درصورتی‌که فرزندان مقلد دیگری باشند سهم آنها و نامادری به نسبت تقسیم می‌شود.
صیغه این است که بگوید این محل را برای خدا وقف مسجد کردم و اگر زمینی را تحویل دهد و در آنجا به‌عنوان نماز بخوانند این عمل خود جایگزین صیغه می‌شود.
عمل كردن به عهد مانند نذر واجب است به شرط اين كه صيغه عهد را بخواند، مثلًا بگويد: با خدا عهد كردم كه فلان كار خير را انجام دهم امّا اگر صيغه نخواند، يا آن كار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتبارى ندارد.
تمام موارد نذر یا عهد شرعی محسوب شده و باید طبق آن عمل شود.
چنانچه صیغه نذر را، هرچند به زبان فارسى خوانده باشد، تغییر دادن آن جایز نیست و اگر نخوانده است تغییر مانعى ندارد.
چنانچه صیغه ی نذر را نخوانده باشید عمل به آن واجب نیست و اگر خوانده اید کافی است دهه ی عاشورا و دهه ی آخر صفر را لباس سیاه بپوشید.
اگر صیغه عهد ولو به فارسی بر زبان جاری شده و قسم نیز خورده اید باید دو کفاره بپردازید.
چنانچه زن و مرد وکالت بدهند کسی دیگر صیغه ی طلاق را بخواند حضور آن ها لازم نیست ولی دو شاهد باید صیغه ی طلاق را بشنوند.
صيغه طلاق ايقاع است؛ هر چند صيغه بذل عقد محسوب مىشود.
لازم نيست بگويند: ولايتا من قبل زوجها... بلكه نفس ولايت شرط است؛ همانطور كه وكيل در نكاح لازم نيست بگويد وكالتا چون در واقع وكالت شرط است نه بيان لفظ وكالت، اينجا هم نفس ولايت است، البته احتياط خوب است ولى بيان لفظ ولايتا لازم نيست.
احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را مى خواند و مثلاً اسم زن فاطمه است مى گوید: بَارَاْتُ زَوْجَتى فاطَمَهَ عَلى ما بَذَلَتْ فَهِىَ طالِقٌ یعنى مبارات کردم(یعنى از هم جدا شدیم) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزى غیر مهر را مى دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتى که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند مى گوید: بَارَاْتُ زَوْجَهَ مُوَکِّلی فاطِمَهَ عَلى ما بَذَلَتْ فَهِىَ طالِقٌ البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزى کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد.
احتياط واجب آن است كه صيغه طلاق خلع و مبارات به عربى صحيح خوانده شود، ولى اگر زن براى بخشيدن مال خود به شوهر به فارسى بگويد: فلان مال را به تو بخشيدم تا مرا طلاق دهى مانعى ندارد.
