فرق صید و شکار
آیا صید و شکار مصداق و تعریف جداگانهای دارند و باهم فرق میکنند؟
صید معمولاً بهوسیله دام و مانند آن است و شکار بهوسیله اسلحه.
صید معمولاً بهوسیله دام و مانند آن است و شکار بهوسیله اسلحه.
چیزى به نام ازدواج معاطاتى نداریم، چنین ازدواجى باطل است:اولاً اینکه درست است که عقد نکاح ازنظر قرارداد مانند سایر عقود است ولى اجماع علماى اسلام بر این است که در نکاح باید صیغه عقد خوانده شود و روایات نیز شاهد بر اعتبار صیغه است بلکه در میان عقلاى اهل عرف نیز همیشه در عقد نکاح نوعى قرارداد لفظى یا کتبى وجود داشته و دارد و این نشان میدهد که نکاح وضعى مخصوص به خود دارد.ثانیاً اینکه معروف در میان فقها این است که نکاح به عبادات شبیهتر است تا به معاملات منظور این است که نکاح در شرع مقدّس قیود تعبّدى زیادى دارد که آن را شبیه به عبادات میکند که جنبه توقیفى دارد.
هرگاه مأموم سهواً قبل از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر سر بردارد به مقدارى از قرائت امام مىرسد بايد برگردد و قرائت امام را درك كند و با او به ركوع رود و هرگاه مىداند به چيزى از قرائت امام نمىرسد احتياط واجب آن است كه سر بردارد و با امام نماز را تمام كند و نماز را دوباره بخواند. البته اگر هنگامیکه امام مشغول گفتن اللهاکبر قبل از رکوع است و فوراً امام به رکوع میرود اگر مأموم سهواً قبل از امام به رکوع برود تکلیفی ندارد و نماز او صحیح است.
تفاوتى در گرفتن ناخنها با قيچى و ناخنگیر و حتّى با دندان نيست.
عكس گرفتن از زن نامحرم حرام نيست، مگر اينكه ناچار باشد كه به بدن او غير از صورت و دستها نگاه كند.
اين زن و شوهر به يكديگر محرماند، ولى نمىتوانند باهم مناسبات و استمتاعات جنسى داشته باشند تا زمانى كه برگردند و طواف نساء و نماز آن را بجا آورند و اگر خودشان نمىتوانند، لازم است براى طواف نايب بگيرند؛ يعنى از كسانى كه به مکه مىروند خواهش كنند كه به نيابت از آنها طواف نساء و نماز آن را بجا آورند.
لازم نيست نيّت را بر زبان جارى كند، بلكه كافى است چنين قصدى در دل او باشد، ولى بهتر است علاوه بر قصد باطنى، بر زبان نيز جارى سازد.
خیر، نوهها باوجود فرزندان ارث نمیبرند و سهم پدر شما با فوت ایشان از بین رفته است.
مردار حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است درصورتیکه خودش مرده باشد، امّا اگر ذبحشده باشد ولو به غير دستور شرعی پاك است، ولى احتياط مستحب پرهيز است.
خریدوفروش خوشه گندم و جو بعدازآنكه دانه آن بستهشده است اشكال ندارد، امّا فروختن آن به گندم و جو مشكل است، همچنين خود زراعت را مىتوان قبل از ظاهر شدن خوشهها خريدارى كرد، خواه شرط كند باقى بماند تا برسد، يا فقط از علف آن استفاده كند.
طلاق بر دو قسم است: «طلاق بائن» و «طلاق رجعى» طلاق بائن آن است كه مرد در آن حقّ رجوع به زن خود ندارد، (منظور از رجوع آن است كه مرد بدون عقد با زن آشتى كند و او را مجدّداً به همسرى بپذيرد.) طلاق بائن بر پنج قسم است: 1- طلاق زنى كه نُه سالش تمام نشده. 2- طلاق زن يائسه، يعنى زنى كه بيشتر از 50 سال دارد. 3- طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد، با او نزديكى نكرده باشد. 4- طلاق سوم زن سه طلاقه 5- طلاق خلع و مبارات: و غير اينها را طلاق رجعى گويند كه تا وقتى زن در عدّه است مرد مىتواند به او رجوع كند.
انسان مىتواند شخص ديگرى را كه مورد اطمينان اوست به جستجوى آب بفرستد و نيز اگر يك نفر از طرف چند نفر برود كافى است.
هرگاه وقت نماز تنگ است و اگر جستجوى آب کند وقت مى گذرد جستجو لازم نیست، ولى اگر بتواند مقدارى جستجو کند همان مقدار لازم است.
در صورت یقین به باطل بودن نماز جمعه باید نماز ظهر را بخواند، نماز عصر صحیح است.
اگر منظور این است که خودش حج را بجا آورده ولی طواف نساء را انجام نداده و سپس دیگری را بهعنوان نائب گرفته در چنین صورتی عقد او باطل میشود و باید مجدداً نائب بگیرد و بعد از انجام طواف نساء مجدداً ازدواج نماید.