خوردن و آشاميدن سهوى
مسأله 1338ـ خوردن و آشاميدن از روى سهو و فراموشى روزه را باطل نمى کند.
مسأله 1338ـ خوردن و آشاميدن از روى سهو و فراموشى روزه را باطل نمى کند.
مسأله 1336ـ خوردن و آشاميدن از روى عمد روزه را باطل مى کند، خواه از چيزهاى معمولى باشد مانند نان و آب و يا غير معمولى مانند برگ درختان، کم باشد يا زياد، حتّى اگر مسواک را از دهان بيرون آورده، دوباره داخل دهان کند و رطوبت آن را فرو برد روزه اش باطل مى شود، مگر آن که رطوبت مسواک کم باشد و در آب دهان از بين برود.
مسأله 154ـ اوّل: خوردن و آشاميدن چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس، مانند مسکرات به اطفال نيز حرام مى باشد و بنابر احتياط واجب بايد از خورانيدن غذايى که نجس شده به اطفال نيز خوددارى کرد، امّا آنچه بر اثر نجس بودن دست خود آنها نجس مى شود، اشکال ندارد.
مسأله 1036ـ خوردن و آشاميدن به گونه اى که صورت نماز را به هم زند موجب باطل شدن نماز است، ولى اگر ذرّاتى از غذا و مانند آن در دهان باشد و موقع نماز فرو برد نماز را باطل نمى کند.
مسأله 578ـ هرگاه خوف اين باشدکه دشمن قبر ميّت را بشکافد و بدن او را بيرون آورد و يا به آن آسيب رساند، چنانچه ممکن باشد بايد بطورى که در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.
مسأله 424ـ هر خونى که از زن خارج شود و شرايط حيض و نفاس را نداشته باشد و مربوط به بکارت يا زخم يا جراحتّى در رحم نبوده باشد، خون استحاضه است.
مسأله 103ـ هرگاه حيوان حلال گوشت را مطابق دستور شرع سر ببرند و خون آن به مقدار معمول بيرون آيد خونى که در بدنش باقى مى ماند پاک است، مگر اين که سر حيوان را در جاى بلند قرار دهند و خون به بدن حيوان بر گردد و اگر به علّت نفس کشيدن، خون برگردد نيز احتياط واجب، اجتناب است.
مسأله 106ـ خونى که از لثه يا جاى ديگر دهان بيرون مى آيد هرگاه در آب دهان حل شود و از بين برود پاک است و فرو بردن آب دهان نيز در اين صورت جايز است، ولى عمداً اين کار را نکند.
مسأله 470ـ زنى که «عادت وقتيّه» دارد اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند تعداد روزهاى حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد، بايد مطابق تعداد روزهاى عادت زنان خويشاوند خود حيض قرار دهد (اعم از خويشاوندان پدرى يا مادرى، زنده يا مرده و اين در صورتى است که همه يا اکثريّت قريب به اتفاق آنها يکسان باشند، امّا اگر در ميان آنها اختلاف است، مثلاً بعضى پنج روز و بعضى هشت روز عادت مى بينند، احتياط واجب آن است که در هر ماه هفت روز را ايّام عادت خود قرار دهد.
مسأله 473ـ زنى که «عادت عدديّه» دارد اگر بيشتر از شماره عادت خود، خون ببيند و از ده روز بيشتر شود چنانچه همه خونهايى که ديده يک جور باشد بايد از موقع ديدن خون به شماره روزهاى عادتش حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد و اگر چند روز آن نشانه حيض دارد بايد همان را حيض قرار دهد و اگر بيشتر از ايّام عادت او باشد از آخر آن کم مى کند و اگر کمتر از ايّام عادت او ست، بايد آن روزها را با چند روز بعد از آن که روى هم رفته به اندازه عادتش شود، حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 461ـ زنى که «عادت وقتيّه و عدديّه» دارد، اگر چند روز پيش از عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند (بطورى که در ميان زنها معمول است که گاهى عادت را جلو يا عقب مى اندازند) و روى هم رفته از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر ده روز بيشتر شود، فقط خونى را که در روزهاى عادت ديده حيض است و قبل و بعد از آن استحاضه مى باشد، همين طور اگر چند روز قبل از ايّام عادت به اضافه تمام عادت را خون ببيند، يا فقط چند روز بعد از عادت به اضافه تمام ايّام عادت را خون ببيند که اگر از ده روز تجاوز نکند، همه اش حيض است و اگر تجاوز کند فقط ايّام عادت حيض محسوب مى شود.
مسأله 780ـ اگر چند زخم در بدن وجود دارد و بطورى نزديک هم است که يک زخم حساب مى شود تا وقتى که همه خوب نشده است نماز خواندن با آنها اشکال ندارد، ولى اگر به اندازه اى از هم دور است که هر کدام يک زخم حساب مى شود، هر کدام خوب شود بايد بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.