نیت روزه نکردن با قصد سفر و انصراف از مسافرت
کسی که قصد مسافرت دارد و نیت روزه نکرد و از مسافرت منصرف شد وظیفهاش چیست؟ آیاکسی قصد مسافرت دارد میتواند نیت روزه نکند؟
باید نیت روزه کند و در صورت انجام مسافرت بعد از عبور از حد ترخص روزه را باطل کند، گر مسئله را نمیدانسته و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده میتواند تا قبل از اذان ظهر نیت روزه کند، روزه او در این صورت صحیح است و قضا و کفاره ندارد.
حکم مسافرت در روزه واجب معین غیر از رمضان
چنانچه فردی روز معینی را نذر کرده روزه بگیرد، آیا میتواند در آن روز مسافرت نماید؟
هرگاه روزه روز معيّنى غير از ماه رمضان بر انسان واجب باشد (مثل اينكه نذر كرده نيمه شعبان را روزه بگيرد) بنا بر احتياط واجب نبايد در آن روز مسافرت كند و اگر در سفر است چنانچه امكان دارد درجایی قصد توقّف ده روز كند و آن روز را روزه بگيرد.
تکلیف مسافری که روز آخر رمضان در مبدأ باشد و در مقصد یک روز از ماه باقیمانده باشد
چنانچه فردی در روز آخر ماه مبارک رمضان مسافرت کرده و به کشوري برسد که در آنجا يک روز ديگر از ماه باقیمانده آيا بايد آن روز را روزه بگيرد؟
در مورد روزه دستور به روزه تا پايان ماه است و بايد مطابق محلی که در آن است عمل کند و روزه را بگيرد هرچند مجموع روزههایش 28 يا 31 روز شود.
حکم مسافرت با نامحرم و نماز در آن سفر
چنانچه سفر با نامحرم باشد، ولی سفر زیارتی باشد و بهقصد و نیت حرامی نباشد، آیا نماز کامل است؟
درصورتیکه همراه با گروه و مانند آن باشد اشکالی ندارد ولی اگر فقط همان دو نفر باشد جایز نیست و نماز کامل است.
حکم کثير السفر در سفرهاى غير شغلى
مسأله 1147ـ کسى که شغلش مسافرت است اگر براى کار ديگرى غير از شغل خود (مثلاً براى حج يا زيارت يا مقصد ديگرى) مسافرت کند، بايد مانند ساير مسافران نماز را شکسته بخواند، ولى اگر راننده اى اتومبيل خود را براى زيارت کرايه دهد و در ضمن خودش هم زيارت کند بايد نماز را تمام بخواند.
حکم فرزندی که در مسافرت شوهر متولدشده
مردى به مسافرت رفته و مسافرتش بیش از یک سال به طول کشیده است. در این مدّت همسرش پسرى به دنیا آورده که بعداً باعث اختلاف بین زوجین شده و بدین سبب مرد زنش را طلاق داده است. اینک آن زن از دنیا رفته و آن پسر بزرگشده و حقّش را میخواهد. مرد میگوید: «زنم این بچّه را بعد از یک سال از مسافرتم به دنیا آورده است، او پسر من نیست هرچند همسرم عفیفه و مؤمنه بوده و از او هیچ بدى ندیدهام» و زن تا آخر عمرش میگفت: «این بچّه فرزند شوهرم است و روز قیامت حقّم را خواهم گرفت» اکنون چند سؤال مطرح است:الف ) آیا قول شوهر که میگوید: «چون زن بچّه را بعد از یک سال از جدایى او به دنیا آورده است پس فرزند من نیست» قبول میشود؟باگر مشکوک باشد که زن بچّه را بعد از دوازده ماه از سفر زوج، یا قبل از دوازده ماه به دنیا آورده است، حکم چیست؟جحکم ارث و محرمیت این پسر نسبت به آن زن و شوهر و بچههاى آن دو چیست؟دحکم خود این پسر فى حدّ ذاته چیست؟
چنانچه تولّد بچّه از آن زن معلوم باشد و شوهر ادّعا کند که بعد از یک سال از مسافرت او بوده و دلیلى بر ادّعاى خود نداشته باشد، آن بچّه متعلّق به آن زن و شوهر است و با هر دو محرم است و از هر دو ارث میبرد ولى اگر مرد بتواند با دلیل شرعى ثابت کند که بعد از یک سال از سفر او متولدشده است فرزند او محسوب نمیشود.