه ی 689، ذیل آیه ی 178 و 179 سوره ی مبارکه ی «بقره» مراجعه فرمایید.
با توجه به اینکه مخارج زندگی و تهیه معاش و نفقه زن در اسلام بر عهده مرد است و زن در این مورد وظیفهای ندارد لذا دیه مرد باید بهطور کامل محاسبه شود تا در صورت خلاء او خانوادهاش در مضیقه نیافتد، توجّه داشته باشید که دیه پول خون انسان نیست بلکه جبران خسارت مالی است که در اثر فقدان شخص به خانوادهاش پرداخت میشود.
الف و ب و ج: در تمام این سه صورت هر یک جداگانه محاسبه میشود. د: در صورت تعدّد صدمات هر یک جداگانه محسوب میشود.
در فرض سؤال باید هرکدام را جداگانه حساب کنند.
1- ارش در این مسئله حکم دیه را دارد.2- دیه عضو معیار است.3- حاصل بعد از تخمیس ملاک است.
حاکم شرع اولیاى دم را حاضر میکند و به آنها پیشنهاد اسلام مینماید اگر پذیرفتند، اختیار قاتل را به دست آنها میدهد، قصاص کنند یا دیه بگیرند؛ و اگر اسلام را نپذیرفتند، حاکم شرع دیه میگیرد و به بیتالمال میدهد.
نصف دیه کامله بهعنوان اصل دیه زن و یکسوم آن که یکششم دیه کامله میشودبهعنوان تغلیظ پرداخته میگردد که مجموعاً چهارششم دیه کامله میشود.
در فرض سؤال مهرالمثل باید پرداخت شود (هرچند بیشتر از دیه زن مسلمان باشد).
الف) این کار تأثیری در تغییر دیه ندارد.ب) تفاوتى نیست و تعلّق دیه منوط به تقاضاى مجنىّ علیها نیست، بلکه حکم شارع مقدّس است هرچند مجنىّ علیها حقّ گذشت دارد.ج) دیه قتل غیر عمد زن، نصف دیه مرد است.