علم به نجاستي که يقين به پاکي آن داشته
مسأله 740ـ هرگاه لباس يا بدن نجس بوده و آن را آب بکشد و يقين به پاکى آن پيدا کند و نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد هنوز پاک نشده است، نماز او صحيح است و براى نمازهاى بعد بايد آن را پاک کند.
مسأله 740ـ هرگاه لباس يا بدن نجس بوده و آن را آب بکشد و يقين به پاکى آن پيدا کند و نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد هنوز پاک نشده است، نماز او صحيح است و براى نمازهاى بعد بايد آن را پاک کند.
مسأله 14ـ هرگاه كسى مدّتى اعمال خود را بدون تقليد انجام داده، سپس تقليد كند، اگر اعمال سابق، مطابق فتواى اين مجتهد باشد صحيح است و گرنه نظر مرجع خود را درباره¬ی آن سؤال کرده و مطابق آن عمل می¬کند، همچنين است اگر بدون تحقيق كافى از مجتهدى تقليد نموده باشد.
مسأله 1784ـ هرگاه جنسى را در شهرى با وزن يا پيمانه معامله مى کنند و در شهر ديگر با شماره يا مشاهده، بايد در هر کدام طبق عرف آن محل رفتار نمايند.
مسأله 11ـ عمل کردن به فتواى مجتهد مرده ابتداءً جايز نيست هرچند اعلم باشد بنابر احتياط واجب.
مسأله 567ـ هرگاه ميّت وصيّت کرده شخص معيّنى بر او نماز بخواند، عمل به وصيّت او واجب است و لازم نيست از ولى اجازه بگيرد، هرچند احتياط مستحب آن است که اجازه بگيرد.
مسأله 2044ـ عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدر پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.
مسأله 2044ـ عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدر پدر و عمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر، هر چه بالا روند به انسان محرمند.
مسأله 2039ـ زن نيز مى تواند در چند صورت عقد را به هم زند: 1ـ ديوانه بودن شوهر 2ـ نداشتن آلت مردى 3ـ ناتوانى از نزديکى جنسى 4ـ بيضه هاى او را کشيده باشند (تفصيل اين مسأله و مسأله سابق در کتابهاى مفصّل فقهى آمده است).
مسأله 2038ـ هرگاه مرد بعد از عقد بفهمد که زن او يکى از هفت عيب زير را دارد مى تواند عقد را فسخ کند: 1ـ ديوانگى 2ـ بيمارى خوره 3ـ بيمارى برص (پيسى)4ـ کور بودن 5ـ شل بودن بطورى که آشکار باشد. 6ـ افضا شدن (يعنى راه بول و حيض او، يا راه حيض و غائط او، يکى شده باشد و بطور کلّى پارگى طورى باشد که قابل استفاده براى آميزش جنسى نباشد). 7ـ گوشت يا استخوان يا غدّه اى در او باشد که مانع نزديکى شود.
مسأله 2086ـ عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نيست، مگر اين که ناچار باشد که به بدن او غير از صورت و دستها نگاه کند.
مسأله 33ـ اگر با آب قليل پاک چيزى را که نجس شده بشويند پاک مى شود (باشرايطى که بعداً گفته خواهد شد) امّا آبى که از آن جدا مى شود و آن را «غساله» گويند، نجس است; مگر در آبى که با آن مخرج بول و مدفوع را مى شويند که با پنج شرط پاک است: 1ـ يکى از اوصاف سه گانه نجس را به خود نگرفته باشد. 2ـ نجاستى از خارج به آن نرسيده باشد. 3ـ نجاست ديگرى مانند خون يا بول همراه آن نباشد.4ـ بنابر احتياط واجب ذرّات مدفوع در آب پيدا نباشد. 5ـ بيشتر از مقدار معمول نجاست به اطراف مخرج نرسيده باشد، ولى پاک بودن اين آب به آن معنى است که اگر به بدن و لباس ترشّح کند لازم نيست آن را آب بکشند، امّا ساير استفاده هاى آب پاک را از آن نمى توان کرد.
مسأله 197ـ هرگاه زمينى را با آب قليل آب بکشند اگر از شن يا ريگ باشد و غساله يعنى آب باقيمانده در آن فرو رود پاک است، امّا ريگهاى زير آن زمين نجس مى شود. همچنين اگر سراشيبى داشته باشد آب از آن بگذرد پاک مى گردد، امّا اگر غساله روى زمين بماند نجس است، مگر با وسيله اى آن را جمع کنند.