اقتدا به گمان اینکه تشهد آخر است
شخصى امام جماعت را در حال تشهّد دید، ظن یا علم پیدا کرد که تشهد آخر است. از جهت دریافت ثواب اقتدا کرد و نشست، بعد معلوم شد که تشهد اوّل بوده، تکلیف او چیست؟
احتیاط آن است که نمازش را همراه امام تمام کرده و بعداً اعاده نماید.
محجوریت کسی که کارهای غیرعاقلانه انجام میدهد
شخصى است کارهاى غیرعاقلانه انجام میدهد مثلاً پولهای خود را در اختیار افراد قمارباز قرار میدهد و فقط به گرفتن چک بیمحل از قمارباز اکتفا میکند یا با اینکه زن و بچه او به خانه احتیاج دارند خانه را به دیگرى واگذار میکند آیا میتوان او را از این دخل و تصرفات بازداشت و یا فرزندان او میتوانند از کارهای او به محاکم قضایى شکایت کنند و یا حاکم شرع و نماینده ولیفقیه خود با نبود شاکى میتواند رأساً علیه آن فرد اقدام نماید؟
در فرض سؤال چنین کسى سفیه است و حقّ دخالت مستقیم در اموالش را ندارد و فرزندان وی حقّ شکایت به محاکم قضایی را دارند و نیز حاکم شرع و کسانى که از طرف او براى اینگونه کارها مأذون هستند در مواردى مانند مورد فوق میتوانند مستقیماً بدون وجود شاکی دخالت کنند و اقدامات لازم را به عملآورند.
محجوریت کسی که کارهای غیر عاقلانه انجام می دهد
شخصى است کارهاى غیر عاقلانه انجام مى دهد مثلا پولهاى خود را در اختیار افراد قمارباز قرار مى دهد و فقط به گرفتن چک بى محل از قمارباز اکتفا مى کند یا با این که زن و بچه او به خانه احتیاج دارند خانه را به دیگرى واگذار مى کند آیا مى توان او را از این دخل و تصرّفات بازداشت و یا فرزندان او مى توانند از کار های او به محاکم قضایى شکایت کنندو یا حاکم شرع و نماینده ولى فقیه خود با نبود شاکى مى تواند رأساًبر علیه آن فرد اقدام نماید؟
در فرض سوال چنین کسى سفیه است و حقّ دخالت مستقیم در اموالش را ندارد و فرزندان وی حقّ شکایت به محاکم قضایی را دارند و نیز حاکم شرع و کسانى که از طرف او براى این گونه کارها مأذون هستند در مواردى مانند مورد فوق مى توانند مستقیما بدون وجود شاکی دخالت کنند و اقدامات لازم را به عمل آورند.
سلسله البول و الریح
شخصى است كه بیاختیار از او ادرار يا مدفوع خارج میشود و با كيسه از سرايت آن به ساير بدن جلوگيرى میکند، حال اگر قبل از نماز كيسه آلوده باشد آيا تعويض آن واجب است؟ اگر كيسه پاك باشد و در حال نماز مدفوع و يا بول بدون اختيار خارج گردد، تكليف چيست؟
كسى كه بول يا غايط پیدرپی از او خارج میشود چنانچه میداند که از یک تا آخر وقت نماز، به مقدار وضو گرفتن و نمازخواندن مهلت پيدا میکند بايد نماز را در همان وقت مهلت بخواند و به واجبات نماز، قناعت کند. والا وظيفه آن است که یک وضو بگيرد و فوراً مشغول نماز شود و اگر در وسط نماز چيزي خارج شد اعتنا نکند و در حال نماز حمل كيسه آلوده با خود، نماز را باطل نمیکند و نماز را بخواند انشاءالله صحيح است حتي اگر بين دونماز فاصله زيادي نيندازد باهمان یک وضو میتواند هر دونماز را بخواند.
مؤجّل بودن مهریهای که زوج توان پرداخت آن را ندارد
شخصى ازدواج میکند و در حین اجراى عقد عالماً و عامداً مهریّهای معیّن میکنند که زوج فعلاً توانایى پرداخت آن را بههیچوجه ندارد و ممکن است مدّت طولانى هم نتواند آن را بپردازد. عرفاً هم اینگونه مهریهها را در ذمّه زوج نسیه حساب میکنند و زوجه هم در موقع اجراى عقد قصد مطالبه ندارد. آیا اینگونه مهریهها در شرع مقدّس حال است، یا مؤجّل؟
در فرض سؤال اینگونه مهریهها مؤجّل است.
ترک معالجه بیماران سرطانی
شخصى از یک بيمارى لاعلاج مانند سرطان رنج میبرد و پزشکان هم از معالجه وى نااميد شدهاند، حال اگر پزشكى از روى ترحّم و دلسوزى از معالجه وى كه منتهى به ادامه زندگى شخص بيمار در مدّت كوتاهى میشود خوددارى نمايد و بيمار زودتر بميرد، آيا ازنظر فقهى چنين كارى جرم است؟ لطفاً به دليل آن اجمالاً اشارهکنید.
قتل انسان مطلقاً جايز نيست، حتى از روى ترحّم و حتّى با اجازه خود مريض. دليل اصلى اين مسئله اطلاقات ادلّه حرمت قتل از آيات و روايات است و همچنين ادلّه وجوب حفظ نفس؛ و ممكن است فلسفه آن اين باشد كه چنين اجازهای سبب سوءاستفادههای فراوان میشود و قتل از روى ترحّم به بهانههای واهى صورت میگیرد، يا افرادى بهقصد انتحار و خودكشى از اين راه وارد میگردند. بهعلاوه مسائل پزشكى غالباً يقين آور نيست و ایبسا افرادى كه از حيات آنها مأيوس بودهاند و بهطور عجيبى از مرگ رهايى یافتهاند.
مصرف جوی پختهشده
شخصى از ناراحتى گوارشى و فقر آهن رنج میبرد. اهلفن، مصرف جو را بهصورت پخته براى او تجويز کردهاند. او جو را به سه صورت میتواند مصرف كند:1. همراه با غذاهاى ديگر، مثل ريختن در سوپ.2. پختن آن بهتنهایی، كه در اين روش مقدارى آب در ظرف همراه جو میماند.3. پختن جوى كه جوانهزده است، بدینصورت كه جو را بهصورت خيس در لاى دستمال میگذاریم تا جوانه بزند و بعد آن را میپزیم در اين روش هم مقدارى آب همراه جو میماند. يادآورى میشود كه جذب آهن در اين روش بيشتر و تأثيربخشى آن در بهبود ناراحتى گوارشى افزونتر است.آيا آب همراه جو در روش دوّم و سوّم، خاصيت آبجو را دارد و يا میتوان آن را مصرف كرد؟ آيا روش اوّل، روش درستى است؟
مصرف جو و آبى كه در آن است در هر سه صورت بالا جايز است، بهشرط اینکه مدّت زيادى در آن نماند.
مصرف جوی پختهشده
شخصى از ناراحتى گوارشى و فقر آهن رنج میبرد. اهلفن، مصرف جو را بهصورت پخته براى او تجويز کردهاند. او جو را به سه صورت میتواند مصرف كند:1. همراه با غذاهاى ديگر، مثل ريختن در سوپ.2. پختن آن بهتنهایی، كه در اين روش مقدارى آب در ظرف همراه جو میماند.3. پختن جوى كه جوانهزده است، بدینصورت كه جو را بهصورت خيس در لاى دستمال میگذاریم تا جوانه بزند و بعد آن را میپزیم در اين روش هم مقدارى آب همراه جو میماند. يادآورى میشود كه جذب آهن در اين روش بيشتر و تأثيربخشى آن در بهبود ناراحتى گوارشى افزونتر است.آيا آب همراه جو در روش دوّم و سوّم، خاصيت آبجو را دارد و يا میتوان آن را مصرف كرد؟ آيا روش اوّل، روش درستى است؟
مصرف جو و آبى كه در آن است در هر سه صورت بالا جايز است، بهشرط اینکه مدّت زيادى در آن نماند.
مراتب بقاء بر میت
شخصى از مرجعى تقلید میکرده است، پس از فوت او با اجازه مرجع دوّم زنده به تقلید مرجع اوّل باقیمانده است، سپس مرجع دوّم از دنیا رفته است و اکنون از مرجع سوّم که زنده است تقلید میکند، اکنون آیا با اجازه مرجع زنده باید بر تقلید از مرجع اوّل باقى بماند یا مرجع دوّم؟
به تقلید مرجع اوّل باقى بماند.
مراتب بقاء بر میت
شخصى از مرجعى تقلید میکرده است، پس از فوت او با اجازه مرجع دوّم زنده به تقلید مرجع اوّل باقیمانده است، سپس مرجع دوّم از دنیا رفته است و اکنون از مرجع سوّم که زنده است تقلید میکند، اکنون آیا با اجازه مرجع زنده باید بر تقلید از مرجع اوّل باقى بماند یا مرجع دوّم؟
به تقلید مرجع اوّل باقى بماند.
مانع نبودن وصیت میت نسبت به برخی وراث از سهم بردن آنان از ماترک
شخصى از محل ثلث اموال خويش براى برخى از ورثهاش وصیت كرده است، آيا اين وصیت مانع از سهمالارث آنها میشود؟
وصیت ميّت در ثلث اموالش براى برخى از ورثه، مانع سهمالارث آنها نمىشود؛ مگر اینکه آن را مشروط به عدم اخذ سهمالارث كرده باشد و موصیله پذيرفته باشد.

