وظيفه کسي که توانايي تطهير مسجد را ندارد
مسأله 825ـ هرگاه نتواند مسجد را تطهير کند مثل اين که مسافر و در حال عبور باشد، يا احتياج به کمک دارد و پيدا نکند، احتياط واجب آن است که به ديگران که مى توانند تطهير کنند اطّلاع دهد.
مسأله 825ـ هرگاه نتواند مسجد را تطهير کند مثل اين که مسافر و در حال عبور باشد، يا احتياج به کمک دارد و پيدا نکند، احتياط واجب آن است که به ديگران که مى توانند تطهير کنند اطّلاع دهد.
مسأله 330ـ چنان که گفته شد هرگاه بول يا غائط طورى پى در پى از او خارج شود که وضو گرفتن بعد از هر دفعه براى او بسيار مشکل است، يک وضو کافى است، بلکه مى تواند دو نماز مانند ظهر و عصر را با همان يک وضو بخواند، اگر چه احتياط آن است که براى هر نماز يک وضو بگيرد.
مسأله 329ـ اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمى کند کافی است برای هر نماز یک وضو گرفته و بلافاصله نماز را بخواند و لو اینکه در بین نماز چیزی از او خارج شود.
مسأله 69ـ اگر قبله را نمى داند بايد جستجو کند و اگر طريقى براى جستجو نيست اگر مى تواند تأخير بيندازد، امّا در صورت ضرورت به هر طرف بنشيند اشکالى ندارد، در هواپيماها و قطارها نيز بايد همين معنى را مراعات کرد.
مسأله 454ـ هرگاه در آخر وقت پاک شود، امّا وقت براى غسل ندارد فقط مى تواند تيمّم کند و يک رکعت نماز را در وقت و بقيّه را در خارج وقت به جا آورد نماز بر او واجب نيست، ولى اگر گذشته از تنگى وقت تکليفش تيمّم است، مثل اين که آب براى او ضرر دارد بايد تيمّم کند و نماز را به جا آورد.
مسأله 924ـ هرگاه در آيه و يا ذکرى از نماز شک کند بايد آن را تکرار کند تا صحيح بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد بايد اعتنا نکند و اگر اعتنا کند نمازش اشکال دارد و بنابر احتياط واجب بايد دوباره بخواند.
مسأله 1159ـ هرگاه کسى در اثناء مسافرت به وطنش برسد نمازش در آنجا تمام است، ولى اگر مى خواهد سفر خود را از آنجا هشت فرسخ يا بيشتر ادامه دهد وقتى به حدّ ترخّص رسيد بايد نماز را شکسته بخواند.
مسأله 698ـ اگر در اثناء نماز عصر شک کند که آيا نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد به همان دستور که در مسأله قبل گفته شد عمل کند، يعنى نيّت را به ظهر برگرداند و بعداً عصر را بخواند، همچنين اگر در وسط نماز عشاء شک کند که نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد به دستور گذشته عمل کند.
مسأله 1187ـ هرگاه مشغول نماز چهار رکعتى است و در بين نماز يادش بيايد که مسافر است، يا متوجّه شود که سفر او هشت فرسخ است، اگر به رکوع رکعت سوم نرفته، بايد نماز را دو رکعتى تمام کند و اگر به رکوع رکعت سوم رفته نمازش باطل است و بايد شکسته بخواند.
مسأله 1188ـ هرگاه کسى مشغول نماز شکسته شود و در بين نماز يادش بيايد که مسافر نيست و يا سفرش سفرى نيست که نماز در آن شکسته باشد، بايد نماز را چهار رکعتى تمام کند و نمازش صحيح است.
مسأله 887ـ هرگاه در حال حركت بدن ذكر بگويد مثلاً موقع رفتن به ركوع يا در حال رفتن به سجده تكبير آن را بگويد مانعی ندارد، به شرط این که قصدش مطلق ذكر باشد، يعنى نه آن تكبير مخصوصى كه مثلاً قبل از سجده در حال ايستادن گفته مى شود، بلكه از آنجا كه ذكر خدا در هر جاى نماز خوب است تكبير مى گويد.
مسأله 921ـ اگر در رکعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد، يا بعکس مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد، کافى نيست، بايد برگردد و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر هر دو در نيّت او بوده است هر کدام به زبانش آيد کافى است.