شرط عدم تعلق ارث در ضمن معامله
گاهى در قراردادى مانند بیع شرط میشود که یکى از طرفین ارث نبرد این صورت چه حکمی دارد؟
اگر در ضمن قراردادى چنین شرطى کنند صحیح است، چون نوعى معاوضه است و در صورت تخلف از شرط خیار فسخ براى دیگرى است.
اگر در ضمن قراردادى چنین شرطى کنند صحیح است، چون نوعى معاوضه است و در صورت تخلف از شرط خیار فسخ براى دیگرى است.
هرگاه كسى جنسى را نسيه بفروشد ولى بعداً مقدارى از طلب خود را كم كند و بقيّه را نقد بگيرد اشكال ندارد.
هرگاه جنسى را بهطور نقد با قيمتى معامله كنند و بهطور نسيه با قيمتى گرانتر، مثلاً بگويد: اين جنس را نقداً به فلان مقدار مىدهم بهطور نسيه ده درصد گرانتر حساب مىكنم و مشترى قبول كند مانعى ندارد و ربا حساب نمىشود.
هرگاه مشترى پول جنسى را که نقداً خریدارى کرده تا سه روز نیاورد فروشنده حق فسخ دارد و اگر پول آن متاع را داده باشد آن چیز در نزد فروشنده امانت است.
هرگاه بعد از فرارسیدن مدّت، مشترى نتواند پول را بپردازد بايد او را مهلت داد.
فسخ مشروط بهشرط فوق مانعى ندارد، و اگر شرط حاصل نشد صاحب جنس میتواند جنس خود را پس بگیرد.
هرگاه جنسى را نسيه بفروشد قبل از فرارسیدن مدّت نمىتواند عوض آن را مطالبه كند، ولى اگر مشترى از دنيا برود فروشنده مىتواند طلب خود را از اموال ميّت مطالبه نمايد، هرچند وقت آن نرسيده باشد.
خیار فسخ ندارد ولى میتواند حقّ خود را مطالبه کند.
در معامله نسيه بايد مدّت کاملاً معيّن باشد و اگر تاريخى براى آن معيّن نكنند معامله باطل است.
هرگاه واقعاً خریدار آن جنس موسمی بوده و وقتش گذشته و فروشنده دچار خسارت میشود خریدار باید جبران کند.
هر که ديگري را فريب دهد فریبخورده میتواند معامله با او را فسخ کند.
کلی در معین حکم عین شخصى را دارد.
با توجه به قراردادی که منعقد کردهاید راهی برای جبران وجود ندارد مگر اینکه در حق شما ارفاق کنند.