حکم سقطجنین
آيا بعدازانعقاد نطفه از بين بردن آن جايز است؟
سقطجنین در هر سن و مرحلهای، حرام است و در صورت ارتکاب مشمول ديه نيز میگردد.
سقطجنین در هر سن و مرحلهای، حرام است و در صورت ارتکاب مشمول ديه نيز میگردد.
سقطجنین در اين موارد اشكال دارد، بهخصوص كه پیشبینیهای فوق جنبه قطعى ندارد؛ اما بعد از ولوج روح جايز نيست.
هیچکس بهوسیله جويدن آدامس باردار نمیشود و اگر كسى چنين ادّعايى كند باطل و بىاساس است. ولى اين احتمال وجود دارد كه در حمّام و مانند آن نطفهاى بر روى زمين ريخته شده باشد و زنى آنجا بنشيند و رحم او آن نطفه را جذب كند. بههرحال ساقط كردن اين فرزند جايز نيست و درصورتیکه در فشار شديد از ناحيه سخنان مردم هستيد میتوانید بگوييد با شخصى عقد موقّت داشتهايد و آن شخص شمارا رها كرده و رفته است.
سقطجنین در هيچ مورد جايز نيست; مگر در موارد ضرورت.
جایز نیست مگر آنکه خطر مهمی متوجّه زن باشد.
درصورتیکه روح در جنين دميده شده باشد، كه معمولاً پس از چهارماهگى حاصل میشود، ساقط كردن آن جايز نيست.
درصورتیکه از گفته متخصصان متدين يقين يا خوف خطر يا ضرر مهمي براي مادر حاصل شود، پايان دادن به حاملگي تا زماني که روح دميده نشده جايز است؛ و چون احتمال تعلق ديه میرود احتياط آن است که ورثه اين کودک (غير از پدر و مادر) با ميل و رضاي خود از آن صرفنظر کنند.
طبق آنچه بعضى از اطبّاى معروف گفتهاند اين احتمال بسيار ضعيف است، پس نمیتوان سقطجنین كرد.
واضح است كه ساقط كردن جنين مسلمان جايز نيست، حتّى اگر فرزند نامشروع باشد؛ و در مورد بچههای كفّار نيز ساقط كردن مجاز نيست، حتّى اگر در مذهب آنها فرزند نامشروع باشد.
اجاره فسخ میشود و سقط انجام میشود و احتیاط آن است که مصالحه کنند و دیه را ببخشند.
در فرض مسئله، كه اگر مادر به همان حال باقى بماند هر دو میمیرند، میتوان با سقطجنین جان مادر را نجات داد.
سقطجنین تنها در صورتى جايز است كه جان مادر درخطر باشد. همچنين اگر بيمارى شديدى مادر را تهديد كند و جنين هنوز به مرحله دميدن روح نرسيده باشد؛ و نيز اگر تشخيص قطعى داده شود كه جنين بهگونهای ناقص است كه براى پدر و مادر و اطرافيان سبب عسر و حرج شديد میشود، مشروط بر اينكه روح در آن دميده نشده باشد. در اين سه صورت، ختم حاملگى جايز است؛ و اگر راه منحصر به طبيب مرد باشد، در اين صورت مانعى ندارد؛ و احتياط آن است كه پدر و مادر، طبيب را نسبت به ديه تبرئه كنند.