راه طلاق گرفتن از شوهر مفقود الاثر
مسأله 2172ـ زنى که شوهرش مفقودالاثر شده و نمى داند زنده است يا نه، اگر بخواهد طلاق بگيرد و شوهر کند بايد نزد مجتهد عادل برود و مطابق دستور مخصوصى که در شرع وارد شده عمل نمايد.
مسأله 2172ـ زنى که شوهرش مفقودالاثر شده و نمى داند زنده است يا نه، اگر بخواهد طلاق بگيرد و شوهر کند بايد نزد مجتهد عادل برود و مطابق دستور مخصوصى که در شرع وارد شده عمل نمايد.
مسأله 2076ـ پدر يا جدّ پدرى مى تواند براى محرم شدن با زنى او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط اين که مدّت عقد به اندازه اى باشد که پسر به حدّ بهره گيرى جنسى برسد) و نيز مى تواند دختر نابالغى را براى محرم شدن بستگان به عقد کسى درآورد (به همان شرط که در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتياط واجب بايد عقد فايده اى براى آن دو داشته باشد و خالى از مفسده باشد.
مسأله 7ـ براى آگاهى از فتواى مجتهد چند راه وجود دارد: اوّل، شنيدن از خود مجتهد يا ملاحظه دستخطّ او; دوم، ديدن در رساله اى که مورد اطمينان باشد; سوم، شنيدن از کسى که مورد اعتماد است; چهارم، مشهور بودن در ميان مردم بطورى که سبب اطمينان شود.
مسأله 30ـ کُر بودن آب را از دو راه مى توان شناخت: نخست اين که خود انسان يقين پيدا کند و ديگر اين که لااقل يک نفر عادل خبر دهد.
مسأله 5ـ «مجتهد» و «اعلم» را از سه راه مى توان شناخت:اوّل: اين كه خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.دوم: اين كه دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط اين كه دو نفر عالم ديگر برخلاف گفته آنها شهادت ندهند.سوم: اين كه آنچنان در ميان اهل علم و محافل علمى مشهور باشد كه انسان يقين پيدا كند او اعلم است.
مسأله 1148ـ كسانى كه راهنماى حج و مدير كاروان حجّاج و مانند آن مى باشند، در صورتى كه مسافرت جزء يا مقدّمه شغل آنها محسوب شود و اين كار مدّت قابل ملاحظه اى (حدود چند ماه) به طول انجامد بايد نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1574ـ سيّد بودن سادات از راههاى زير ثابت مى شود:1ـ دو نفر عادل سيّد بودن او را تصديق کند (يک نفر نيز کافى است).2ـ در شهر و منطقه خود مشهور باشد که سيّد است، خواه اين شهرت سبب يقين شود يا گمان.
مسأله 720ـ براى تعيين قبله راههاى زيادى وجود دارد: نخست کوشش کند تا يقين حاصل نمايد و نيز مى تواند به گفته دو شاهد عادل و يا يک فرد مورد اطمينان که از روى نشانه هاى حسّى شهادت مى دهد و يا به قول کسى که از روى قاعده علمى قبله را مى شناسد و محلّ اطمينان است عمل کند و اگر اينها ممکن نشد بايد به گمانى که از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى شود عمل نمايد.
مسأله 136ـ نجس بودن چيزى از سه راه ثابت مى شود: اوّل آن که انسان يقين پيدا کند، ولى گمان حتّى گمان قوى کافى نيست; بنابراين، غذا خوردن در بعضى از اماکن عمومى که گاه انسان گمان قوى به نجس بودن آنها دارد جايز است، مگر آن که يقين به نجاست پيدا کند. دوم آن که «ذواليد» يعنى کسى که چيزى در اختيار اوست (مانند صاحب خانه و فروشنده و خدمتکار) خبر دهد که آن چيز نجس است. سوم دو نفر عادل و يا حتّى يک نفر گواهى دهد.
مسأله 2133ـ شير دادنى که علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت مى شود:اوّل: خبر دادن عدّه اى که انسان از گفته آنها يقين پيدا کند.دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن عادل، بلکه احتياط واجب آن است که به شهادت يک مرد با يک زن هم اکتفا کند، ولى شاهدها بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند ما ديده ايم که فلان بچّه پانزده بار از پستان فلان زن شير کامل با شرايطى که در مسأله 2116 گفته شده خورده است و اگر بدانيم همه آنها شرايط را مى دانند و در آن توافق دارند، شرح دادن آن لازم نيست.
مسأله 1949ـ ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است و کسى که قرض ربايى گرفته مالک آن نمى شود و تصرّف در آن جايز نيست، ولى هرگاه طورى باشد که اگر قرار ربا را هم نداده بود صاحب پول راضى بود که گيرنده قرض در آن تصرّف کند در اين صورت قرض گيرنده مى تواند در آن تصرّف نمايد.
مسأله 1769ـ جنس هايى را که با وزن و پيمانه نمى فروشند بلکه با عدد و متر مى فروشند مانند تخم مرغ و پارچه و بسيارى از ظروف و يا با مشاهده مى فروشند مانند بسيارى از حيوانات، اگر تعداد کمتر را به تعداد بيشتر بفروشند اشکال ندارد.