ازدواج با دختر زن پدر
مسأله 2099ـ هرگاه کسى دخترى را براى پسر خود عقد کند، خودش مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد، همچنين اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.
مسأله 2099ـ هرگاه کسى دخترى را براى پسر خود عقد کند، خودش مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد، همچنين اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.
مسأله 2100ـ زنى که از راه نامشروع باردار شده، جايز نيست بچّه اش را سقط کند و فرزند او حساب مى شود فقط ارث از او نمى برد.
مسأله 2101ـ هرگاه کسى با زنى که شوهر ندارد و در عدّه کسى نيست زنا کند جايز است او را بعداً به عقد خود درآورد و اگر بچّه اى از آنان متولد شود و ندانند از نطفه حلال است يا حرام آن بچّه حلال زاده است.
مسأله 2102ـ هرگاه زن بگويد شوهر ندارم مى توان حرف او را قبول کرد به شرط آن که متّهم نباشد، امّا اگر بگويد يائسه ام قبول ادّعاى او اشکال دارد.
مسأله 2103ـ هرگاه با زنى ازدواج کند و کسى بگويد آن زن شوهر داشته ولى خود زن بگويد نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود بايد حرف زن را قبول کرد، ولى اگر فرد مورد اعتمادى تصديق کند که شوهر داشته احتياط واجب آن است که او را طلاق دهد.
مسأله 2104ـ مستحبّ است در شوهر دادن دخترى که به حدّ بلوغ رسيده تعجيل کنند، همچنين درمورد زن دادن به پسرانى که نياز به همسر دارند.
مسأله 2105ـ کسى که از زنا متولّد شده هرگاه زن بگيرد و بچّه اى پيدا کند آن بچّه حلال زاده است.
مسأله 2106ـ هرگاه مردى روز ماه مبارک رمضان يا در حال عادت همسرش، با او نزديکى کند گناه کرده، ولى بچّه اى که از آنان به دنيا مى آيد حلال زاده است.
مسأله 2107ـ هرگاه زنى يقين پيدا کند که شوهرش در سفر فوت کرده و عدّه وفات (به مقدارى که در احکام طلاق گفته خواهد شد) نگه دارد سپس شوهر کند، بعد شوهرش از سفر برگردد بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولى اگر شوهر دوم با او نزديکى کرده باشد زن بايد عدّه نگه دارد و احتياط واجب آن است که شوهر دوم مهر او را مطابق آنچه با او قرار داده بپردازد و اگر مهرالمثل بيشتر است آن را بپردازد.
مسأله 2108ـ هرگاه زنى کودکى را با شرايطى که در مسائل آينده گفته مى شود شير دهد، آن زن به حکم مادر اوست و آن مرد که شير مربوط به اوست به حکم پدر او، پدر آن مرد به حکم جد و مادرش به حکم جدّه و برادرش عمو و خواهرش عمّه و فرزندانش برادر و خواهر او محسوب مى شوند، همچنين پدر آن زن به حکم جدّ مادرى و مادرش جدّه مادرى و برادرش دايى و خواهرش خاله، همچنين دخترى را که زن شير داده بر شوهر او حرام است (به شرط اين که با آن زن نزديکى کرده باشد) و نيز انسان نمى تواند با مادر رضاعى زن خود ازدواج کند زيرا به حکم مادر زن اوست.و به عبارت ديگر هنگامى که بچّه اى را با شرايطى که مى آيد شير دهد آن بچّه به اين عدّه محرم مى شود:1ـ خود آن زن و او را مادر رضاعى مى گويند.2ـ شوهر آن زن که شير مربوط به اوست و او را پدر رضاعى گويند.3ـ پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند.4ـ بچّه هايى که از آن زن به دنيا آمده اند يا به دنيا مى آيند.5ـ بچّه هاى اولاد آن زن هر چه پايين روند چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آنها را شير داده باشند.6ـ خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند.7ـ عمو و عمّه آن زن اگر چه رضاعى باشند.8ـ دايى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند.9ـ اولاد شوهر آن زن که شير مربوط به اوست هر چه پايين روند، اگر چه اولاد رضاعى او باشند.10ـ پدر و مادر شوهر آن زن که شير مربوط به آن شوهر است هر چه بالا روند.11ـ خواهر و برادر شوهرى که شير مربوط به اوست اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند.12ـ عمو و عمّه و دائى وخاله شوهرى که شير مربوط به اوست هر چه بالا روند اگر چه رضاعى باشند، همچنين عدّه ديگرى که در مسائل بعد گفته مى شود به واسطه شير دادن محرم مى شوند.
مسأله 2109ـ هرگاه زنى بچه شیرخواری را با شرايط شرعی شیر دهد، پدر آن بچه مى تواند با آن زن یا دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند و نيز مى تواند دختر شوهرى را كه شیر مربوط به اوست (چه نسبی و چه رضاعی ) به ازدواج خود درآورد، هم چنین ازدواج با دخترهاى رضاعی آن زن از شوهر ديگر مانعى ندارد، هر چند موارد مذکور کراهت دارد.
مسأله 2109ـ هرگاه زنى بچه شیرخواری را با شرايط شرعی، شیر دهد پدر آن بچه مى تواند با آن زن یا دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج كند و نيز مى تواند دختر شوهرى را كه شیر مربوط به اوست (چه نسبی و چه رضاعی ) به ازدواج خود درآورد، هم چنین ازدواج با دخترهاى رضاعی آن زن از شوهر ديگر مانعى ندارد، هر چند موارد مذکور کراهت دارد.