نجس شدن جايي از بدن که انسان نمي داند جزء ظاهر است يا باطن
مسأله 237ـ جايى از لب و مانند آن که انسان نداند جزء ظاهر بدن است يا باطن، اگر نجس شود بايد آن را آب بکشد.
مسأله 237ـ جايى از لب و مانند آن که انسان نداند جزء ظاهر بدن است يا باطن، اگر نجس شود بايد آن را آب بکشد.
مسأله 238ـ هرگاه گرد و غبار نجس روى بدن يا لباس و فرش و مانند آن بنشيند هردو خشک باشد نجس نمى شود کافى است آن را تکان دهند، همچنين اگر رطوبت غيرمسرى داشته باشد، امّا اگر يکى از آنها تر باشد نجس مى شود و اگر در نجاست گرد و غبار يا رطوبت محل شک داشته باشد، آن هم پاک است.
مسأله 239ـ هرگاه حيوانى به خوردن مدفوع انسان عادت کند بول و مدفوع آن نجس است و گوشت آن نيز حرام است و اگر بخواهند پاک شود، بايد حيوان را غذاى پاک بدهند تا نام حيوان نجاستخوار از آن برداشته شود و بايد در شتر چهل روز ، و در گاو سى روز، و در گوسفند ده روز، و در مرغابى پنج روز و در مرغ خانگى سه روز بگذرد و در حيوانات ديگر همين اندازه که نام نجاستخوار از آن برداشته شود، کافى است.
مسأله 240ـ گاهى در مرغداريها پودر خون با غذاى آنها مخلوط مى کنند بطورى که گوشت مرغ به واسطه آن مى رويد، گوشت و تخم آن مرغ حرام نيست و رطوبتهاى مرغ نجس نمى شود، ولى بهتر آن است که از چنين مرغ و تخم آن پرهيز شود.
مسأله 241ـ هرگاه حيوان، ساير نجاستها را غير از مدفوع انسان بخورد باعث نجاست بول و مدفوع او نمى شود، گوشت او هم حرام نيست، مگر حيوانى که از شير خوک تغذيه کرده بوسيله آن رشد و نمو کرده باشد که گوشتش حرام است.
مسأله 242ـ هرگاه بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى که در اختيار اوست نجس شود و او هم بفهمد که نجس شده، سپس آن مسلمان غايب گردد، اگر انسان احتمال دهد که آن را آب کشيده، پاک است، به شرط اين که از چيزهايى باشد که طهارت در آن شرط است، مانند لباسى که با آن نماز مى خواند و يا غذا و ظروف غذا.
مسأله 243ـ هرگاه دو نفر عادل، يا يک نفر، از پاک شدن چيز نجسى خبر دهند شهادت آنها قبول است، همچنين اگر «ذواليد» يعنى کسى که چيزى را در اختيار دارد بگويد پاک شده است، يا بدانيم مسلمانى آن را آب کشيده، ولى نمى دانيم درست آب کشيده يا نه، پاک است.
مسأله 244ـ هرگاه انسانى لباسش را به لباسشويى مسلمان دهد که آن را بشويد و آب کشد قول او قبول است.
مسأله 245ـ کسانى که گرفتار حالت وسوسه مى شوند و زود يقين به نجس بودن چيزى پيدا مى کنند و يا به هنگام آب کشيدن چيز نجس به آسانى يقين به پاکى پيدا نمى کنند، يقين آنها اعتبار ندارد و مى توانند همان طور که ديگران يقين پيدا مى کنند قناعت کنند.
مسأله 246ـ ظرفها و مشکهايى که از پوست مردار، يا حيوان نجس العين مثل سگ و خوک درست شده، استعمال آنها براى خوردن يا آشاميدن يا آب وضو و غسل و مانند آن جايز نيست، امّا براى کارهايى که طهارت در آن شرط نيست (مانند آبيارى زراعت و آب دادن به حيوانات) مانعى ندارد، هرچند احتياط مستحبّ آن است که به هيچ وجه از آنها استفاده نشود.
مسأله 247ـ خوردن و نوشيدن از ظرف «طلا» و «نقره» و استعمال آنها حرام است، بلکه استفاده از آنها براى زينت اتاق و يا هر منظور ديگر نيز جايز نيست (بنابراحتياط واجب).
مسأله 248ـ از ساختن ظروف طلا و نقره و مزدى که در مقابل آن مى گيرند بنابر احتياط واجب بايد اجتناب کرد، همچنين از خريد و فروش آنها و پولى که در مقابل آن گرفته مى شود نيز اشکال دارد.