فسخ لفظی
آیا براى فسخ معامله علاوه بر فسخ لفظى لازم است کارى کند که دلالت بر فسخ داشته باشد؟
فسخ لفظى بهتنهایی کافى است همانگونه که فسخ عملى نیز بهتنهایی کافى است.
فسخ لفظى بهتنهایی کافى است همانگونه که فسخ عملى نیز بهتنهایی کافى است.
اگر دهنده و گیرنده پول کارشان در ارتباط با آن معامله بوده، نیمى از معامله فسخ میشود و اگر قصد دیگرى مانند وام داشته باشند معامله به قوّت خود باقى است.
هرگاه جنسى را نقد بفروشند هرکدام از خريدار و فروشنده بعد از معامله مىتواند جنس يا پول خود را مطالبه كند و آن را تحويل بگيرد، تحويل دادن خانه و زمين و مانند اینها به اين است كه آن را طورى در اختیار خريدار بگذارند كه بتواند در آن تصرّف كند و تحويل دادن اشياء منقول مانند فرش و لباس به اين است كه آن را طورى در اختيار خريدار بگذارند كه اگر بخواهد بهجای ديگرى ببرد مانعى نباشد.
مالك مىتواند ملكى را كه به ديگرى اجاره داده بفروشد و اجاره آن باطل نمىشود و استفاده از آن ملك در مدّت اجاره مال مستأجر است، امّا اگر خريدار نمىدانسته كه آن ملك را اجاره دادهاند، يا گمان مىكرده مدّت اجاره كم است، پس از اطّلاع مىتواند معامله را فسخ كند.
اگر این کار در عرف عقلا نوعى حقّ مالکیت محسوب شود، هرچند این حق ناشى از توافق بینالمللی باشد، خریدوفروش و اجاره یا وقف آن جایز است.
اگر شرط کرده باشند که ثمن در زمان معینی پرداخته شود و به این شرط عملنکرده، بایع حق فسخ دارد. در غیر این صورت حق فسخ ندارد.
در برخى موارد فروشنده یا خریدار میتوانند معامله را به هم بزنند که ازجمله آنهاست:1. خریدار یا فروشنده گولخورده و مغبون شده باشد.2. در هنگام معامله قرارداد کردهاند که تا مدّت معیّنى، هردو یا یکى از آنها بتوانند معامله را به هم بزند; مثلاً هنگام خریدوفروش بگویند، هر کس پشیمان شد تا سه روز دیگر میتواند پس بدهد.3. خریدار و فروشنده از محل معامله متفرّق نشده باشند، مثلاً از صاحب مغازه کالایى را خریدارى کرده، قبل از آنکه آن محل را ترک کند میتواند آن را پس بدهد.4. کالایى که خریده است معیوب بوده و بعد از معامله بفهمد.5. فروشنده براى کالاى خود که خریدار آن را ندیده، خصوصیّاتى را بیان کرده و بعداً معلوم شود آنگونه نبوده است; مثلاً بگوید این دفتر 200 برگ است بعداً معلوم شود کمتر است.
تملیک را نمیشود موکول به بعد کرد; ولى تحویل را میتوان مدّتى بعد (مثلاً دو یا چند ماه بعد) انجام داد.
هرگونه تصرف صاحب خیار در جنس مورد معامله که نشانه رضایت به معامله با بیاعتنایی به استفاده از حق خیار باشد، موجب اسقاط است.
اگر نمیدانستهاید و مغبون شدهاید حق فسخ معامله را دارید؛ ولی با توجه به اینکه پای سند را امضا کردهاید، باید ثابت کنید که نمیدانستهاید و الا از شما پذیرفته نمیشود و هرگاه ثابت شود سهم او، در آن زمان چنین قیمتی داشته و او بیخبر بوده، اسقاط خیارات شامل آن نمیشده، و میتواند معامله را فسخ کند.