اگر ابتداي اجاره معلوم نباشد
مسأله 1862ـ هرگاه ابتداى اجاره را معيّن نکنند ابتداى آن بعد از خواندن صيغه يا تحويل گرفتن مال است.
مسأله 1862ـ هرگاه ابتداى اجاره را معيّن نکنند ابتداى آن بعد از خواندن صيغه يا تحويل گرفتن مال است.
مسأله 1863ـ اگر خانه يا ملکى را مثلاً يک ساله اجاره دهند و ابتداى آن را يک ماه بعد از خواندن صيغه معيّن کنند اجاره صحيح است، اگر چه در موقع خواندن صيغه آن خانه در اجاره ديگرى باشد.
مسأله 1864ـ اگر به مستأجر بگويد: خانه را يک ماهه به هزار تومان به تو اجاره مى دهم و هر قدر بيشتر بمانى به همين قيمت است، فقط در ماه اوّل اجاره صحيح است چون بقيّه را معيّن نکرده، ولى اگر ماه اوّل را هم معيّن نکند فقط بگويد هر ماه يک هزار تومان است، اجاره بکلّى باطل است.
مسأله 1865ـ مسافرخانه ها و هتل هايى که معلوم نيست انسان در آن چقدر مى ماند اگر قرار بگذارند که مثلاً شبى يکصد تومان بدهد و طرفين راضى باشند اشکال ندارد، ولى چون مدّت اجاره را معلوم نکرده اند اجاره صحيح نيست، بنابراين مادام که رضايت صاحب آن حاصل است مى تواند بماند وگرنه حقّى ندارد، امّا اگرتعداد شبها را از اوّل معيّن کنند، حق دارد تا آخر مدّت بماند.
مسأله 1866ـ هرگاه زمين را براى زراعت گندم يا جو اجاره دهد و مال الاجاره را گندم يا جو همان زمين قرار دهد اجاره صحيح نيست، همچنين در مقابل محصولات ديگر زمين.
مسأله 1867ـ کسى که چيزى را اجاره داده تا آن را تحويل ندهد حق ندارد مال الاجاره آن را مطالبه کند، همچنين اگر براى انجام کارى اجير شده پيش از انجام کار حقّ مطالبه اُجرت ندارد.
مسأله 1868ـ مستحبّ است اجرت کارگر را قبل از آن که عرق او بخشکد به او بدهند، مگر اين که خود کارگر مايل نباشد و مثلاً مى خواهد حقوق خود را ماه به ماه بگيرد.
مسأله 1869ـ هرگاه چيزى را که اجاره داده تحويل مستأجر دهد، امّا او تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و از آن استفاده اى نکند، بايد مال الاجاره را بپردازد.
مسأله 1870ـ اگر کسى اجير شود که در روز معيّنى کارى را انجام دهد و در آن روز براى انجام کار حاضر شود، ولى صاحب کار، کارى به او ندهد، بايد اُجرت او را بدهد، مثلاً اگر بنايى را براى ساختن بنايى در روز معيّنى اجير کند و بنّا در آن روز آماده کار باشد ولى صاحب کار طفره برود و بنّا در آن روز بيکار بماند، بايد اجرتش را بدهد; امّا اگر براى خودش يا ديگرى کار کند احتياط آن است که فقط تفاوت را از صاحب کار اوّل بگيرد (در صورتى که مزد دوم کمتر باشد).
مسأله 1871ـ هرگاه بعد از تمام شدن مدّت اجاره يا در اثناء بفهمد اجاره باطل بوده، مستأجر بايد مال الاجاره را به مقدار ارزش معمولى به صاحب ملک بدهد (خواه کمتر از مقدار قرارداد باشد يا بيشتر) پس اگر ارزش معمولى ماهى يک هزار تومان است، ولى او به پانصد تومان يا دو هزار تومان اجاره کرده بايد همان يک هزار تومان را بدهد.
مسأله 1872ـ اگر چيزى را که اجاره کرده تلف شود، يا معيوب گردد چنانچه درنگهدارى آن کوتاهى نکرده و در استفاده از آن زياده روى ننموده باشد ضامن نيست، مثلاً اگر پارچه اى که به خيّاط داده دزد ببرد يا در آتش سوزى از بين برود، در صورتى که در حفظ آن کوتاهى نکرده باشد، مسؤول نيست، ولى اگر بر اثر اشتباه يا هر علّت ديگر آن را با دست خود ضايع يا معيوب کرده باشد ضامن است، مگر اين که عيب از خود جنس باشد، مثلاً جنس پارچه طورى است که با اطو زدن خراب مى شود در اين صورت ضامن نيست.
مسأله 1873ـ هرگاه قصّاب سر حيوانى را ببرد و آن را حرام کند، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد، خواه مجّانى سر بريده باشد يا در برابر مزد، و مزدى هم طلبکار نيست.