تعریف طلاق خلع
طلاق خلع به چه معنا می باشد؟
زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند، و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
زنى که مایل نیست با شوهرش زندگى کند، و بیم آن مى رود که ادامه همسرى آنها باعث گناه شود مى تواند مهر خود یا مال دیگرى را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
رجوع يك حكم شرعى است و قابل اسقاط نيست.
در هر سه صورت قبل از عدّه حق رجوع ثابت است.
در صورتى كه پدر زوجه بگويد:من از طرف زوجه مهر را بخشيدم، تو طلاق خلعى بده و زوجه موافق نباشد هيچ اثرى ندارد و طلاق باطل است. ودر صورتى كه بگويد تو طلاق بده، من مهريّه زوجه را خودم مىپردازم، در اين صورت طلاق صحيح است، و رجعى است. ولى در صورتى كه زوج رجوع كند پدر زن حق دارد مهريّه را بازپس بگيرد.
به مقتضاى آیه شریفه قرآن و سایر ادلّه، این نهى وظیفه زوجین است ولى دادگاه یا محضر به مقتضاى مسأله ارشاد جاهل و امر به معروف، آن ها را واقف بر این حکم مى کنند و در صورت جدا بودن مسکن زوجین، چنانچه مطابق رضایت طرفین انجام شده باشد و جدایى آنها به معناى قهر کردن از یکدیگر نباشد، اشکالى ندارد.
حکم محرم را دارند و لمس هم جایز است،ولی اگر به قصد رجوع باشد طلاقشان باطل می شود.
سزاوار است مدّتى با او مدارا کنید و او را نصیحت کرده و به او محبّت نمایید شاید تدریجاً عوض شود و کار به طلاق نکشد و در غیر واجبات و محرّمات زیاد سختگیرى ننمایید، اگر نتیجه نگرفتید مى توانید از او جدا شوید، ولى چون مطابق آنچه نوشته اید این زن ناشزه و غیر مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگیرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طریق بذل مهریّه یا مانند آن و رضایت زوج امکان پذیر نیست
در فرض مسئله، رجوع صحیح نبوده، احکام زوجیّت بار نمی شود و از همدیگر ارث می برند.
اگر شوهر با خبر نمى شود و رجوع نمى کند، دادگاه مى تواند طلاق رجعى بدهد،ولى در مواردى که احتمال رجوع شوهر است، طلاق خلعى جارى مى کند. به این ترتیب که مال کمى از طرف زوجه به زوج در برابر طلاق خلعى مى بخشد، سپس دادگاه یا کسى که از طرف او صیغه مى خواند، آن بذل را از طرف زوج قبول مى کند، و بعد صیغه طلاق را جارى مى کند.
غذاى شبهه ناك به غذايى گفته مى شود كه احتمال نامشروع بودن آن وجود داشته باشد، استفاده از چنين غذايى شرعاً حرام نيست، ولى آثار طبيعى خود را مى گذارد؛ مثل اموال كسى كه احتمال قوى مى دهيم آلوده به رباست.
هرگاه به تصديق كارشناسان ضررهايى دارد بايد از آن اجتناب كرد.
با توجّه به نهى كارشناسان موادّ غذايى و پزشكان، نسبت به اين موضوع، بايد از آن اجتناب كرد.