وظيفه کودکى که قبل از اذان صبح يا بعد از آن بالغ شده
مسأله 1326ـ اگر کودکى پيش از اذان صبح بالغ شود بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود و کارى که روزه را باطل کند انجام نداده باشد احتياط واجب آن است که روزه را بگيرد و بعد هم قضا کند.
مسأله 1326ـ اگر کودکى پيش از اذان صبح بالغ شود بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود و کارى که روزه را باطل کند انجام نداده باشد احتياط واجب آن است که روزه را بگيرد و بعد هم قضا کند.
مسأله 475ـ «مبتدئه» يعنى زنى که دفعه اوّل خون ديدن اوست، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند و همه اش يک جور باشد بايد عادت خويشان خود را، بطورى که در مسأله قبل گفته شد، حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 474ـ «مضطربه» يعنى زنى که چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نکرده است، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند چنانچه بعضى نشانه حيض داشته باشد و از سه روز کمتر و از ده روز بيشتر نباشد، حيض محسوب مى شود و اگر همه اش يک جور باشد مطابق عادت خويشاوندان خود عمل مى کند (اگر عادت همه يا اکثريّت قاطع آنها يکسان باشد) و هرگاه عادت آنها مختلف باشد، احتياط آن است که عادت خود را هفت روز قرار دهد.
مسأله 477ـ «ناسيه» يعنى زنى که عادت خود را فراموش کرده، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند، بايد روزهايى که خون او نشانه حيض دارد حيض قرار دهد (به شرط اين که کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد) و اگر بيشتر باشد، يا همه روزها را يک جور ديده، احتياط واجب آن است که هفت روز اوّل را حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 1454ـ زنانى که بچّه شير مى دهند خواه مادر بچّه باشند يا دايه، اگر روزه گرفتن باعث کمى شير آنها و ناراحتى بچّه شود روزه بر آنها واجب نيست، ولى براى هر روز همان کفّاره (يک مدّ طعام) واجب است، بعداً نيز بايد روزه را قضا کنند، امّا اگر روزه براى خودشان ضرر داشته باشد، نه روزه واجب است و نه کفّاره، ولى بايد بعداً روزه هايى را که نگرفته اند قضا نمايند.
مسأله 471ـ زنانى که «عادت عدديّه» دارند يعنى شماره روزهاى حيض آنها در دو ماه پشت سر هم يک اندازه است، ولى وقت آن تغيير مى کند، آنها بايد در همان چند روز به احکام حائض عمل کنند.
مسأله 466ـ زنانى که فقط «عادت وقتيّه» دارند يعنى دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببينند سپس پاک شوند، ولى شماره روزهاى آن يک اندازه نباشد، بايد تمام آن را حيض قرار دهند به شرط آن که از سه روز کمتر و از ده روز بيشتر نباشد.
مسأله 458ـ زنانى که عادت وقتيّه و عدديّه دارند همين که در ايّام عادت خون ببينند حائض مى شوند و تا پايان ايّام عادت، احکام حائض را دارند، خواه نشانه هاى خون حيض در آن بوده باشد، يا نه.
مسأله 478ـ «مبتدئه» و «مضطربه» و «ناسيه» و زنى که «عادت عدديّه» دارد، اگر خونى ببيند که نشانه هاى حيض داشته باشد، بايد فوراً عبادت را ترک کند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده، بايد عبادتهايى را که به جا نياورده قضا کند، ولى اگر نشانه هاى حيض را نداشته باشد بر طبق حکم مستحاضه عمل مى کند تا ثابت شود که خون حيض است، ولى زنى که «عادت وقتيّه» يا «وقتيّه و عدديّه» دارد به محض ديدن خون در ايّام عادت، عبادت را ترک مى کند.
مسأله 1078ـ هرگاه يکى از شکهاى صحيح براى انسان پيش آيد نمى تواند نماز را بشکند، بلکه بايد به دستورهاى بالا عمل کند و در مورد تمام شکها بايد قبلاً کمى فکر کند اگر يقين به هيچ طرف حاصل نشد و يا گمان در مواردى که معتبر است بر هيچ طرف قرار نگرفت، چنانچه از شکهاى باطل باشد نماز را رها مى کند و اگر از شکهاى صحيح باشد به دستور آن عمل مى نمايد.
مسأله 1107ـ هرگاه کسى يک يا چند سجده نماز را فراموش کرد بايد قضاى آن را بعد از نماز به جا آورد (البته اگر دو سجده از يک رکعت فراموش شود نماز باطل است) همچنين اگر تشهّد را فراموش نمايد بايد بلافاصله بعد از نماز آن را قضا کند و علاوه بر قضاى سجده و تشهّد بايد براى هر کدام بنابر احتياط واجب دو سجده سهو به جا آورد (ولى چنان که قبلاً نيز گفته شد تشهّد سجده سهو، کفايت از تشهّد فراموش شده مى کند).
مسأله 1725ـ وقت اداى زکات فطره، روز عيد فطر قبل از انجام نماز است; بنابراين، کسى که نماز عيدفطر را مى خواند بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد را نمى خواند مى تواند تا ظهر روز عيد تأخير بيندازد.