خمس رهن منزل
آیا پولی که برای رهن منزل به موجر دادهشده است خمس دارد؟
پول رهن منزل تا زمانى كه در رهن است خمس ندارد، ولى هرگاه از رهن آزاد شود و ديگر براى آن جهت موردنیاز نباشد و تا پايان سال خمسى هزينه نگردد خمس به آن تعلق میگیرد.
پول رهن منزل تا زمانى كه در رهن است خمس ندارد، ولى هرگاه از رهن آزاد شود و ديگر براى آن جهت موردنیاز نباشد و تا پايان سال خمسى هزينه نگردد خمس به آن تعلق میگیرد.
بن کارمندی و مانند آن جزء حقوقشان محسوب میشود چنانچه چیزی از آن تا پایان سال خمس اضافه بماند خمس دارد.
در صورتى که مبلغ دریافتى صرف مصارف کارمزد شود، مانعى ندارد.
بعد از فروش تمبر، اگر پول حاصله تا آخر سال خمسى خرج نشود خمس دارد.
تنها گرفتن چهار درصد از کل وام به عنوان کارمزد بی اشکال است و کارمزد سالیانه جایز نیست.
چنین فردی در حکم غیر عاقل است و اموالی که در این حالت به دست آورده خمس ندارد ولی خمس آنچه مربوط به زمان درک اوست توسط ولی وی پرداخت میشود.
در مورد مجنون خمس به مال او تعلّق نمیگیرد; ولى مجنون ادوارى در آن زمانى که عاقل است باید خمسش را بپردازد و امّا سفیه اداى خمس مالش با ولی اوست.
1-اگر شاغل باشد و در پایان سال خمسی چیزی از درآمد باقی بماند بايد خمس آن را بپردازد.2-اگر شاغل نیست و از والدین خود مبالغی دریافت میکند، درصورتیکه این پولها جزء نیاز او باشد حکم نفقه دارد و اگر در پایان سال خمسی چیزی از آن اضافه بیاید خمس دارد؛ و اگر زائد بر نیاز باشد حکم هدیه را دارد و بنا بر احتیاط واجب خمس دارد.
چنانچه تا پايان سال خمسى چیزی باقی بماند و سال خمسى بر آن بگذرد، بنا بر احتياط واجب خمس دارد.
درصورتیکه از زمینهای بدون مالک باشد جایز است و اگر سال بگذرد خمس دارد و اگر از زمینهای صاحب مالک باشد اجازه صاحب آن لازم است.
هرگاه سال بر آن گذشته باشد خمس به آنها تعلق میگیرد.
حقوق بازنشستگى و يا مبلغى كه بهعنوان بازخريد كار داده میشود جزء درآمد همان سال محسوب مىگردد و اگر چيزى تا آخر سال از آن باقى نماند خمس ندارد، امّا اگر اضافه بماند خمس دارد.
با توجه به آنچه نوشتهاید، خمس دارد و ارزشافزوده در عرف نوعی منفعت محسوب میشود و اين نوع افزايش قيمت در مباحث فقهی بهعنوان زيادة سوقية معروف است؛ بنابراین با توجه به اینکه نوسانات محدود و کوتاه مدّت در عرف بازار هنوز به رسمیت شناختهنشده است و تنها در محافل علمى موردبحث است ربح در اینجا صدق میکند، توضیح اینکه در بعضى از جوامع کنونى کمترین تغییر در تورّم، در محاسبات بدهیها و مطالبات در عرف بازار لحاظ میشود، مثلاً بانکهای این کشورها هرسال، هنگامیکه بهره سپردهها را میدهند در کنار بهره، تفاوت تورّم را هم میپردازند، یعنى در عرف بازار آنها، محاسبه تورّم بهعنوان یک اصل اقتصادی شناختهشده است در این کشورها میتوان تورّم را در همه دادوستدها ملحوظ داشت ولى در عرف کشورهاى دیگر این مسئله فقط در محافل علمى مطرح است و میدانیم مسائل فقهى بر محور موضوعات عرفى دور میزند، نه موضوعات خاص محافل علمى.
پولى را كه خرج خريدن وسايل حرام میکند (مانند انگشتر طلا براى مرد و وسايل لهو و لعب) خمس دارد.
هرگاه غير مال التّجاره مالى دارد كه خمس آن را داده يا اصلاً خمس ندارد (مانند ارث) چنانچه قيمتش بالا رود، اگر آن را بفروشد بايد خمس اضافه قيمت را بدهد، همچنين اگر گوسفندى را كه خمسش داده چاق شود بايد خمس آنچه زياد شده بعد از فروش بدهد.