نوشتن و امضاء اسناد به جاي صيغه لفظى
مسأله 1790ـ نوشتن و امضاء اسناد در تمام معاملات خواه در دفاتر رسمى باشد يا غير آن، مى تواند جانشين خواندن صيغه لفظى گردد، جز در ازدواج و طلاق كه احتياط واجب آن است كه صيغه لفظى نیز خوانده شود.
مسأله 1790ـ نوشتن و امضاء اسناد در تمام معاملات خواه در دفاتر رسمى باشد يا غير آن، مى تواند جانشين خواندن صيغه لفظى گردد، جز در ازدواج و طلاق كه احتياط واجب آن است كه صيغه لفظى نیز خوانده شود.
مسأله 1791ـ هنگام خواندن صيغه معامله بايد دو طرف قصد انشاء داشته باشند يعنى مقصودشان از گفتن اين دو جمله خريد و فروش باشد، همچنين در جايى كه داد و ستد عملى جانشين صيغه لفظى مى شود بايد قصد انشاء وجود داشته باشد. ضمناً شخصيّتهاى حقيقى و حقوقى هر دو مالك مى شوند و مى توانند طرف معامله واقع گردند، بنابراين هر موسّسه خيريّه يا انتفاعى كه تأسيس گردد و داراى شخصيّت حقوقى شود، با اشخاص حقيقى از اين نظر تفاوت نمى كند.
مسأله 1792ـ خريد و فروش خرمايى که زرد يا سرخ شده، يا ميوه اى که گل آن ريخته و دانه آن بسته، به طورى که معمولاً از آفت گذشته باشد صحيح است و همچنين فروختن غوره بر درخت اشکال ندارد، البتّه مقدار آنها بايد به وسيله تخمين کارشناس معلوم شود.
مسأله 1793ـ اگر بخواهند ميوه اى را که بر درخت است پيش از آن که گلش بريزد بفروشند احتياط آن است که چيزى از حاصل زمين مانند سبزيهاى موجود را با آن بفروشند.
مسأله 1794ـ خريد و فروش خيار و بادنجان و انواع سبزيها و مانند آن که سالى چند مرتبه چيده مى شود در صورتى که ظاهر و نمايان شده باشد اشکال ندارد، ولى بايد معيّن کنند که مشترى در سال چند دفعه آن را مى چيند.
مسأله 1795ـ خريد و فروش خوشه گندم و جو بعد از آن که دانه آن بسته شده است اشکال ندارد، امّا فروختن آن به گندم و جو مشکل است، همچنين خود زراعت را مى توان قبل از ظاهر شدن خوشه ها خريدارى کرد، خواه شرط کند باقى بماند تا برسد، يا فقط از علف آن استفاده کند.
مسأله 1796ـ هرگاه جنسى را نقد بفروشند هر کدام از خريدار و فروشنده بعد از معامله مى تواند جنس يا پول خود را مطالبه کند و آن را تحويل بگيرد، تحويل دادن خانه و زمين و مانند اينها به اين است که آن را طورى دراختيار خريدار بگذارند که بتواند در آن تصرّف کند و تحويل دادن اشياء منقول مانند فرش و لباس به اين است که آن را طورى در اختيار خريدار بگذارند که اگر بخواهد به جاى ديگرى ببرد مانعى نباشد.
مسأله 1797ـ در معامله نسيه بايد مدّت کاملاً معيّن باشد و اگر تاريخى براى آن معيّن نکنند معامله باطل است.
مسأله 1798ـ هرگاه جنسى را نسيه بفروشد قبل از فرا رسيدن مدّت نمى تواند عوض آن را مطالبه کند، ولى اگر مشترى از دنيا برود فروشنده مى تواند طلب خود را از اموال ميّت مطالبه نمايد، هر چند وقت آن نرسيده باشد.
مسأله 1799ـ هرگاه بعد از فرا رسيدن مدّت، مشترى نتواند پول را بپردازد بايد او را مهلت داد.
مسأله 1800ـ هرگاه جنسى را بطور نقد با قيمتى معامله کنند و بطور نسيه با قيمتى گرانتر، مثلاً بگويد: اين جنس را نقداً به فلان مقدار مى دهم بطور نسيه ده درصد گرانتر حساب مى کنم و مشترى قبول کند مانعى ندارد و ربا حساب نمى شود.
مسأله 1801ـ هرگاه کسى جنسى را نسيه بفروشد ولى بعداً مقدارى از طلب خود را کم کند و بقيّه را نقد بگيرد اشکال ندارد.