حکم بیان اخبار دروغ برای ایجاد نشاط در جامعه
آیا خبرنگار میتواند براى ایجاد نشاط در جامعه به گفتن دروغ مای مصلحتى متوسّل شود؟
ایجاد نشاط مجوّز دروغ گفتن نیست.
ایجاد نشاط مجوّز دروغ گفتن نیست.
با توجّه به اینکه نظام بر اساس اسلام بناشده، چنین تضادی متصوّر نیست مگر کسانى که یا به مسائل اسلامى توجّه ندارند، یا به مصالح نظام.
آرى، ممکن است خبرى صد در صد کذب باشد و خبرى پنجاهدرصد، یا کمتر، یا بیشتر؛ بنابراین در صدق و کذب، درجهبندی وجود دارد.
اگر واقعاً مسئله بهصورت اهم و مهم درآید و مانند دروغ براى اصلاح ذات البین شود، مانعى ندارد. ولى چون ممکن است این حکم وسیله سوءاستفاده قرار گیرد و به هر بهانهای خبرهاى دروغ منتشر کنند، باید حتّى الإمکان از این کار پرهیز کرد.
اگر یک فرد مورد وثوق خبر را نقل کند، کافى است. ولى احتیاط آن است که در اخبار مهم به قول یک نفر قناعت نکند.
براى پى بردن به شیوه مای فصاحت و بلاغت قرآن و استفاده از آن براى شیوه مای خبرنگارى، میتوانید به جلد هشتم پیام قرآن، بحث اعجاز قرآن ازنظر فصاحت و بلاغت، صفحه 87 به بعد، یا به کتاب «قرآن و آخرین پیامبر» نوشته ما، مراجعه فرمایید.
درصورتیکه رعایت اصول عفت شود، خبرنگاری زنان مانعى ندارد.
درصورتیکه نشر آن اخبار موجب امربهمعروف و نهى از منکر و مبارزه با فساد باشد، هیچ اشکالى ندارد.
چنانچه این امر براثر سهلانگاری بوده باشد و سبب تضییع حقّى گردد، خبرنگار مسئول است، ولى اگر از قبیل اشتباهاتى است که بههرحال براى غیر معصومین پیش میآید، خبرنگار مسؤولیتی ندارد. امّا چنانچه سبب ضرر و زیان شود، باید از عهده ضرر و زیان برآید; زیرا در ضررهاى جانى و مالى، عمد و خطا هر دو مسؤولینت آفرین است. با این تفاوت که عمد مجازات هم دارد; ولى خطا مجازات ندارد.
خبرنگار مسئول نیست؛ ولی براى حفظ حیثیت خود باید واقعیت را فاش کند.
توسّل به تهمت و دروغ و مانند آن، در شأن خبرنگاران مسلمان و متعهّد نیست.
نام این کار را نمیتوان رشوه گذاشت؛ بلکه حقالزحمهای است که در مقابل کار مثبت و مفید و مشروع پرداخت میشود و لذا این کار براى دهنده و گیرنده حقالزحمه اشکالى ندارد.
استخبارات به معناى جستجوگرى و کارهاى اطلاعاتی است و اکنون در کشورهاى عربى این واژه درباره وزارت اطلاعات به کار میرود. ولى خبرنگارى اشاره به شرح حوادثى است که آشکارا در سطح جامعه رخ میدهد.
حتّى الامکان باید براى هر کارى از صداقت بهره گرفت که هم به شرع نزدیکتر است و هم به عقل.