عدم شرط رضایت بدهکار در کفالت
آیا رضایت بدهکار برای کفالت شرط است؟
در كفالت، رضايت كسى كه حق بر عهده اوست لازم نيست، بنابراين رضايت بدهكار شرط نمیباشد.
در كفالت، رضايت كسى كه حق بر عهده اوست لازم نيست، بنابراين رضايت بدهكار شرط نمیباشد.
شك نيست كه شرط پيروزى در تمام فعاليّت هاى اجتماعى اتّحاد وهمدلى است و اين معنى در مورد مراجع و مجتهدين و كسانى كه كارهاى كليدى دارند اهميّت بيشترى دارد. تجربه نشان داده هر زمان اتّحاد و همدلى در كار بوده دشمن نااميد شده است؛ ولى هر وقت بوى اختلاف به مشام دشمن مىرسد جسور و جدى مىشود و به فعاليّت هاى تخريبى دست مىزند و اى كاش اتّفاق و همدلى در الفاظ و شعار نباشد بلكه عملاً به ظهور و بروز رسد. اين نكته نيز لازم به يادآورى است كه اتّحاد و همدلى جز با سعه صدر و گذشت و احترام به افكار يكديگر و عدم تعصّب نسبت به نظرهايى شخصى حاصل نمىشود. و از خدا مىخواهيم كه راه وحدت و اتّحاد را به ما بياموزد و توفيق عمل به آن را بدهد.
قسمت مهمّى از علم اصول از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ایمّه معصومین(علیهم السلام) به ما رسیده است; مانند اصل برایت، احتیاط، استصحاب، ابواب تعادل و تراجیح، عامّ و خاص، مطلق و مقیّد و غیر آن، و اصحاب خود را نسبت به این مسایل آشنا فرمودند و بسیارى از علماى شیعه نیز در این راه پیشگام بوده اند، براى اطّلاع بیشتر مى توانید به کتاب «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» نوشته مرحوم سیّد حسن صدر مراجعه فرمایید; الآن هم علماى شیعه در علم اصول، بسیار مبرّزتر از دیگرانند.
تحصیلات حوزوى در شرایط فعلى مقدّم است، البتّه گروهى نیز باید به تحصیلات دانشگاهى بپردازند، تا سایر شئون جامعه اسلامى به صورت آبرومند اداره شود.
معروف در میان فقها این است که ابواب فقه را به سه الى چهار بخش تقسیم مى کنند: الف) عبادات به معناى اخص، ب) معاملات به معناى اعمّ، ج) عقود و ایقاعات (معاملات به معناى اخص)، د) سیاسات و مرحوم محقّق در شرایع آن را به چهار باب تقسیم کرده: عبادات (ده کتاب)، عقود (پانزده کتاب)، ایقاعات (یازده کتاب)، احکام (دوازده کتاب).
اتاقى که طبق مقرّرات به طلبه اى داده مى شود، دیگران حق ندارند بدون اجازه او داخل شوند، و از این نظر حکم خانه او را دارد.
رعایت شرایط وقف نامه واجب است و بدون آن، ماندن طلاّب در آن مدرسه، اشکال دارد.
فراگرفتن فلسفه براى کسانى که پایه هاى اعتقادى خود را محکم کرده اند نه تنها ضررى ندارد، بلکه کمک به پیشرفت فکرى نیز مى کند، ولى باید آن را نزد استاد متعهّدى فرا گرفت.
بازگرداندن شهریه لازم نیست، ولى سعى کند به مقدارى که از بیت المال استفاده کرده خدمت دینى کند.
هرگاه دهندگان شهریه، آن را مشروط به ادامه تحصیلات حوزوى کرده باشند باید باز گرداند و اگر مشروط به شرطى نبوده، ضامن نیستند و در صورت شک باید از آنها سؤال کنید.
شهریه حوزه مربوط به محصّلین حوزه علمیّه است مگر این که دهندگان شهریه در موارد خاصّى اجازه بدهند.
ما در مورد مباحثه مطلبی نگفته ایم بلکه گفته ایم باید وظیفه طلبگی را انجام دهند و اگر خوب درس بخوانند و مطالعه کنند استفاده از شهریه مانعی ندارد.
آنهایی که تدریس می کنند و یا مرتبا به درس می روند می توانند از شهریه استفاده کنند و آنها که کار حوزوی می کنند باید اجازه خاص بگیرند و روحانیان کاروانها نیز اشکالی ندارد ولی باید عقب ماندگیها را جبران کنند.
در صورتی که با اجازه مجتهد جامع الشرایط این کار را انجام دهد مانعی ندارد.
تصرف در این بخش از شهریه جایز نیست و باید برگردانده شود و یا موافقت مسوولین را کسب نماید.