احتمالا آنها به صورت جدی چنین حرفی نزده اند و اگر واقعا از روی رضایت واقعی گفته باشند مانعی ندارد.
اسراف به معنای تجاوز از حد همه جا ممنوع است مگر در موارد ضرورت.
در صورتی که این جریان مربوط به یک نفر باشد محاربه محسوب نمی شود.
الف : باید حق موقوفه را بپردازد و اگر کسی آن زمین را در اختیار او قرار داده و سخنی از موقوفه بودن آن نزده او باید پرداخت کند. ب: در صورت عسر و حرج داشتن پرداخت حق موقوفه همه این سال ها تدریجا به مقدار توان پرداخت کنند. ج : در صورت عدم کشت در بعضی از سال ها اگر قابل کشت بوده و او کشت نکرده باید اجاره زمین را پرداخت کند. د: درختان کاشته شده در موقوفه آنها نیز وقف بوده اند چوب متعلق به وقف است و اگر شخص متصرف آن را کاشته تعلق به او دارد ولی اجاره زمین را باید پرداخت کند.
هر گاه ناپدری هنگام عقد قبول کرده شما را تا زمانی که نیاز دارید تحت تکفل خود قرار دهد باید به شرط عمل کند.
نمازهای گذشته صحیح است اما با توجه به اینکه روغن مردار نجس است از این به بعد حکم را مراعات کند.
در حال حاضر نسبت به گوسفند وظیفه ای ندارید ولی لازم است معادل پول آن را به مالک اصلی بدهید و اگر مالک آن را نمی شناسید به فقیری بپردازید و از گناه بزرگی که مرتکب شده اید توبه نموده و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران کنید.
عقد موقت آنها اشکال دارد ولی اگر صیغه را خودشان نخوانده باشند حرام ابد نشده اند (البته اگر بعد از مدت طولانی مثلا بیش از دو سال عادت شروع شود حالت جدیدی می شود و حکم به بطلان عقد نمی توان کرد)
کار خلافی مرتکب شده‌اید و باید او را پیدا کنید و به مقداری که مقصر بوده‌اید خسارت وارده را جبران نمایید انشالله با عمل به آنچه گفتیم مشکل شما حل خواهد شد.
در صورتی که قبل از عقد توافقی بر آپارتمانی با مشخصات معین شده جزء مهریه محسوب می شود و وکالتنامه برای سهولت امر بوده و تاثیر خاصی ندارد.
نماز را رها کرده و در مکان دیگری بخواند، البته در صورت امکان می‌تواند موقعی که به سجده یا رکوع می‌رود بدون گفتن ذکر کمی حرکت کند تا خارج شود.
